خاطرات آزادگان ، مهدی وطن خواهان اصفهانی

( گفتگو با سرهنگ آزاده مهدی وطن خواهان) خاطرات تلخ و شیرین دوران اسارت !!

انجمن: 

با نام خدا

سوم دبیرستان بود که غائله کردستان روی داد. با وجود اصرار فراوان برای حضور در آن منطقه و به دلیل سن کم

و به قول خودش:"در حسرت مبارزه در غائله کردستان ماند" تا اینکه در 17 سالگی به عنوان مسئول دیده بانی دکل ابوذر عازم جبهه جنوب شد.

در عملیات رمضان و با قیچی شدن رزمندگان ایرانی در شرق بصره، با وجود رزم فراوان و مجروحیت سخت

از ناحیه کتف و چانه، خود را در حلقه محاصره نیروهای بعث عراقی یافت. برای فرار از این وضعیت، با جای گیری در سنگر درازکش و با تیراندازی

به سمت دشمن، آخرین تلاش های خود را بی نتیجه می بیند. او که کار خود را تمام شده می دانست؛ در حالی که چفیه غرق به

خون خود را به صورت می کشید، با خدای خود شروع به راز و نیاز می کند اما عراقی ها به بالای سر او رسیدند...

در بخش نخست گفت وگو با سرهنگ آزاده مهدی وطن خواهان اصفهانی، نحوه ی اسارت و اتفاقاتی که در سال های اول اسارت برای وی رخ داد را خواندیم.

در ادامه گفت وگو با این آزاده سرفراز را درباره شرایط دوران اسارت و پس از آزادی می خوانیم.

:Lflasher: