حکومت اسلامی

حکومت اسلامی، مردم غیر اسلامی

[="Black"]بسم رب الحیدر

باسلام و عرض ادب و احترام
اخیرا حرفهایی میان مردم عموم جامعه زیاد شنیده میشه که دلیل یا توجیهی بر بی دینی و یا خطاهای خودشون هست از جمله :
وقتی حکومت، اسلامی نیست دلیلی نداره ما اسلامی عمل کنیم
وقتی بعضی از سردمداران و افراد با نفوذ و دارای اعتبار در حکومت اسلامی توجهی به اسلام و احکام اسلامی ندارن چرا ما توجه داشته باشیم
وقتی چنین کسانی که شخصیت متدین و مرتبط با اسلام و حکومت اسلامی دارن به کارهای غیراخلاقی و فساد دست میزنن اصلا شاید دین و اسلامی وجود نداشته باشه
این همه دزدی و فساد داره تو مملکت انجام میشه حالا یه کوتاهی یا خطای کوچیک از ما مشکلی نداره
با حکومت مخالفم و اگه به دین عمل کنم احساس میکنم به حکومت کمکی کردم و به راه اونا قدم گذاشتم
و در کل رابطه ی نادرستی ایجاد میکنن میان حکومت و دین
سوالم اینجاست که
ریشه اینگونه تفکرات این افراد از کجا نشأت میگیره؟
و چه جوابهایی میشه به این افراد داد؟
باتشکر

یاعلی مدد

اللهم عجل لولیک الفرج[/]

آیا اسلام سعادتی برای بشریت آورده است؟

مسلمانان ادعا می کنند که اسلام کامل ترین و بهترین دین است باوجود تمامی مشکلات مادی و معنوی که در جوامعشان دارند هنوز چنین ادعایی را قبول دارند
آن ها معتقدند که تنها به وسیله حکومت اسلامی می شود احکام اسلام اجرا شود و هدف ان سعادت دنیوی و اخروی است همانطور که امام خمینی در 12 اسفند 57 گفت:

علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشود، زندگی معنوی شما را میخواهیم مرفه کنیم. شما به معنویات احتیاج دارید، معنویات ما را اینها بردند.
دلخوش نباشید
که تنها مسکن میسازیم ،

آب و برق را برای طبقه مستمند مجانی میکنیم
اتوبوس را برای طبقه مستمند مجانی میکنیم دلخوش به این مقدار نباشید معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدهیم. شما را به مقام انسانیت می‌رسانیم. ا
ینها شما را منحط کردند؛ این قدر دنیا را پیش شما جلوه دادند ‌که خیال کردید همه چیز ‌این ‌است.»


ولی حکومت اسلامی ناتوانی خود را در حل مشکلات مادی و معنوی مردم نشان داده است.در واقع در تاریخ،مسلمانان هیچ وقت سعادتی از حکومت اسلامی نداشتند.
بی کاری،بی اخلاقی،بی عدالتی،بی فرهنگی،بی امنیتی و غیره با آمدن حکومت اسلامی بیشتر شده است
همین اعدام صدها نفر در کشور به جرم مواد مخدر نشان دهنده ناتوانی حکومت اسلامی در اصلاح و تربیت مجرمان است
ادعای دیگر آنها علم و عدالت است که خود جوامع اسلامی جز فاسد ترین کشورها از نظر اقتصادی هستند و پیشرفت علمیشان در قرن سوم هجری به بعد هم ربطی به اسلام نداشته همانطور که پیشرفت علمی یونانیان باستان ربطی به بت پرستی شان نداشته.در واقع از خود شبه جزیره عربستان یک دانشمند،ریاضیدان هم نیامده بود و الان هم نیامده تمامی متخصصین و حتی کارگر های ساده در عربستان خارجی هستند و حاکمانشان جز خوردن،خوابیدن و تولیدمثل کار دیگری نمی کنند.
آن ها می گویند اشکال از ماست نه از دین خوب دینی که نتواند پیروانش را اصلاح کند چه فایده ای دارد. اگر انسان ها مشکلی نداشتند چه احتیاجی به دین بود.

تفاوت حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی

سلام
در تایپیکی که یکی از عزیزان بحث در باره چگونگی وقوع انقلاب اسلامی را طرح نمودند موضوعی فراگیر مطرح گردید که جا دارد جداگانه پیگیری شود .
این حقیر به سفارش استاد بزرگوارم جناب محراب این بخش را باز کردم .
ضمن اینکه به نظرم بهتر است موارد مطرح در آن قسمت را نیز به اینجا منتقل نمود .
موضوع بحث :
حکومت اسلامی به لحاظ مفهومی و اجرای قوانین چه تفاوتی با جمهوری اسلامی دارد ؟
مقبولیت و مشروعیت کدامیک از این دو را تحقق می بخشد ؟ و آیا در هر کدام ضرورت دارند ؟ در کدامیک لازم نیست ؟
این دو عنصر چگونه میتوانند تشکیل دهنده ی هر کدام از انواع فوق الاشاره باشند ؟ یا یکی از آنها ؟
لطفاً با دلائل خوب وارد بحث شوید .

آیا رفتارهای بنیادگرایانهٔ داعش از منظر اسلام محکوم است؟

با عرض سلام و احترام

از زمانی که در رسانه‌ها خبرهای مربوط به جنایت‌های گروه داعش (یا دولت اسلامی عراق و شام یا خلافت اسلامی) بالا گرفته، برخی در سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی (در مقام انتقاد به اسلام، نه دفاع از داعش) می‌گویند که اسلام اگر به شکل اصلی و واقعی‌اش اجرا شود همین است که این‌ها انجام می‌دهند.
من می‌خواستم این سخن ارزیابی شود؛ یعنی ببینیم بر مبنای تفسیر ما از احکام اسلام و متون اولیهٔ اسلامی (نه بر اساس حقوق بشر یا کنوانسیون‌های بین‌المللی) تا چه حد ممکن است این رفتارها محکوم شود یا نشود. سؤال من مشخصاً دربارهٔ ارزیابی ایدئولوژی این گروه و رفتارهایی است که آن‌ها خود مدعی آن‌اند و از آن دفاع می‌کنند؛ نه آن اعمالی که ممکن است منکر انجام آن شوند یا به نیروهای خودسرشان نسبت دهند. برای مثال، ایدئولوژی یا رفتارهایی از این قبیل؛ به ویژه مورد نخست که ایدئولوژی رسمی آن‌ها و ظاهراً منشأ بقیه است:

۱. تشکیل حکومت اسلامی ولو به قیمت کشتن مردمی که با حکومت اسلامی یا با نسخه‌ای از آن که آن‌ها ارائه می‌کنند مخالف‌اند.
۲. کشتن گروهی از مسلمان معتقد به شهادتین به جرم اینکه آنچه آن‌ها ضروری اسلام می‌پندارند نمی‌پذیرند یا رعایت نمی‌کنند (شیعیان).
۳. جزیه گرفتن از اهل کتاب و به قتل رساندن پیروان سائر ادیان و مذاهب غیرکتابی، تحت عنوان شرک و کفر.
۴. به غنیمت و کنیزی گرفتن زنان غیرمسلمان یا غیراهل کتاب.
۵. اجرای قوانین خشونت‌باری مانند سنگسار، قطع دست دزد و ....
۶. گروگان گرفتن یا کشتن اتباع و کاردارهای کشورهای ابرقدرت برای فشار وارد کردن بر آن‌ها.

ممنون می‌شوم بحث مستند به متون دینی باشد؛ سپاس بی‌کران.

(سپاس‌گزار می‌شوم دوستان صرفاً پیرامون این موضوع بحث کنند و از گذاشتن عکس و خبر دربارهٔ آن‌ها از سایت‌ها و... بپرهیزند.
همچنین موضوع به انجمن کلام و عقائد منتقل نشود.)

آیا جمهوریت نظام هم برگرفته از ادله ی حکومت اسلامی است؟

سلام علیکم
سوال بنده این است که آیا جمهوریت هم جزو حکومت اسلامی است؟
یعنی آیا این هم مانند ولایت فقیه از اسلام برداشته شده یا اینکه جمهوری اسلامی ترکیبی از یک حکومت اسلامی و یک نظام دموکراسی غربی است؟
آیا چنین چیزی در مبانی و ادله ی حکومت اسلامی وجود داشته یا صرفا به خاطر همراهی مردم و مصالح زمان آن را به نظام اسلامی اضافه کرده اند؟

به عبارت دیگر:
آیا جمهوریت نظام هم برگرفته از ادله ی حکومت اسلامی است؟
یعنی میشه اونو از منابع دینی استخراج کرد یا جمهوری اسلامی ترکیبی از یک حکومت با مبانی اسلام و یک نظام دموکراسی غربی هست؟
اصولا در اسلام و منابع شیعی چیزی به نام جمهوریت داریم؟

حکومت اسلامی و حقوق اقلیت

با عرض سلام خدمت کارشناس محترم سایت و دوستان ...

سوالی بکه برام پیش اومده این هستش که وضعیت حقوق اقلیت در درون یک حکومت اسلامی به چه نوعی هست ... آیا اکثریت به صرف بیشتر بودن میتوانند قوانین خودشون رو بر جامعه حکم فرما کنن ... اجازه بدین برای نزدیک شدن به موضوع چند مثال بزنم ....

1- وقتی که شما میخواین سواره یک هواپیمای خارجی بشین ... کسی که داره بلیط هواپیما رو به شما میفروشه ... ازتون میپرسه شما دوست دارین در قسمت سیگاری ها بشینین یا در قسمت کسانی که سیگار نمیکشن . در حقیقت در این مثال کمپانی چیزی رو به شما اجبار نکرده ... شما هم میتونین در قسمت سیگاری ها بشینین ... و هم میتونین در قسمت کسانی که سیگار نمیکشن ... انتخاب با خودتون هستش ...

2- یا مثلا برخی از کشورهای دنیا حکومتشون به صورته ایالتی هست ...کسانی که فرم بخصوصی از زندگی رو قبول دارن ... به اون فرم زندگی میکنند و قوانینی در اون راستا هم برای خودشون دارن .... در ایالت مورده نظره خودشون زندگی میکنن .

سوالی که برای من پیش اومده این هستش که در درون جامعه اسلامی ... آیا اکثریت به صرف اینکه بیشتر هستند اجازه دارند قوانینی تصویب کنند که حقوق اقلیت از بین برود ؟؟؟

1- مثلا مسیحی ها حجاب رو به صورته اختیاری قبول دارند ... آیا در یک جامعه اسلامی یک مسیحی میتونه بدون حجاب بیرون بیاد ...
2- مثلا من چند وقت پیش شنیدم که سنی مذهب ها حتی یک دونه کاندید در مجلس ندارد یعنی یک سنی تو مجلس نیست که در مورده مساله ای طرح دعوی کنه و حقوق سنی ها رو مطالبه کنه ...
3- مثلا استقلال و پرسپولیس طرفدارانی رو دارن .... و مثلا طرفداران استقلال بیشتر از پرسپولیس هست ... آیا استقلال اجازه داره قانون بذاره چون من در اکثریت هستم هر گله من 3 تا حساب میشه ...

به طوره کلی میخواستم ببینم در یک جامعه اسلامی منظر اسلام در مورده حقوق اقلیت چی هست ...

با تشکر .

ولایت مطلقه فقیه ، همان ولایت رسول الله است

[="darkgreen"]امام خميني(ره) فرمودند:ولایت مطلقه فقیه همان ولایت رسول الله است
با توجه به معصوم بودن رسول وهمچنين تفاوتهاي عمده ديگر چگونه اين سخن مرحوم امام قابل توجيه است؟
[/]

انواع و اقسام اسلام در دنیای حاضر و مقایسه آن ها با اسلام ناب محمدی

انواع و اقسام اسلام در دنیای حاضر و مقایسه آن ها با اسلام ناب محمدی

بحث از نوع اسلام اینک در کشورمان متداول شده و متأسفانه بیش از آن که گفتگویی درباره شناخت اسلام باشد، برچسب و شعاری شده بر علیه دیگری. از این رو بر خود واجب دیدم که آن ها را برای شناخت اسلام ناب محمدی واکاوی و تحلیل کنم تا هر کس ابتدا خویشتن و اعمال و روش و منش اش را مقایسه کند با اسلام ناب محمدی و انواع اسلام موجود و خود بشناسد اسلامی که تاکنون بدان عمل کرده و متعاقب آن خود برگزیند اسلام موردنظرش را، بدون این که به دیگران نسبت دهد، هر نوع از اسلامی را که می پسندد. باز تکرار می کنم، اهمیت این بحث همچون مقایسه وقایع قصص پیامبران و تاریخ اسلام از آن روست که در عصری که از اسلام تنها مشتی شعار باقی مانده و جایی که جانی، شیفته قدرت و فرصت طلب را با محمد، رحمت جهانیان عوضی می گیرند، ضروری است از این مباحث درس گیریم و نه آن ها را به مانند یک قصه برای هم تعریف کنیم و نه به عنوان فحش و برچسب به دیگران نسبت دهیم. نگارنده سعی می کند که هر دیدگاهی را هم از درون و هم از بیرون تبیین و تحلیل کند، از این روی در پاره ای از موارد از زبان همان نوع اسلامی که پیروانش اعتقاد دارند و انجام می دهند، سخن می گوید و ممکن است از نظر خوانندگان طنز به نظر رسد که حقیقتاً چنین نیست و به جای خنده، جای گریه دارد.
اسلام سنتی و عشیره ای و مبتنی بر تقلید نخستین چهره از اسلام است که به تدریج پس از فوت پیامبر و صحابه او ظاهر می شود. در این نوع از اسلام تقلید از رفتار و سنت های پیامبر همچون دستورات قرآنی اصل است، اما چون اصولاً درک حقایق و رازهای قرآن از تقلید از سنت بسیار مشکل تر است، عملاً به تدریج سنت و شریعت و به مرور زمان آداب و رسوم جاهلیت با چهره شریعت به جای حقیقت دین اسلام می نشیند. به همین سبب هر چقدر که زمان می گذرد، اسلام سنتی و عشیره ای بیشتر از اسلام ناب محمدی فاصله می گیرد. به طوری که به جای دین اسلام، شریعت اسلامی جایگزین آن می شود. بنا بر ادبیات قرآنی، دین اسلام با رسالت محمد شروع نمی شود، بلکه حتی فراتر از کیش ابراهیمی می رود و روح دین که توسط همه پیامبران در همه ادیان تبلیغ شده، همان دین اسلام است، از این روی نگارنده معتقد است که لفظ ساده اسلام به جای اسلام ناب محمدی مناسب تر است. متأسفانه این تعبیر توسط مسلمانان کنار گذاشته شده و دین اسلام را در ردیف سایر ادیان با شریعتی متفاوت شمردند که با آمدن محمد شروع می شود. این اشتباه بزرگ تاریخی، علاوه بر این که موجب شد، از روح و حقیقت دین اسلام فاصله گرفته شود و به ظواهر و شعائر و شریعت اسلامی فرو کاسته شود، موجب می شود تا اسلام دیگر نتواند هویتی داشته باشد که از رسالت جهانی برخوردار است و بالقوه از آن پتانسیل برخوردار باشد که همه مردم با هر نوع شریعت یا حتی بدون شریعت را پوشش دهد؛ چیزی که هویت جهانی اسلام ناب محمدی را می سازد و متأسفانه به فراموشی سپرده شده است. منظور شعار و ادعای جهانی بودن دین اسلام نیست، بلکه پتانسیلی است که این امکان را به یک دین می بخشد که جهانی شود یا نه. به سبب قدمتی که این نوع اسلام نسبت به سایر اشکال اسلام در طول تاریخ داشته است، متأسفانه میراث آن به سایرین نیز رسیده و دین اسلام فراموش و شریعت اسلامی به عنوان دینی که محمد آورده جایگزین اش شده است.

چرا تدبیری صورت نمی گیرد؟

بسم الله الرحمن الرحیم العلی العظیم

سلام علیکم

بنده بسیار محکم پایبند نظام مقدسم هستم و پرچم پرافتخارم و رهبر عزیزم و ...

اما دیگه خسته شدم.
دیگه دارم احساس میکنم که فقط دارم خودمو گول میزنم.

چرا صدا و سیمای ما سومین خریدار فیلم های هالیوودی است؟
چرا انقدر صدا و سیمای ما در مسائل فرهنگ سازی مخصوصا دینی ضعیف هست؟
این ضعف انقدر زیاد هست که بعضی مواقع شک میکنم نکنه آقای ضرغامی عامل نفوذی اند؟!!
چرا با ورود لباس ها و پوشاک مستهجن برخوردی نمیشه؟ (مثلا ساپورت. والله اگر کسی در ایران بگه که ورودش اشکال نداره خوده شیطانه و لعنت خدا بر اون باد (منظورم مسئولانست)

این از مسائل دینی که هر روز داره از ارزش هاش کمتر میشه و هیـــــــــــــــــــــچ احد الناسی هم عین خیالش نیست از مقام معظم رهبری عزیز (مد) گرفته تا سرباز نیروی انتظامی! واقعا دروغ میگم؟ پس کجاست یک تدبیر اساسی؟ ولایت فقیه این است؟ پس کجاست ارزش های معنوی؟

اون فساد اخلاقی یکی از معاونان وزیران در آسانسور...!
از این موارد زیاده...

آخه من در بحث بین مردم چطور از رهبرم و نظامم در برابر این همه شبه دفاع کنم؟

وضع معیشت مردم.
خداییش ببینید گرانی، بی دینی رو به اوج خودش رسونده. آیا درسته به هر دلیلی وضع معیشت طوری بشه که انقدر فحشا و بی بند و باریو بی اخلاقی و ... زیاد بشه؟ والله که هیچ منافعی این ارزش رو نداره (بی دین کردن مردم)

من با پدرم بحث میکنم و نمیتونم جوابی بدم. ایشون میگن زمان طاغوت مردم بخاطر معیشت بهتری که داشتند خیلی با ایمان تر بودند. واقعا کسی میتونه منکر این قضیه بشه؟!
الان حج رو نگاه کنید که اصلی ترین زیارت دینمون هست. از بس گرونی شده از 100 هزار تا شده 60 هزار تا. این درسته؟
آخه من چی باید جواب بدم به کسی که این سوال رو از من کرده؟

آدم مسئولین رو از بلند پایه ترین تا پایین ترین مقام نگاه میکنه از بس دروغ و ... در کارشون میبینه اشکش در میاد. همین آقای روحانی عزیز مگر نگفتن در 30 روز برنامه کوتاه مدت دارند برای بهبود اقتصاد؟ کو پس همه چیز که گرون تر هم شد؟

بابام میگه از وقتی انقلاب شد هر روز همه چی گرون تر شد خوب من چی بهش بگم؟ بگم چون تحریم شدیم اینجوری شد یا از نالایقی ( و راحت بگم بی شرفی و از خدا بیخبری بعضی مدیران و بلندپایه ها) به اینجا رسیدیم؟!

300 هزار شهید دادیم تا به اینجا برسیم؟ من در مورد معیشت مردم خیلی گله ندارم چون آدم دنیا دوستی نیستم.الان هم کارای خدمتم رو درست کنم اگر توفیق بشه مهاجرت میکنم به قم و میرم حوزه. اما حداقل یکی بیاد بگه این وضع حجاب چجوری درست شده؟ والله 2 روز دیگه مردم لخت میان بیرون و هیچکس هم عین خیالش نیست.
گرانی رو نمیشه کنترل کرد آیا حجاب رو هم نمیشه کاریش کرد؟
مسئله از ریشه مشکل اساسی داره و همه ی مسئولان هم میدونن اما هیچ تدبیری نمی بینیم. تازه الان دغدقه همه شده که چرا باید حجاب داشته باشیم!!! داره کار های فرهنگی انجام میشه تا این 2 گرم لباس ها هم کنده بشه از تن.
وای بر ما

دلم خیلی پره ولی بخاطر رهبر عزیزم که جانمم براش میدم نمیگم و جلوی مردم خود داری میکنم و از نظامم دفاع میکنم. اما برای سوال هام جواب می خوام.

و من الله توفیق
یاعلی مدد

آیا حکومت از وظایف پیامبر و ائمه است یا اختیاری است؟

سلام

در سایت ویکی پدیا در تعریف شیعه آمده بود که امام علی علیه السلام فرموده بودند

شیعه معتقد است قرآن و سنت پیامبر اسلام برای ایمان حقیقی لازم و کافی است. یک مسلمان برای شناخت وظیفه خود و سلوک به سوی خدا در هر زمان نیازمند پیشوایی است، که راه شناس و درستکار باشد و او را به سوی خدا راهنمایی کند؛ در غیر این صورت هر کس بر اساس تشخیص شخصی‌اش امر دین را تفسیر می‌کند و گمراه می‌گردد. این پیشوا حجتی است که توسط خدا انتخاب و توسط پیامبر و امامان پیشین به مسلمانان معرفی می‌گردد. بنابراین امامت مفهومی بسیار بنیادی است و امام ویژگیها و مسئولیت‌های متعددی از جمله تبیین و تفسیر دین و هدایت مردم دارد. خلافت پایین مرتبه‌ترین سطح وظایف امام است و تنها وقتی امام به خلافت دست می‌یابد که مسلمانان او را بخواهند و یاری نمایند. چنانکه علی در زمان خلافت می‌گوید:«اگر نبود حضور حاضران و اقامه حجت به واسطه یاران و اگر نبود عهدی که خدا از آگاهان گرفته‌است تا بر ستمگری ظالم و ستم بر مظلوم آرام نگیرند، افسار شتر خلافت را وا می‌نهادم.(خلافت را نمی‌پذیرفتم.)»[۲۱]

  • فیض الاسلام، ترجمه و شرح نهج البلاغه، خطبه ۳، ص ۵۲.

خلافت پایین مرتبه‌ترین سطح وظایف امام است و تنها وقتی امام به خلافت دست می‌یابد که مسلمانان او را بخواهند و یاری نمایند. چنانکه علی در زمان خلافت می‌گوید:

آیا جمله فوق درست است یا خیر