در مورد مسئله شرعی بازاریابی شبکه ای

بازاریابی شبکه ای

سلامی دوباره. من به اشتباه بخش بازاریابی شبکه ای را جایی دیگر انتخاب کرده بودم و از شما عزیزان معذرت میخوام.
خوب من این تاپیک را باشرکت های هرمی جدا گذاشتم چون اصلا ربطی به هم نداره.
سعی میکنم یکم مسئله را بازتر کنم تا در پاسخ به سوال من اطلاعاتی بیشتر داشته باشید.
ابتدا خودم سوالاتی را می پرسم و جواب میدهم و در نهایت میخواهم که شما شرعی بودن آن را به من بگویید.
سوال اول : چرا شرکت های هرمی با بازاریابی شبکه ای متفاوت است ؟
طبق گفته هایی که در سایت ایران هشدار (که مربوط به وزرات اطلاعات است) من 17 مورد را به این قسمت الحاق میکنم:

تمایز بین یک شرکت فروش مستقیم چند سطحی سالم و قانونی با طرح های هرمی، در صورت وجود معیار ها و استاندارد های مشخص برای موسسان شرکت ها و مردم، کار دشواری نیست. هر صنعت و حرفه ای که سیستم درآمدی مهیج و چشم گیری از خود ارائه دهد و همچنین از هزینه شروع بسیار پایین برخوردار باشد، مطمئناً هم مورد توجه افراد خوب و هم مورد توجه افراد سودجو قرار می گیرد.
این تجارت فراز و نشیب های بسیاری داشته است. در طول سالیان در کشور های مختلف مواردی بوده است که به علت پیگرد مامورین قانون، که ادعا می کردند این حرفه بازاریابی هرمی را تحت عنوان بازاریابی قانونی اشاعه می دهد، این تجارت رو به انقراض و نابودی رفته و موارد بسیاری بوده است که اسئولین امر به درستی در جهت تشخیص و انهدام طرح های هرمی قدم برداشته اند. در هر حال همیشه طرح هایی که قانونی و مشروع بوده اند، به فعالیت خود ادامه داده اند.

در یک تصمیم حقوقی کلاسیک که در سال 1979 گرفته شد، شرکت Amway در اقامه دعوی که توسط هیئت تجارت فدرال آمریکا مطرح شد، پیروز شد و بعد از آن مهر تایید FTC را به عنوان یک طرح مشروع قانونی به همراه خود داشته است. این تصمیم ویژه درها را به سوی بسیاری از شرکت های فروش مستقیم چند سطحی قانونی گشود و برای خروج افراد سود جو از این تجارت، این حرفه به طور کامل مورد بررسی قرار گرفت و قانون مند گردید. طبق این قانون تمامی طرح هایی که در آن افراد برای کسب فرآیند اقتصادی و مالی نیاز به جذب سرمایه گذاری افراد دیگر دارند، ممنوع و غیر قانونی اعلام شد. بر اساس این قانون شرکت های فروش مستقیم باید متشکل از یک سازمان خرده فروشی منصفانه باشند که در نهایت منجر به رسیدن یک محصول خوب به دست مصرف کننده نهایی می شوند.


طرح هایی که منجر به تشکیل انبار Head Hunting و پرداخت پاداش از طرف شرکت در ازای جذب افراد دیگر می شوند، نیز ممنوع شدند. عناصر بالقوه که توسط ارگان های ذیربط برای تشخیص و تعیین طرح های هرمی باید مورد توجه قرار گیرند، به شرح زیر است:

1-محصولاتی که هیج بازار واقعی در جهان ندارند.
2-محصولاتی که با قیمت های گران فروخته می شوند.
3-خرید های اجباری محصولات شرکت
4-طرح هایی که نتیجه آن صرفاً گسترش شبکه توزیع کننده است.
5-الزام به سرمایه گذاری نقدی قابل توجه
6-خرید های اجباری محصولات یا خدمات فرعی یا جانبی
7-طرح هایی که در آن محصولات شرکت کلاً یا به نحو قابل توجهی تنها مورد مصرف توزیع کنندگان واقع می شود.
8-طرح هایی که در آن توزیع کنندگان در موقعی که ادامه فعالیت نمی نمایند با لیست قابل توجهی از کالاهای فروخته نشده مواجه می شوند.
9-طرح هایی که در آن توزیع کنندگان بیش از آن که کالایی را از روی نیاز واقعی بخرند، آن را برای پیشرفت در پلن خریداری می نمایند.
10-طرح هایی که اگر اعضای آن خرید ننمایند با شکست روبه رو می شوند.
11-طرح هایی که هیچ تاکیدی بر خرده فروشی به کسانی که مشتری نهایی هستند و در طرح عضو نمی شوند، ندارند.
12-طرح هایی که در آن توزیع کنندگان را به شرکت کردن معنادار پس از آن که توزیع کننده شوند، الزام نمی نماید.
13-طرح هایی که در آن دستمزدهای پرداختی به توزیع کنندگان بابت قرار گرفتن در سطوح بالا پرداخت می شود.
14-طرح هایی که در آنها پرداخت کمیسیون ها بر اساس خرده فروشی های واقعی نمی باشد.
15-طرح هایی که در آنها تاکید بیشتر بر عضوگیری است تا بر فروش محصول.
16-طرح هایی که شامل عناصر طرح های بخت آزمایی است که این طرح ها عمدتاً مبتنی بر شانس است تا مبتنی به تلاش هایی با حسن نیت برای فروش.
17-درآمدهای مبتنی بر تدلیس یا درآمدهای غیر منطقی مبتنی بر معرفی ها.

سوال دوم : نحوره پرداخت سود از زیر مجموعه چگونه است ؟
شرکت برای اینکه بازاریابان بیشتری را برای خود جمع آوری کند این قرار را گذاشته که بازاریاب شماره 1 ، بازاریاب شماره 2 را به شرکت معرفی کند در صورتی که بازاریاب 2 محصولی را بفروشد به بازاریاب شماره 1 سودی حدود 4% می رسد .
البته نکته قابل تامل آنجاست که سودی که به من میرسد از بازاریاب شماره 2 نیست و اون سود از طرف شرکت به من تعلق میگیره .
حالا این سود از ارزش تجاری اون کالا بین نفرات تقسیم میشه
که البته این سود ها به ترتیب هر سطح از زیر مجموعه به شرح زیر است :
خود شخص (پورسانت فروش) : 10%
سطح اول : 0.04
سطح دوم : 0.0455
سطح سوم: 0.0325
سطح چهارم : 0.039
سطح پنج : 0.019
سطح ششم : 0.012
البته باید عرض کنم که این سود دهی فقط و فقط تا 6 سطح انجام میپزید پس چیزی نیست که بگیم شرکت برشکست می شود. باز هم عرض میکنم که تمامی این سود ها که چیزی حدود
28.8% می شود از طرف خود شرکت به اشخاص داده می شود و باز هم قابل تاکید است که سود فروش 1 کالا فقط و فقط به شش نفر داده میشود.
در نهایت یک قانونی هم که دولت جمهوری اسلامی گذاشته اینه که اگر فرد در ماه هیچ فروشی نداشته باشد به او هیچ پورسانتی داده نمی شود.

با تمام این حرف هایی که زده شد می خوام بدونم با وجود این که این شرکت هرمی نیست و سود دهی به زیرمجموعه های از طرف شرکت به شخص داده میشه و تمام محاسبات منطقی است می خوام بدونم کار کردن توی این شرکت ها شرعی است ؟
مرجع تقلید من : آبت الله خامنه ای هستند


کارشناس بحث : نور