خدا

نسبت ما و خدا

انجمن: 

سلام.من واقعا به يك مشكل اساسي برخوردم...ما ميكيم كه خدا روحش رو در ما دميده و ازطرفي ميكيم خدا از رك كردن به ما نزديك تره .بس يعني ممكنه ما خود خدا باشيم?يعني منظور ازخدا صرفا نيروهاي مثبت وجودمون و منظور از شيطان همون فكراي بدمون باشه?

علم حضوری به خدا ندارم!

انجمن: 

با سلام و احترام خدمت استاد گرامی
یک موضوعی که در بحث علم حضوری مطرح هست و در کتاب های معرفت شناسی اسلامی بیان شده، مسئله علم حضوری به خدا می باشد. خوب از ویژگی های این نوع معرفت خطا ناپذیری و عدم استفاده از زبان و تفکر و استدلال و عینیت علم و معلوم هست. اما مشکلی که بنده دارم این هست که به هیچ وجه خدا را با علم حضوری درک نمی کنم. در واقع این گزاره که انسان به خداوند علم حضوری دارد برای من صادق نیست. سوالم این هست که بر چه مبنایی استدلال می کنید که انسان ها به خداوند علم حضوری دارند؟ اگر بخواهید استدلال کنید و از راه علم حصولی وارد بشید چطور توجیه میکنید؟ آیا با یک استدلال اصلا میشه این موضوع رو اثبات کرد؟(یعنی مثلا اثبات کنید که من علم حضوری دارم و خودم نمیدونم و شما میدونید؟!!) اگر بخواهید از راه علم حضوری وارد بشید که بنده وجدانا خدا رو درک نمیکنم و راهی از این طریق هم وجود نداره.
سپاس@};-@};-@};-

سؤالات بنیادی ۲

سلام.
فقط اولش می گم من خسته ام!
۱- خدا می گوید انسان مختار است . مثلا ما هم اعمالی انجام می دهیم و می فهمیم این راه اشتباه بوده و باعث نابودی انسان می شود.آیا خدا خودش تقدیر را برای فرد رقم زده تا به نابودی کشانده شود ( طبق آیه قرآن که هرکس را بخواهد هدایت می کند هر کس را بخواهد گمراه می کند) افرادی که در زندگی به خاک سیاه می نشیند و یا آبروی آن ها می رود آیا اعمالی که انجام دادند به خواست خداوند بوده ؟
خداوند شیطان را نیز عامل گمراهی می داند و به گفته خودش او را مجازات خواهد کرد.چه کسی خداوند را مجازات خواهد کرد ؟! او که با سند طبق آیه خودش را گمراه کننده می داند؟
او از ترس مجازات غایب است ؟

۲- آیا ما مثل بازیگزان تئاتر بازیچه دست نمایشنامه های خداوند هستیم؟

سوالات بنیادی من

انجمن: 

سلام
سوالات مهمی داشتم:

۱-ثابت کنید خداوند صدای بندگان مخصوصا افرادی که به شدت گناه ‌کار هستند هنگام درخواست ها می شنود؟ اصلا خدا می شنود؟

۱-۱- من می خوام خداوند یا فرشته الهی وی همانند پیامبران با من حرف بزند و راهنمایی ام کند.از حرف های آدمیزاد بدم می آید.من هم می خوام راهنمایی مستقیم شود نمی خوام بین من و پیغمبر که خداوند خودش او را پروش داده تبعیض باشد.چیکار کنم؟

۲-انسان در برخورد با افرادی که به هیچ چیز اعتقادی ندارند و باعث نابودی زندگی فرد و ریختن آبروی وی می شوند چه باید بکند ؟ توکل به خدا رهکار اصلی است ؟ اگر بحث آبرو باشد امکان خودکشی ندارد ؟

۱۰- افرادی زورگو چه مسلمان چه کافر ( چه مرد و چه زن ) به من مثلا ستم می کنند.مسلمان رو می گن توبه کنه اومدیم من به خاطر این ستم و سنم مردم کی جواب می ده؟ . کافر هم می گه من به خدا اعتقاد ندارم و به ریش من و امثال من می خندد.

با تشکر

آیا خدا در آسمان هاست؟

سلام خسته نباشید

سوال من اینه که مثلا کسی میمیره برا بچه ها میگن رفته تو اسمونا پیش خدا اینجوری خدا محدود به جایی کردن؟بعدشم مگه نمیگن خدا دست نداره پس چطور ما رو افریده؟و از روح خودش دمیده به ما؟مگه نه تو قران میگه خدا به یه چیز میگه موجود باش موجود میشه؟پس چرا میگن خدا با دستای خودش ما رو افریده و روحش رو توی بدن ما گذاشته پس وقتی میگن دستای خدا این یعنی تصورش کردن؟

ممنون از پاسخگویی تون

خدا در نهج البلاغه

با عرض سلام و خسته نباشید

سوالی داشتم از خدمت کارشناس محترم سایت

در خطبه ی اول نهج البلاغه خوندم که حضرت علی (ع) می فرمایند:

خدا موجودی است که اغازی ندارد و با عدم سازگار نیست در عین اینکه با تمام موجودات همراه است از انان جداست
متوجه منظور این جمله نشدم اگه میشه توضیحش بدین

سوال دیگر هم اینه که در همون خطبه ی اول نهج البلاغه آمده است:
کسی که بگوید خدا در چیست او را جای معینی تصور کرده است و کسی که بگوید روی چه چیزی قرار گرفته است بطور حتم جایی را بدون خدا تصور کرده است
معنی این جمله چیه؟ میشه توضیحش بدید؟

یا توی همون خطبه گفته شده هر کسی که برای خدا شبیه در نظر بگیرد و خدا رو قابل تجزیه بداند او را نشناخته است
ممنون میشم این قسمت رو هم توضیح بدید.

با تشکر فراوان

رابطه خدا ، انسان و شیطان

با عرض سلام
سوالی در مورد رابطه خدا و انسان و شیطان داشتم
اول از همه خواستم به این موضوع اشاره کنم که داستانی که در زمان بچگیمان به ما گفته میشد که:> تقریبا مشابه ان در سایر ادیان الهی مثل یهودیت(در بخش داستان افرینش اگر اشتباه نکنم)و همچنین مسیحیت وجود دارد ولی همانطوریکه مستحضرید در ادیان مثل یهودیت و یا مسیحیت برای خداوند ویژگی های مادی در نظر گرفته اند و او را محدود کرده اند حال انکه ما در اسلام چنین چیزی را قبول نداریم و از طرفی ادیان یهودیت و مسیحیت معتقدند که در روز قیامت نبرد بین لشگریان خدا و شیطان در میگرد(اگر اشتباه نکنم) و زندگی ادمی در انتخاب این دو راه است حال انکه ما در اسلام به چنین چیزی اعتقاد نداریم
پس ممنون میشوم نقش شیطان و ویژگی هایش را در اسلام بیان کنید منظورم این است که ایا
1 شیطان فرشته ایست که وظیفه اش را انجام میدهد یا
2 یک فرشته طاغی که در روز قیامت مانند سایر مخلوقات مورد بازخواست قرار میگیرد و با اراده الهی به راحتی نابود میشود و وسیله ای برای ازمودن انسان از جانب خداست و یا
3 اصلا سمبلی بیش نیست

ممنون میشوم اگر به این سوالم پاسخ دهید

رابطه اراده انسان با اراده خداوند

بسم الله ارحمن الرحیم
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما و تشکر از سایت عالیتان که این فرصت عالی را در اختیار همگان قرار میدهید

بنده سوالم در مبحث قضا و قدر الهی و در حقیقت رابطه اراده انسان و خدا بود البته اینرا میدانم که نوع رابطه طولی است و اراده انسان در طول اراده خداوند است و پایین تر از ان است و سوال دقیقا از همینجا شروع میشود
سوال اولم مربوط به امر "توبه" میشود و فرضا فردی گناهی را انجام میداد مکررا و سپس تویه حقیقی نمود و از انجام ان سرباز زد و بازگشت در این زمان طبق گفته برخی محققان خداوند حتی از این امر اگاه بود که این فرد قرار است توبه کند و اگر این چنین است پس خدا میداند در نهایت چه کسی بهشت و چه کسی جهنم میرود چه در اخرت و یا قیامت پس بنابراین میداند که چه کسانی در ان روز از رحمت و بخشش او بهره مند میشوند بنابراین چشم انتظار بودن انسان برای بهرهمندی ارز رحمت و بخشش الهی در حقیقت ناشی از عدم اگاهی اوست و افراد بهرمند از لطف و بخشش الهی از قبل نزد خدا مشخصا پس میتوان این گونه نیز نتیجه گیری کرد که سرنوشت انسان از قبل مشخص است و اراده انسان و استفاده انسان از قدر و قوانین الهی از قبل مشخص است منظورم اشاره به حدیث امام علی است که در زیر دیواری نشسته بود و متوجه شد که ان دیوار در حال فرو ریختن است و جای دیگری نشست و یکی از یاران او فرمود ایا از قضای الهی میگریزی و ایشان در جواب فرمودند:از قضای الهی به قدر الهی [به اراده خودم ] پناه میبرم پس در این موضوع نیز خداوند از قبل میدانست که قرار است چنین اتفاقی بیافتد و یکجورایی همه چیز از قبل نوشته است و اگر این چنین استناد کنیم در قضیه به خلافت رسیدن یزید درمیابیم که خداوند از قبل از این امر اگاه بوده که یزید قرار است خلیفه شود و ایا میتوان این گونه بیان کرد که شاید این کار را برای ازمودن مسلمین انجام داد ولی خود از قبل میدانست که قرار است این گونه شود؟ و اگر این گونه استناد کنیم اصلا مفهوم ازمون الهی چه معنایی دارد؟

ممنون میشوم پاسخ تان کاملا علمی و جامع و کامل باشد و همچنین این موضوع را در سایر ادیان الهی بیان کنید(خودم تا حدودی در مورد یهودیت و مسیحیت از این موضوع اگاهم وفقط میخواهم مطمئن شوم ) و برای هر ادعا مطرح شده منبه و مرجع معتبر بیان کنید(منابع اگر از کتب الهی و خصوصا قران باشد ممنون میشوم)

پرداختن صرف به اهل بیت (ع) و به حاشیه بردن حضرت حق تعالی

انجمن: 

با عرض سلام و احترام،

دوستی دارم که بنظر اصل را فراموش کرده و بیشتر به واسطه های حق تعالی (یعنی اهل بیت ع) می پردازد. در کلام عارفی شنیدم که باید توازنی ایجاد شود بین حب و پرداختن به "خداوند" و "ائمه (ع)" و نباید سر شدت حب به ائمه (ع)، خداوند به حاشیه برده شود.

خواستم از اساتید بپرسم که اولا موافق این توازن هستید؟ دوما برای هدایت این دوستمون چه مطلبی یا احادیثی ارائه بدم و یا حتی چه مقاله یا سخنرانی بهش پیشنهاد بدم؟

خیلی ممنونم.

آیا خدا «لا زمان» است؟

انجمن: 

سلام.
به نظر میرسه فلاسفه اسلامی اعتقاد به لازمانی دارن.ولی من دقیقا منظورشون رو نفهمیدم.اونا حرف از ماده و غیر ماده هم میزن که باز مادشون گنگه و آدم میمونه بعضی از اکتشافات علم رو مادی بدونه یا غیر مادی.به هر حال...خوب طبیعیه که از نظر این فلاسفه خدا بالاتر از همه موجودات فرا ماده و لا زمانیست.حالا سوالم اینه آیا خدا به خودش آگاهه؟همونطور که ما خود آگاهی داریم و احساس اختیار و اراده داریم؟.خدا هم داره؟اگر داره چطور لازمانی حساب میشه.آیا پذیرفتنیه کسی خود آگاه باشه و احساس اختیار و اراده اش رو داشته باشه ولی گذر زمان برایش معنی و مفهوم نداشته باشه و موجودی لا زمانی باشه؟به چه معنی لا زمانبه؟خود ما می تونیم به نحوی آگاهانه لا زمانی باشیم،یعنی در عین اینکه لا زمانی هستیم.آگاه هم هستیم که لا زمانی هستیم؟