حکومت اسلامی

اوضاع نابسامان جامعه و کارآمد نبودن حکومت اسلامی

با سلام خدمت کارشناس محترم

با توجه به مشکلات و اوضاع فعلی جامعه، بر فرض که ولایت فقیه به لحاظ تئوریک قابل اثبات باشد
و ادله عقلی و نقلی ولایت فقیه، ضرورت آن را به صورت قطعی اثبات کنند
اما پس از گذشت 40 سال از حاکمیت ولی فقیه، آیا این همه مشکلات گویای این نیست که این تئوری و لو منطقی و مشروع،
اما در مقام عمل قابل اجرا نیست؟

با تشکر

منطق دین و سیاست و تشخیص نفوذی در حکومت دینی

سلام
بنده جوان و سی و اندی ساله مسلمان شیعه 12 امامی هستم و در شرکت بسیار با همکاران سکولار و آتئیست و اومانیسم و ... مناظره های سنگینی می کنم.
راستش معمولا فتیله پیچشون می کنم و از تشیع خودم دفاع می کنم.
امروز یه شبهه قدیمی تکامل یافته ای مطرح شد که سعی کردم پاسخش رو به روزهای دیگری موکول کنم.
دیگه به اینجا پناه آوردم چون اساتید قدرتمندی در اینجا هستند و امیدوارم هر چه سریعتر مشکل بنده رو حل کنید...
شبهه این هست که در کشور اسلامی که تحت حاکمیت ولی فقیه غیر معصوم هست، با توجه به اینکه احتمال اشتباه و گناه حاکمیت هست و با توجه به اینکه ولی فقیه تعریف خاصی داره و فردی این وظیفه رو به گردن می گیره، استراتژی دین اسلام شیعی در مقابل منافقین نفوذی که می تونن با چهره های موجه به این منسب وارد بشند چیست؟ چرا که تا کنون شاهد بودیم خیلی افراد نفوذی وارد سیستم های اسلامی شدن و مشکلات زیادی به بار آوردن! (مثل سید جیکاک)
علل الخصوص اگر منافقان و نفوذی ها در لباس روحانیت بخوان از قدرت دین در بازیهای کثیف سیاسی و قدرت طلبی خودشون استفاده کنند، استراتژی اسلام شیعی در مبارزه با این افراد چه هست؟
نهایتا نتیجه می گرفتند دین و سیاست باید از هم جدا بشه تا جلوی این افراد گرفته شه، چرا که هر کسی قیمتی داره و معمولا وقتی فردی وارد چرخه قدرت می شه، خودش رو می بازه و به تدریج وارد ساختار کثیف سیاست شده و رنگ می بازه!
بنده عرض کردم دین اسلام (شیعی) دین انسان سازی است و وقتی شهدای بزرگی رو ساخته که رشادت های زیادی رو به ثبت رسوندند، حتما رهبران بزرگی رو می تونه بیافرینه که نقشه های دشمن رو نقشه بر آب می کند.
همچنین از شفافیت صحبت کردم و اینکه بنا بر آموزه های اهل بیت ع و علل الخصوص امام علی ع باید در کار حاکمیت، شفافیت باشد. همچنین عرض کردم تمام مشکلات اصلی ما (اقتصاد) حاصل رای مردم و به قدرت رسیدن افرادی هست که با منطق دموکراسی مونتسکیویی انتخاب شدند، همچنین امام حسین ع رو مثال زدم و عرض کردم راه حق و باطل رو برای همیشه از هم تفکیک کردند تا نشون بدن هر حاکمیتی، حاکمیت اسلامی نیست!
نهایتا عرض کردم در دین اسلام بنای حکومت بر پایه حاکم معصوم هست، گفتند حالا که نداریم، چه کنیم؟
نهایتا گفتم باید مطالعه کنم و نظر بدم...
استراتژی اسلام شیعی در پیشبرد حکومت تحت حاکمیت ولی فقیه با احتمال داشتن خطا و جلوگیری از نفوذی ها و منافقین خائن که با سلام و صلوات و ... وارد منسب قدرت می شند و با داشتن قدرت الهی وار دین، می تازند و قدرتمندتر می شند چیست؟
ممنون از پاسخ کامل و مدبرانه شما...

حکومت اسلامی و رفتارهای غیر اسلامی

[="DarkSlateBlue"]سلام. اگر این حکومت اسلامیه لطفا فقط ده تا ارگان که دارن توش واقعا اسلامی کار میکنن و مردم از اونها شاکی نیستن رو بگید. ممنون.

(سوال مال شخص خودم نیست. مال دوستمه)[/]

نگاهی به بحث جالب آخوند خراسانی و میرزای نائینی درباره ولایت فقیه

به نام خدا

نگاهی به بحث جالب اخوند خراسانی و میرزا نائینی درباره ولایت فقیه

مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی چنین نقل کرده است: در گرماگرم کشمکش­های طرفداران و مخالفان مشروطه در نجف، که به صورت مبارزه میان پیروان کاظمین (محمدکاظم خراسانی و سید محمد کاظم یزدی) درآمده بود، مرحوم میرزای نایینی که سابقاً شاگرد و منشی میرزای بزرگ شیرازی، و در گیرودار مشروطه عضو ارشد مجلس فتوای آخوند خراسانی بود، به مرحوم آخوند پیشنهاد کرد برای رفع اختلاف موجود میان وی و سیدمحمد کاظم یزدی، ایشان از تأیید حکومت مشروطه صرف نظر کنند و به جای آن، برپایی حکومت اسلامی را وجهه همت خود قرار دهند و اداره حکومت را نیز خود برعهده گیرند. مرحوم نائینی یادآور شد، چنانچه این پیشنهاد عملی شود، همه متدینینی که به لحاظ سیاسی در نقطه مقابل آخوند خراسانی هستند، به صف او خواهند پیوست. به این ترتیب، هم دعوای متدینان با یکدیگر خاتمه خواهد یافت و هم حکومت عدل اسلامی با ویژگی­هایی که می­شناسیم و آرزوی همه ماست، برپا خواهد شد. علمای شیعه نیز امکان خواهند یافت قوانین شریعت را که بسیاری از آنها بلا اجرا مانده است، به مرحله اجرا درآورند. مرحوم نایینی برای ترغیب مرحوم آخوند به قبول پیشنهاد خود، موضوع ولایت فقیه را پیش کشید و چون خود از معتقدان جدی نظریه ولایت فقیه بود، دلایل متعدد عقلی و نقلی و نصوصی را که در این مورد می­شناخت به تفصیل بیان کرد و چندان در این باب، داد سخن داد که شاید هیچ یک از شنوندگان گمان نمی­کرد ایرادی بر سخنان و پیشنهادهای او بتوان گرفت. مرحوم آخوند خراسانی، پس از آن که تمام گفته­های مرحوم نایینی را با دقت و حوصله گوش داد، در مقام پاسخ گویی برآمد و در جلسات متعدد، به تفصیل در حول و حوش حکومت دینی و حکومت طبقه روحانی گفت و گو کرد و از جمله اظهار داشت:
بیانات و استدلالهای شما، اگر هم به لحاظ نظری درست باشد، و فرضاً ما برای قبول نظریه شما، حتی نظریه شیخ الطائفه و شیخ اعظم (شیخ انصاری) [1] را رد کنیم و ایرادات ایشان و بسیاری از فقهای بزرگ را بر نظریه­ای که شما پذیرفته­اید ندیده بگیریم ـ و من دون ذلک خرط القتاد[2] ـ ولی با مشکلاتی که در مرحله عمل گریبان ما را می­گیرد چه کنیم؟
مگر نمی­دانید که قبول پیشنهاد شما و سپردن حکومت به دست علمای دین، تبعات نامطلوبی دارد که اگر راهی برای گریز از آن تبعات پیدا نکنیم، ضررهای عمل به این پیشنهاد، بسیار پیش از منافعش خواهد بود؟...

این داستان را اقای اکبر ثبوت نوه برادر شیخ آقابزرگ تهرانی و محقق دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی و از فلاسفه است ادعا دارد از اقا بزرگ تهرانی شنیده و ادعا دارد اقا محمد رضا حکمیی که از اقا بزرگ تهرانی اجازه روایت دارد این کتاب را تایید و ایت الله کفافی نوه اخوند خراسانی به او گفته تمام آنچه که من از قول آخوند گفته‌ام، با آن اطلاعات خانوادگی که از طریق پدرش به او رسیده کاملا تطبیق می‌کند.

اگر اقای اکبر ثبوت این مطالب را راست گفته باشد می توان به یک سری از نظرات اخوند خراسانی ایراد گرفت و یک سری را تایید کرد

متن اصلی در سایت حجت الاسلام ابراهیم منهاج دشتی

توضیحات اکبر ثبوت و استدلالش بر صحت متن در مصاحبه با ایسنا

موفق و سلامت باشید.
در پناه حق

مجازات هروئین؟!

من تعجب مى‌كنم، اينها چه گونه فكر مى‌كنند! از طرفى اگر براى ده گرم هروئين چندين نفر را بكشند مى‌گويند قانون است! (10 نفر را مدتى پيش و يك نفر را هم اخيراً براى 10 گرم هروئين كشتند. و اين چيزى است كه ما اطلاع پيدا كرديم.) وقتى اين قوانين خلاف انسانى جعل مى‌شود، به نام اين كه مى‌خواهند جلو فساد را بگيرند خشونت ندارد! من نمى‌گويم هروئين بفروشند، لكن مجازاتش اين نيست. بايد جلوگيرى شود، اما مجازاتش بايد متناسب با آن باشد.
(ولایت فقیه ص 16)

قانون مبارزه بامواد مخدر ، ماده ۸

هر کس هرویین، مرفین، کوکایین، متادون و دیگر مشتقات شیمیایی مرفین و کوکایین و نیز عصاره‌ی شیمیایی حشیش و روغن حشیش را وارد کشور کند یا تولید یا توزیع یا صادر کند یا خرید و یا فروش کند و یا در معرض فروش قرار دهد و یا نگهداری، مخفی و یا حمل کند با توجه به میزان مواد به شرح زیر مجازات خواهد شد:
۱- تا پنج سانتی‌گرم، از دویست تا پانصد هزار ریال جریمه‌ی نقدی و بیست تا پنجاه ضربه شلاق
۲- بیش از پنج سانتی گرم تا یک گرم، از یک میلیون تا سه میلیون ریال جریمه‌ی نقدی و سه تا هفتاد ضربه شلاق
۳- بیش از یک گرم تا چهار گرم، از چهار میلیون تا ده میلیون ریال جریمه‌ی نقدی و دو تا پنج سال حبس و سی تا هفتاد ضربه شلاق
۴- بیش از چهار گرم تا پانزده گرم، از ده تا بیست میلیون ریال جریمه‌ی نقدی و سه تا هشت سال حبس و سی تا هفتاد و چهار ضربه شلاق
۵- بیش از پانزده گرم تا سی گرم، از بیست میلیون تا سی میلیون ریال جریمه‌ی نقدی و ده تا پانزده سال حبس و سی تا هفتاد و چهار ضربه شلاق
۶- بیش از سی گرم، اعدام و مصادره‌ی اموال به استثنای هزینه‌ی تأمین زندگی متعارف برای خانواده‌ی محکوم


گرچه مجازات اعدام پارسال حذف شد، اما به چشم خود دیدیم حکومتی که قرار بود مثلا عدل اسلامی باشد چندین سال خون بی گناهانی را توسط قانونی ریخت که به اعتراف خود بنیانگذار آن خلاف انسانیت بود...

آیة الله العظمی بروجردی (ره) و حکومت دینی

صادق طباطبایی در کتاب خاطرات سیاسی- اجتماعی خود نوشته است:
«در یکی از روزهای بهار سال ۱۳۳۱ که نوجوانی ۹ ساله بودم، گروهی از طلبه‌های جوان و سیاسی از تهران عازم قم شده بودند تا با آیت‌‌الله بروجردی دیدار کنند. طلبهٔ جوانی که بعد‌ها فهمیدم نواب صفوی بود سخنان تندی ایراد می‌کرد که هیچ چیز از آن در خاطرم نمانده است. بعد‌ها خبردار شدم که نواب و یارانش قصد دیدار با آیت‌الله بروجردی را داشتند که ایشان آن‌ها را نپذیرفته بودند. از پدرم شنیدم که چند روز بعد که اصحاب آیت‌الله بروجردی، از جمله پدرم در محضر ایشان بودند، یکی از بزرگان و از مدرسین حوزه (ظاهرا پدر آیت‌الله فاضل لنکرانی) علت این رفتار را از آقای بروجردی سوال کرده و می‌پرسد چرا این افراد را که خواهان حکومت اسلامی هستند، نپذیرفتید؟ ایشان در جواب می‌گویند: این آقایان می‌خواهند شاه را بردارند ولی امثال شما را به جای او بگذارند. شخص دیگری (ظاهرا مرحوم آیت‌الله کبیر) که از علمای بزرگ و فقهای برجسته بوده است می‌پرسد، مگر چه اشکالی دارد؟ آیت‌الله بروجردی در جواب می‌گویند: اشکال بزرگ این امر در اینجا است که شاه با اسلحه توپ و تفنگ به جان مردم می‌افتد، با این اسلحه می‌شود مقابله کرد ولی اگر شما به جای او نشستید، اسلحه شما ایمان و عقاید مردم است که به جان مردم می‌اندازید. با این اسلحه نمی‌توان به راحتی مقابله کرد و لذا دین و ایمان مردم به بازی گرفته می‌شود.»


ایرادات حکومت های غیر اسلامی

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و عرض ادب .

گاهی وقت ها که با آشنایان بر سر ولایت فقیه بحث میشه به ما میگن مگه ایراد حکومت آمریکا چیه که ما باید مثلا حکومت اسلامی داشته باشیم ، و ما به خاطر عدم اطلاع از ایرادات حکومت های غیر اسلامی نمیتونیم جواب بدیم ، لطفا در این تایپک بگین ایراد یک حکومتی مثل حکومت آمریکا چیه که ما نباید مثل اونها بشیم و حتما باید حکومت اسلامی برقرار کنیم ، با تشکر .

آیا نامه ی آخوند خراسانی در باب حکومت اسلامی صحیح است؟

سلام
نامه ای در فضای مجازی به آخوند خراسانی نسبت داده شده ک در آن ایشان نسبت ب تشکیل حکومت اسلامی ایراد وارد میکنند و این نامه در کتاب آقای ثبوت آمده. آیا این نامه حقیقت دارد تا بخواهیم دنبال رفع شبهه ی متن ش باشیم یا خیر؟

متن شایعه

[=Mihan-Yekan]"[/] [=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]خلاصه نامه‌ی آخوند خراسانی (بزرگ‌ترین مرجع وقتِ خودش) به آیة الله نائینی، در 100 سال پیش، درباره مضراتِ حکومت اسلامی (بسیار خواندنی‌ست):[/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]1. دیگر ادیان هم ترغیب می‌شوند حکومتِ متعصب دینی تشکیل دهند و نزاع دینی شکل می‌گیرد.[/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]2. وقتی روحانیون پا به حکومت بگذارند، دیگر نمی‌توانند عیوب خود را ببینند و توجیه می‌کنند و فسادها را نادیده می‌گیرند.[/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]3. مسند روحانیت، مسندِ مبارزه با فساد است؛ و مسندِ حاکمان، همواره توأم با فساد. با این کار، هم مسند مبارزه با فساد را از دست می‌دهیم و هم روحانیت را مفسد می‌کنیم. وای به روزی که بگندد نمک / حتی اگر فاسد نشویم همه مفاسد را به گردن روحانیت می‌نویسند و دین نابود می‌شود.[/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]4. علم حکومت‌داری و سیاست، یک علم و فن است؛ و روحانیون از این علم، حداقل تا الان کاملاً تهی هستند. ورود بدون علم و تجربه و فن به این حوزه بدون طی مراحل آن باعث آبروریزی برای روحانیون می‌شود. صرف این‌که روحانیون انسان‌های خوبی هستند که دلیل نمی شود هر علمی و هر فنی را بلد باشند.[/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]5. آمال و آرزوی ما تبعیت حکومت از دین است در حالی‌که اگر حکومت را در دست گیریم، به تبعیتِ دین از حکومت دچار خواهیم شد.[/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]6. چون مردم، ما را نایبان امام_زمان می‌دانند، انتظار دارند حکومت دینی هم، همان شرایط را ایجاد کند. و وقتی نتوانیم در آن سطح، عدالت را برقرار کنیم، نسبت به امام زمان و دین، سست عقیده می‌شوند.[/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]7. اکنون که مناصب حکومتی نداریم ، این‌همه اختلاف نظر وجود دارد. اگر به حکومت برسیم، این اختلاف نظر، باعثِ چندپاره‌گیِ دین و ایجاد فرقه‌های جدید و آسیب به دین می‌شود[/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]8. ما فقط سواد فقهی داریم. و چون فقیهِ خوبی هستیم (که تازه، همه‌‌ی ابوابِ فقه را هم نمی‌دانیم)، دلیل نمی‌شود که به علوم دیگر مانند مدیریت و ... هم تسلط داشته باشیم. علم فقه، یک علم است با مسائل خودش؛ و ربطی به اداره‌ی جامعه و مسائل آن ندارد.[/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]9. اسلام را در طول چندین قرن، حکومت اسلامی نگه نداشته است بل‌که حوزه های علمیه نگه داشته‌اند.[/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]10. اکنون که دست ما به حکومت نرسیده است، اطرافیان ما چه کارها که نمی‌کنند! ... وای به روزی که دست‌مان به حکومت برسد! بستگان ما، در صورت حکومت، از موقعیت استفاده خواهند کرد و باعث آبروریزی برای مرجعیت و دین اسلام خواهند شد و مردم آن‌ها را به پای ما می‌نویسند.[/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]11. کسانى که مناصب حکومتى را در اختیار دارند، فریب‌کارى و ناراستى و دروغ‌گویى، از لوازم اولیه‌ی کار و شغل خود مى‌دانند؛ و شاید هم در پاره‌یى از موارد، امور آن‌ها بدون دروغ نمى‌گذرد؛ زیرا محتمل است که در پاره یى جاها به دلیلِ مصالحِ مهم‌ترى، دروغ گفتن براى آن‌ها مجاز باشد. اما به همین دلیل که اشغال این مناصب، با پرهیز از دروغ، منافات دارد (خوب و بد و درست و نادرست‌ش به کنار) علماى دین باید از این مناصب بپرهیزند؛ زیرا اگر بخواهند پابند راستى و صداقت باشند، امورشان نمى‌گذرد؛ و اگر هم بخواهند مثل بقیه سیاستمداران، هرجا که صلاح دیدند دروغ بگویند، این کار دو خطر بزرگ دارد؛ یکى این‌که خرده خرده، قبح دروغ در نظرشان از بین مى‌رود و تقید آنان به صداقت، در موارد دیگر متزلزل مى‌شود؛ و این امر، گرچه براى همه بد است ولى براى عالِمِ دین، از همه بدتر و خطرناک‌تر است. دیگر این که عامه مردم وقتى ببینند علماى دین (با هر عذرى، و لو موجه) در موارد متعدد دروغ مى‌گویند، کم کم این شبهه برای‌شان پیش مى‌آید که پس نکند در موارد دیگر، از جمله در احکام الهى و اعتقادات دینى و مذهبى نیز علماى دین به دلیل عذرهاى ولو موجه دروغ می‌گویند و آنگاه ایجاد چنین تصورى در اذهان عامه مردم، بسیار خطرناک است و بالمآل موجب بى اعتقادى آنان به مبادى و آداب دینى خواهد شد.[/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]از کتاب«دیدگاه‌های آخوند خراسانی و شاگردانش»، نوشته آقای اکبر ثبوت، فصل اول، صفحه 18 به بعد.[/] "

حکومت ها قبل از ظهور

سلام
چند سال پیش در رادیو حدیثی شنیدم با این مضمون که در زمان غیبت امام زمان هر کسی ادعا کند که می تواند حکومت اسلامی را بچرخاند خداوند او را چند سالی به روی کار آورده و به او اثبات می کند که
ادعایی پوچ بیش تر نداشته

آیا هم چین حدیثی وجود داره ؟؟؟؟

مسئولیت نگهداری از جان و مال مردم در درون یک جامعه اسلامی غیر دموکراتیک بر عهده چه کسی است؟

سلام ...
امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشین ...

امروزه شاهد اتفاق های زیادی در اطرافمون هستیم و هر روز در گوشه ای از دنیا شاهد جنگ ، کودتا و ترور و خشونت هستیم . همچنین داریم در درون جامعه ای زندگی میکنیم که مفاهیمی مانند مدرنیته ، دموکراسی ، مردم سالاری دینی ، جمهوریت ، حزب تعاریفی دارند .

در چند سال اخیر اتفاقهای ناراحت کننده زیادی در درون سوریه ، ترکیه و عراق پیش اومده ... این مسایل باعث شده که در درون ذهنم سوالی بوجود بیاد که گفتم از حضورتون بپرسم .

و اما سوال :

1. یک جامعه اسلامی رو میشه به روشهای گوناگونی اداره کرد ، یک روش به این صورت هستش که در درون یک جامعه اسلامی حاکم اجازه بده احزاب گوناگونی بوجود بیان ... هر کدوم از اون احزاب نمایندگی از یک جریان فکری رو بر عهده بگیرند ... احزاب اجازه این رو داشته باشند که به تبلیغ نظرات و دیدگاه های خودشون بپردازند ، برخی از احزاب اجازه داشته باشند نخست وزیر خودشون رو معرفی کنند و در درون یک ساختار مدنی دموکراتیک قدرت به حزبی تعلق بگیره که آحاد بیشتری از مردم بر اون باور باشند . ترکیه نمونه خوبی از اینگونه کشورها میباشد . در ترکیه نزدیک به 30 حزب وجود داره ... که از این احزاب در حدود 5 تاشون در درون پارلمان ترکیه صاحب کرسی هستند ... و میتونند در تصمیم گیری ها اثر گذار باشند و هر از چندی یکی از احزاب قدرت میگیره و حزب قدرتمند میتونه کارهای اجرایی کشور رو مدیریت کنه .

2. روش دیگر نگهداری یک جامعه اسلامی روشی هست که در درون اون ... حاکم جامعه سعی میکنه که حزبی در درون جامعه بوجود نیاد ، یا اگر حزبی در درون کشور وجود داره سعی میکنه احزاب رو ضعیف نگه داره و به این وسیله سعی میکنه نقطه نظرات خودش رو ( درست ، عالی و یا غلط ) رو در درون جامعه پی ریزی کنه . این نوع از حکومت داری باعث میشه که قدرت در درون کشور یکپارچه تر بشه ولی به نوعی آزادی محدود تر میشه .

در درون کشورهایی که از نوع شماره 1 هستند حاکمان جامعه هیچ مشگلی با مفاهیمی مانند اجتماعات ، تظاهرات ، رفتارهای گروهی مدنی ندارند . آنچنانچه میبینیم در درون کشورهایی مانند ترکیه ، مصر مردم خیلی از خواستهاشون رو با تظاهرات بهش میرسند و انجام تظاهرات به هیچ وجه قدرت جامعشون رو کاهش نمیده .

ولی در درون کشورهایی که از نوع دوم هستند حاکم جامعه اسلامی مجبور هستش که به شدت با هر نوع رفتار مدنی برخورد کنه . آنچنانچه خاطرم هست در درون سوریه هر گونه تظاهراتی که صورت میگرفت با مشت های کوبنده جناب اسد پاسخ داده میشد .

اتفاقی که به مرور زمان میوفته این هستش ...

1. در درون کشورهایی که از نوع شماره 1 هستند مانند ترکیه و مصر . وقتی حکومت تحت هر شرایطی ضعیف بشه مردم به جون هم نمیوفتن . مردم هم دیگه رو نمیکشن . مردم به حق و حقوق هم تجاوز نمیکنند . چون ساختارهای یک جامعه مدنی در درونشون شکل گرفته ....

- آنچنانچه در درون کشوری مانند ترکیه وقتی کودتایی صورت گرفت ... تمام احزاب ترکیه و به تبع اون تمامی افرادی که در درون اون کشور بودند کودتا رو محکوم کردند ... و همه مردم ریختند بیرون و کودتا در کمتر از 1 روز شکست خورد . چون همه مردم میدونستند طبق ساختاری دموکراتیک در درون تصمیم گیری ها اثر گذار هستند .

2. ولی در درون کشورهایی که از نوع شماره هستند مانند سوریه و عراق ... چون حاکم جامعه مردم رو در درون تنگنا قرار داده و نوع خاصی از ایدیولوژی رو غالب کرده ... بنابراین وقتی حکومت ضعیف میشه ... و چون هیچ حزبی در درون اون کشور وجود نداشته و مخالفین نتوننستند در سرنوشت جامعشون اثر گذار باشند ... شروع میکنند به آدم کشی و قتل و غارت تا فرم دیدگاه خودشون رو غالب کنند .

- مثلا در درون کشوری مانند سوریه ، حزب اثر گذاری نداشتیم و تمامی تصمیم ها توسط اسد گرفته میشد و ایشون تمام محالفینشون رو از بین میبردند ... یا در درون عراق تمامی تصمیم ها توسط نوری مالکی صورت میگرفت و به نوعی سنی ها رو داشت روز به روز محدود تر میکرد و اینجوری میشه که در ابتدای حمله داعشیان توسط سنی ها حکمایت میشدند ( حتی عربستان هم مدتی از ایشان حمایت کرد )

سوال من این هستش ... با توجه به تحلیل فوق :

1. کشور ایران جزو کدوم یک از این دو مدل کشورها هست . اگر زمانی به نوعی حکومت مرکزی ایران تضعیف بشه ... آیا تمامی احزاب و گروههای ایرانی ( شامل کردها ، منافقین ، بلوچ ها ، سنی ها ، عرب ها ، مذهبیون اصول گرا ، دراویش ، لرها ، ترک ها ، ارامنه و بهائی ها و سنی ها .... ) سعی در حفظ نظام اسلامی میکنند یا اینکه جان و مال مردم براشون مهم نمیشه و قتل و غارت در درون کشور راه میوفته آنچنانجه در سوریه و عراق اتفاق افتاد .

2.اگر زمانی به نوعی حکومت مرکزی ایران تضعیف بشه ... آیا کشورهایی مانند ( عربستان ، قطر ، عراق ، آمریکا ، اسرائیل ، انگلیس ) حالت آمفوتر به خودشون میگیرند ... یا اینکه بمبهاشون رو میرزین رو سره ما ...

متشکرم .