خواب

آیا بر انسان خواب، واجب است برای نماز بیدار شود؟

سلام علیکم

آیا واجب است برای نماز صبح بیدار شویم؟

انسان خواب تکلیف ندارد.
از طرفی خداوند فرموده که نماز صبح بخوانید
چگونه بر انسان خواب چنین امری میشود؟
آیا بیدار شدن بر عهده خداوند است؟

درست است که میگویند مقدمه واجب واجب است.
اما روی همین خیلی حرف است.
و ضمن اینکه اول باید وجوب بیدار شدن خوابیده ثابت شود تا بعد واجب بودن مقدمات ان را نتیجه بگیریم.
؟؟؟
لطفا این سوال در تالار و بخش درست قرار بگیرد.

گناه در عالم خواب

انجمن: 

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
مدتی پیش رفتم و خوابیدم در خواب پدرم را دیدم که دارد در خانه مان قدم میزند..دوباره در همان محل در خواب جا به جا و باز خوابیدم!(دو بار در خواب خوابیدم)ناگهان دیدم وسط خیابانی هستم که قبلا دیده بودم و مردم و ماشین ها در حرکت هستند...یه لحظه در خواب حس کردم که بیدار هستم!برای اینکه مطمعا شوم که بیدارم و هوشیاری در خواب دارم فریاد زدم که پرواز کن!(میتوانستم دستور در خواب بدم چون هوشیاری داشتم)ناگهان از زمین بلند شدم و به اسمان رفتم و دوباره افتادم زمین...برای اینکه مطمعا شوم که هنوز هوشیاری دارم گناه بدی انجام دادم..و بعد از عالم خواب بیرون امدم...
ایا ان گناه مثل گناهی که در دنیای عادی اتفاق می افتد جزا دارد؟

برچسب: 

خواب فقط ۵ ساعت ...

انجمن: 

سلام ..
دستورالعملی رو خدمتتون عرض میکنم تا مقدار خوابتون کم بشه :
برای افراد بزرگسال ۴ الی ۵ ساعت خواب کفایت میکنه.

-اولا در طول روز برای تمام کارهاتون برنامه ریزی داشته باشید تا کمترین میزان خستگی سراغتون بیاد.
-دوم اینکه شب ها ما بین ساعت ۱۰ و ۱۱ به جای خواب برید.
-قبل از خواب مایعات مصرف نکنید که شدیدا خواب رو سنگین میکنه. البته نوشیدن مقدار کم چای یا قهوه مناسبه.
- قبل از خواب حتما دستشویی برسد و خودتون رو تخلیه کنید. بعد دهان رو با مسواک بدون خمیر دندان و همچنین بینی رو با آب بشوريد. راستی وضو هم فراموش نشه.
-جای کاملا تاریک نخوابید، بلکه در حدی که چشم ها سیاهی نره در اتاق نور ایجاد کنید.
-در طول روز سعی کنید قبل از اذان ظهر یک ساعت چرت بزنید و ترجیحا روی زمین.
-شام حتما میل کنید اما یکی دو ساعت قبل از خواب و همچنین از مواد خواب آور مثل ماست استفاده نکنید.(البته خوردن پنیر اشکالی نداره در صورتی که همراه گردو و سبزی تازه یا خشک باشه)
-به هیچ عنوان روی شکم نخوابید که بسیار آسیب میزنه به بدن.
-متعهد باشید که نماز صبح رو در لحظه اذان بخونيد .
-از محل سرد که مجبور باشید پتو رو به خود بپیچید دوری کنید که خواب سنگین میشه.
خواهید دید که ان شاءالله بعد از یک هفته ساعت ۳ و ۴ صبح بیدارید و در طول روز هیچگونه کسالتي ندارید.
- قبل از خواب پنجره ها رو باز کنید تا کمی هوای تازه وارد بشه.
- به هیچ عنوان زباله ها رو در منزل نگهداری نکنید.
درضمن خواندن آیه "قل انما بشر مثلکم " بسیار کمک کننده است.
بعد از عادت به این برنامه حیفه که شب بیدار باشیم بیکار، اون ساعات که مقارن با سحر هست بهترین زمان عبادت و راز و نيازه. قرائت قرآن و نماز شب فراموش نشه. التماس دعا ..

سوالاتی پیرامون خواب

انجمن: 

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

با سلام خدمت کارشناس پاسخگو و دیگر دوستان عزیز
اکثریت مردم (وشاید همه که این موضوع بعد از پاسخ شما مشخص خواهد شد) وقتی خواب می بینند فکر می کنند که بیدارند مثلا اگر شخصی خواب ببیند که سوار ماشینی هست تا وقتی بیدار نشود متوجه نمی شود که خواب بود و ماشین واقعیت نداشت.
1- حال می خواستم بدانم آیا انسان می تواند به درجه ای برسد که وقتی در خواب هست متوجه باشد که این مسائلی که دارد می بیند و برای او اتفاق می افتد خوابی بیش نیست؟ یعنی در عالم خواب تشخیص بدهد که من دارم خواب میبینم؟

2-اگر بله چگونه به این درجه می رسند؟ در کل اگر می توانید کمی توضیح دهید.

3-تا چه میزان می توان به خواب اعتماد کرد؟

با تشکر از شما و بقیه دوستانی که احتمالا در تاپیک حضور پیدا می کنند


در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

تعبیر خوابم مرگ است ؛ یعنی من به زودی می میرم؟

انجمن: 

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

با سلام خدمت دوستان و کارشناسان محترم

من چند شب خوابی دیدم که برام عجیب بود، امروز که تعبیرش رو از توی نت که پیدا کردم نوشته بود که تعبیرش مرگه! :Moteajeb!:

من یه دخترم و از روزی که این خواب رو دیدم زندگی ام به هم ریخته

الان برام این سوال پیش اومده:

اگر کسی خوابی ببینید که تعبیر آن مرگ باشد، بر فرض اینکه این تعبیر خواب صحیح باشد؛ باید چه کار کرد؟

یعنی قراره من به زودی بمیرم؟!!!!


در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

ساجدین خواب حضرت یوسف چه کسانی بودند؟

انجمن: 

[="Tahoma"][="DarkSlateGray"]با سلام و قبولی عبادات همه در ماه رمضان

ایه 4 سوره یوسف


إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ

[ياد كن] زمانى را كه يوسف به پدرش گفت اى پدر من [در خواب] يازده ستاره را با خورشيد و ماه ديدم ديدم [آنها] براى من سجده مى‏كنند


در این ایه منظور از 11 ستاره و خورشید و ماه چیست؟؟؟
شرحی از شان نزول و داستان این ایه اگر وجود دارد بفرمایید.

[/][/]

باطل شدن روزه در موارد مختلف

با سلام
چند تا سوال در مورد روزه برام پیش اومده که گفتم بپرسم.
ممنون می شم نظر چند مرجعو بنویسین.
پیشاپیش بابت پاسخ ازتون ممنونم.

1.استفاده از قطره ی سر روزه رو باطل می کنه؟
2.استفاده از اسپری های خوشبو روزه رو باطل می کنه؟
3.اگه من ساعت 11 شب بخوابمو برای اذان صبح و سحر بیدار نشم(یعنی یکراست از ساعت 11 بخوابمو) و ساعت 8 صبح بلند شم و متوجه شم که جنب شدم(در خواب) حکم روزه ی من در 3 حالت زیر چیه؟
الف)ندونم که زمان جنب شدن قبل از اذان صبح بوده یا نه.
ب)مطمن باشم قبل از اذان صبح جنب شدم .
ج)مطمن باشم بعد از اذان صبح جنب شدم.

حکم روزه های من چیه؟

شما در شبانه روز چقدر می خوابید؟

شما در شبانه روز چقدر می خوابید؟ به نظرتون این مقدار براتون کافیه یا کمه یا زیاده. اگه بخواهیم خوابمون کم بشه آیا شدنی است؟ چه جوری؟

برچسب: 

خواب عجیب

انجمن: 

با نام و یاد دوست

عرض سلام و ادب

این سوال ،‌ سوال یکی از کاربران سایت هست که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:


سلام.وقتتون بخیر

اولش میخواسم یکم راجب خودم بگم.امیدوارم حرفامو بخونینو نظرتونو بگین.من ادم معتقدی ام.نمیگم خیلی ولی بین ادم های دوروبرم معتقدم.یکم سهلنگار بودم ولی سعی میکردم همه کارامو درست انجام بدم.احساس میکردم خدا خیلی دوسم داره و همیشه کنارم حسش میکردم.با خودم میگفتم حاضرم تموم دنیامو به پاش بریزم.شاید باور نکنین ولی همیشه از سختی ها استقبال میکردم.میگفتم باعث میشن اب دیده بشم.یه مریضی کوچیکی دارم ولی هیچ وقت از خدا نمی خواستم ک خوب شم.با خودم میگفتم وقتی درد دارم به خدا نزدیکترم.فک میکردم خدا چون دوسم داره مریضم کرده.خلاصه همه چی خوب پیش میرفت.عاشق زندگی بودم.هدفای والا داشتم .از همه لحظه ای زندگیلذت میبردم.به همه ی ادمای دوروبرم امید میدادم.با خودم میگفتم اصل نمیشه بدون امید زندگی کرد.نمیخوام تعریف کنم ولی دوسام بم میگفتن خ خوش اخلاقم(البته مال قبلنه j ) بم میگفتن روحیه زندگی کردنمو دوست دارن ولی...

یه مدت هم بود که اصلا همه چی عالی تر شده بود.خیلی روحیه گفت بودم.دقیقا میدنستم میخوام تو زندگیم چیکارکنم.میخواستم همه چیو همونطور ک خدا میخواد انجام بدم.اروم بودم وشاد
میدونم میگین چه پ توقع ولی میواس کاری کنم که بعد از ظهور اقا روم بش جلوش وایسم ،تا بتونه روم حسب کنه

راستش من چند وقت پیش یه خواب عجیبی دیدم.توی خواب یه انسانی که میدونستم ادم بزرگیه ولی نمیدونستم کیه بهم گفت که ازم راضین.گف که دارم خوب پیش میرم.خوشجال بودم.بعدش بهم گفت ولی یه سال سخت داری که باید از اون بگذری بعدش راحت میشی.به اون چیزی که میخوای میرسی.برام جالب بود که همش توی خوابم میگفتم چجوری از امسال رد بشم؟چجوری ردش کنم میگفتم خ سخته من نمیتونم.انگاری میدونستم اون سال قرار چه اتفاقای بدی بیفته.اخرخوابم که اون اقا رفت رفتم کنار پنجره و ی مسجد رو دیدم که اسم یکی از ائمه نوشته شه بود.انگاری فهمیدم که اون اقا همون شخص بزرگوارین که من اسمشونو دیدم.



وقتی از خواب پا شدم چیز زیادی نفهمیدم.نمیدونستم چرا انقد از اون یه سال میترسیدم.فقط تاریخ خوابمو یادداشت کردم تا ببینم بعد یک سال چی میشه.
گذشتو من اصلا فراموش کردم خوابی دیدم.
چشمتو روز بد نبینه،یه مدت حالم خ بد شد.مریضی خودم بماند چنتا درد و مرض دیگم گرفتم.یه روز که حال روحیمم خوب نبود(عصبانی بودم) ،خدا منو ببخشه،ازش گلایه کردم(شاید باور نکنین ولی من اصلا اهل گلایه نبودم ،تو موقه هایی هم که اتفاقات بدی برام میفتاد خدا رو شکر میکردم.حتی اگه نای کاری هم نداشتم بازم میخندیدم)

نمیدونم چی شد،چه اتفاقی افتاد.شاید اون روز کسی رو نارحت کردم شاید واسه گلایم(اخه خیلی ها این کارا رو میکنن )نمیدونم چرا یهو همه چی برگشت.اصلا انگاری مغزمو شست و شو دادن.تموم اون شورو حالا، تموم باورها،تموم اعتقادا...همه انگاری رفتن ...
یه جوری شدم.میگن وسواس فکریه.به همه چیز هایی که باور داشتم.الان چند وقتی میشه ازش گذشته.اوایل خیلی حالم بد بود.رومم نمیشد با کسی حرف بزنم.همش توی تنهایی گریه میکردم.به خدا التماس میکردم برم گردونه به روزای قبل.از درون خودمو میخوردم.داغون شدم.امیدمو به زندگی و همه چی از دست دادم.زندگی بدون باورهام برام معنی نداشت.ولی تمیتونستم مثل قبل با جسارت پاشون وایسم.یه چی تو گوشم میگفت از کجا میدونی...میدونستم هرکی بفهمه که من...باورشون نمیشد.شاید بخندین ولی وقتی فکرش تو سرم میومد احساس میکردم با کافرا فرقی ندارم.غسل میکردمو همش خودمو میشستم.این حتی باعث میشد بدتر بشم.داشتم والبته دارم بدترین روزهای زندگیمو میگذرونم.
یه جا خوندم که باید بش بی اعتنایی کرد.یکم بهتر شدم حتی یه موقه هایی فک میکردم خوب شدم ولی باز میومد سراغم.راستش همش تو قلبم دنبال هدا میگردم ولی دیگه مثل قبلنا حسش نمیکنم.با این که خیلی چیزارو میشنیدم و قبول میکردم ولی ته قلبم خالی بود
چند وقت پیش یاد خوابم افتادم.دلم گرمتر شد.فک کردم شاید دارم از برزخ زندگیم رد میشم.دلم به اخر سال خوشه که گفته بود راحت میشی.ولی بازم میترسم.حتی میترسم صحبتای اعتقادی گوش بدم تا دوباره نبرنم تو فکرو خیال،حتی به معشوق همیشگیم فکر نمیکردم تا...


میترسم که برنگردم.میترسم نتونم جونمو برای خدا بدم.مثل قبلنا که دلم میخواس واسش بمیرم نتونم.همش جای شخصیتای تاریخی خودمو میزارمو میگم من اگه جای اون بودم میتونستم برای خدا بمیرم؟میترسم و این باعث میشه فک کنم مثل قبلنا نیستم.نمیدونم چی در انتظارمه و میترسم ایمانم کم بشه.یه جا هوندم اگه یه ذره شک داشته باشین جهنمی هستیم .دلم میخواد مثل قبل باشم.نمیدونم این عقوبته گناهه یا یه امتحان سخت.میترسم کار دست خودم بدم.بهم بگین چیکار کنم؟


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

آیا این نوعی مشکل است؟

با نام و یاد دوست

عرض سلام و ادب

این سوال ،‌ سوال یکی از کاربران سایت هست که طرح آن با ایدی و مشخصات خودشون ممکن نبود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

سلام
خسته نباشید
وقت به خیر
سوال داشتم فقط لطفا نخندید من شبها اصلا رختخواب خودم نمیخوابم،طول شب توی رختخوابم فقط دور میزنم،بالشمو بغل میکنم،اصلا جای ثابتی نیستم
خواستم ببینم آیا این نوعی مشکل هست؟ در ضمن در آینده برای زندگی مشترکم مشکلی ایجاد نمیکنه که.
برای تیروئیدم قرص مصرف میکنم،که اونم دکتر گفته تا ازدواج نکردید نباید قطع کنید
ممنون


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol: