حقوق بشر

جايگاه انسان دوستي در دین اسلام كجاست؟

انجمن: 

امروز روز حقوق بشر اسلامي است.
موضوعي كه از سطح يك عنوان و يك اعلاميه فراتر نرفته و امروز بيشترين نقض حقوق اساسي انسان در كشورهاي اسلامي اتفاق ميفتد.
اما بحث حقوقي دقيقا چيزي نيست كه مدنظر من در اين تاپيك است.

مدتي است يكي از ورزشكاران ايراني كه داراي شهرت جهاني است دچار بيماري صعب العلاجي شده و شرايط نگران كننده اي دارد. درمان اين بيماري گويا هزينه هاي زيادي لازم دارد.
پس از چندي خبري ارسال شد مبني بر اينكه يكي از هم رشته هاي او در كشور امريكا در حال جمع آوري كمك مالي براي اوست. البته بعد از اين يكي از مسئولان دولت به عيادت او رفت و اعلام شد دولت تمام هزينه درمان او را پرداخت ميكند.
اما اين اتفاق سوالاتي براي من ايجاد كرد.
چگونه است غيرمسلماني از آن سر دنيا به كمك يك مسلمان مي شتابد در حالي در اين سوي دنيا مسلمانان را به جرم اعتقاد زندان مي كنند و ميكشند؟
سوال اصلي اين است:

انسان دوستي چه جايگاهي در دين دارد و فرد مسلمان با چه استدلالي (از آيات و روايات) مي تواند به يك غيرمسلمان يا كافر كمك كند؟

حکم اسلام در مورد دختر و پسر قاتلی که هنوز به سن تکلیف نرسیده اند

با سلام

حکم اسلام در مورد دختر 9 ساله و پسر 15 ساله قاتل اعدام است؟ اگر سنشان کمتر از تکلیف باشد چطور؟

با تشکر

برچسب: 

آیا رفتارهای بنیادگرایانهٔ داعش از منظر اسلام محکوم است؟

با عرض سلام و احترام

از زمانی که در رسانه‌ها خبرهای مربوط به جنایت‌های گروه داعش (یا دولت اسلامی عراق و شام یا خلافت اسلامی) بالا گرفته، برخی در سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی (در مقام انتقاد به اسلام، نه دفاع از داعش) می‌گویند که اسلام اگر به شکل اصلی و واقعی‌اش اجرا شود همین است که این‌ها انجام می‌دهند.
من می‌خواستم این سخن ارزیابی شود؛ یعنی ببینیم بر مبنای تفسیر ما از احکام اسلام و متون اولیهٔ اسلامی (نه بر اساس حقوق بشر یا کنوانسیون‌های بین‌المللی) تا چه حد ممکن است این رفتارها محکوم شود یا نشود. سؤال من مشخصاً دربارهٔ ارزیابی ایدئولوژی این گروه و رفتارهایی است که آن‌ها خود مدعی آن‌اند و از آن دفاع می‌کنند؛ نه آن اعمالی که ممکن است منکر انجام آن شوند یا به نیروهای خودسرشان نسبت دهند. برای مثال، ایدئولوژی یا رفتارهایی از این قبیل؛ به ویژه مورد نخست که ایدئولوژی رسمی آن‌ها و ظاهراً منشأ بقیه است:

۱. تشکیل حکومت اسلامی ولو به قیمت کشتن مردمی که با حکومت اسلامی یا با نسخه‌ای از آن که آن‌ها ارائه می‌کنند مخالف‌اند.
۲. کشتن گروهی از مسلمان معتقد به شهادتین به جرم اینکه آنچه آن‌ها ضروری اسلام می‌پندارند نمی‌پذیرند یا رعایت نمی‌کنند (شیعیان).
۳. جزیه گرفتن از اهل کتاب و به قتل رساندن پیروان سائر ادیان و مذاهب غیرکتابی، تحت عنوان شرک و کفر.
۴. به غنیمت و کنیزی گرفتن زنان غیرمسلمان یا غیراهل کتاب.
۵. اجرای قوانین خشونت‌باری مانند سنگسار، قطع دست دزد و ....
۶. گروگان گرفتن یا کشتن اتباع و کاردارهای کشورهای ابرقدرت برای فشار وارد کردن بر آن‌ها.

ممنون می‌شوم بحث مستند به متون دینی باشد؛ سپاس بی‌کران.

(سپاس‌گزار می‌شوم دوستان صرفاً پیرامون این موضوع بحث کنند و از گذاشتن عکس و خبر دربارهٔ آن‌ها از سایت‌ها و... بپرهیزند.
همچنین موضوع به انجمن کلام و عقائد منتقل نشود.)

حقوق بشر؟!

آیا قوانین حقوق بشر صحیح است؟
اگر غلط است دلیل عقلی بر غلط بودن آن بیاورید؟
و اگر صحیح است چرا اجرا نمی شود؟
لطفا در جواب ها بیان نکنید که چرا در فلان کشور که مدعی حقوق بشر است این قوانین اجرا نمی شود!
متن اعلامیه جهانی حقوق بشر

مقدمه
از آنجا که بازشناسی حرمت ذاتی آدمی و حقوق برابر و سلب ناپذیر تمامی اعضای خانواده ی بشری بنیان آزادی، عدالت و صلح در جهان است،
از آنجا که بی اعتنایی و تحقیر حقوق انسان به انجام کارهای وحشیانه انجامیده به طوری که وجدان آدمی را در رنج افکنده است، و [از آنجا که] پدید آمدن جهانی که در آن تمامی ابناء بشر از آزادی بیان و عقیده برخوردار باشند و به رهایی از هراس و نیازمندی رسند، به مثابه عالیترین آرزوی همگی انسانها اعلام شده است،
از آنجا که بایسته است تا آدمی، به عنوان آخرین راهکار، ناگزیر از شوریدن علیه بیدادگری و ستمکاری نباشد، به پاسداری حقوق بشر از راه حاکمیت قانون همت گمارد،
از آنجا که بایسته است تا روابط دوستانه بین ملتها گسترش یابد،
از آنجا که مردمان «ملل متحد» در «منشور»، ایمان خود به اساسی ترین حقوق انسانها، در حرمت و ارزش نهادن به شخص انسان را نشان داده و در حقوق برابر زن و مرد هم پیمان شده اند و مصمم به ارتقای توسعه اجتماعی و بهبود وضعیت زندگی در فضای آزادترند،
از آنجا که «ممالک عضو»، در همیاری با «ملل متحد»، خود را متعهد به دستیابی به سطح بالاتری از حرمت جهانی برای حقوق بشر و آزادی های زیربنایی و دیده بانی آن کرده اند،
از آنجا که فهم مشترک از چنین حقوق و آزادیها از اهم امور برای درک کامل چنین تعهدی است،
بنابراین، هم اکنون،
«مجمع عمومی»،
این «اعلامیه جهانی حقوق بشر» را به عنوان یک استانده ی مشترک و دستاورد تمامی ملل و ممالک اعلان میکند تا هر انسان و هر عضو جامعه با به خاطرسپاری این «اعلامیه»، به جد در راه یادگیری و آموزش آن در جهت ارتقای حرمت برای چنین حقوق و آزادیهایی بکوشد و برای اقدامهای پیشبرنده در سطح ملی و بین المللی تلاش کند تا [همواره] بازشناسی مؤثر و دیده بانی جهانی [این حقوق ] را چه در میان مردمان «ممالک عضو» و چه در میان مردمان قلمروهای زیر فرمان آنها [تحصیل و] تأمین نماید.


• ماده ی ۱
تمام ابنای بشر آزاد زاده شده و در حرمت و حقوق با هم برابرند. عقلانیت و وجدان به آنها ارزانی شده و لازم است تا با یکدیگر برادرانه رفتار کنند.
• ماده ی ۲
همه انسانها بی هیچ تمایزی از هر سان که باشند، اعم از نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی یا هر عقیده ی دیگری، خاستگاه اجتماعی و ملی، [وضعیت] دارایی، [محل] تولد یا در هر جایگاهی که باشند، سزاوار تمامی حقوق و آزادیهای مصرح در این «اعلامیه»اند. به علاوه، میان انسانها بر اساس جایگاه سیاسی، قلمروقضایی و وضعیت بین المللی مملکت یا سرزمینی که فرد به آن متعلق است، فارغ از اینکه سرزمین وی مستقل، تحت قیمومت، غیرخودمختار یا تحت هرگونه محدودیت در حق حاکمیت خود باشد، هیچ تمایزی وجود ندارد.
• ماده ی ۳
هر فردی سزاوار و محق به زندگی، آزادی و امنیت فردی است.
• ماده ی ۴
هیچ احدی نباید در بردگی یا بندگی نگاه داشته شود: بردگی و داد و ستد بردگان از هر نوع و به هر شکلی باید باز داشته شده و ممنوع شود.
• ماده ی ۵
هیچ کس نمی بایست مورد شکنجه یا بیرحمی و آزار، یا تحت مجازات غیرانسانی و یا رفتاری قرارگیرد که منجر به تنزل مقام انسانی وی گردد.
• ماده ی ۶
هر انسانی سزاوار و محق است تا همه جا در برابر قانون به عنوان یک شخص به رسمیت شناخته شود.
• ماده ی ۷
همه در برابر قانون برابرند و همگان سزاوار آن اند تا بدون هیچ تبعیضی به طور برابر در پناه قانون باشند. همه انسانها محق به پاسداری و حمایت در برابر هرگونه تبعیض که ناقض این «اعلامیه» است. همه باید در برابر هر گونه عمل تحریک آمیزی که منجر به چنین تبعیضاتی شود، حفظ شوند.
• ماده ی ۸
هر انسانی سزاوار و محق به دسترسی مؤثر به مراجع دادرسی از طریق محاکم ذیصلاح ملی در برابر نقض حقوق اولیه ای است که قوانین اساسی یا قوانین عادی برای او برشمرده و به او ارزانی داشته اند.
• ماده ی ۹
هیچ احدی نباید مورد توقیف، حبس یا تبعید خودسرانه قرار گیرد.
• ماده ی ۱۰
هر انسانی سزاوار و محق به دسترسی کامل و برابر به دادرسی آشکار و عادلانه توسط دادگاهی بیطرف و مستقل است تا در برابر هر گونه اتهام جزایی علیه وی، به حقوق و تکالیف وی رسیدگی کند.
• ماده ی ۱۱
۱. هر شخصی متهم به جرمی کیفری، سزاوار و محق است تا زمان احراز و اثبات جرم در برابر قانون، در محکمه ای علنی که تمامی حقوق وی در دفاع از خویشتن تضمین شده باشد، بیگناه تلقی شود.
۲. هیچ احدی به حسب ارتکاب هرگونه عمل یا ترک عملی که مطابق قوانین مملکتی یا بین المللی، در زمان وقوع آن، حاوی جرمی کیفری نباشد، نمیبایست مجرم محسوب گردد. همچنین نمی بایست مجازاتی شدیدتر از آنچه که در زمان وقوع جرم [در قانون] قابل اعمال بود، بر فرد تحمیل گردد.
• ماده ی ۱۲
هیچ احدی نمیبایست در قلمرو خصوصی، خانواده، محل زندگی یا مکاتبات شخصی، تحت مداخله [و مزاحمت] خودسرانه قرار گیرد. به همین سیاق شرافت و آبروی هیچکس نباید مورد تعرض قرار گیرد. هر کسی سزاوار و محق به حفاظت قضایی و قانونی در برابر چنین مداخلات و تعرضاتی است.
• ماده ی ۱۳
۱. هر انسانی سزاوار و محق به داشتن آزادی جابه جایی [حرکت از نقطه ای به نقطه ای دیگر] و اقامت در [در هر نقطه ای] درون مرزهای مملکت است. ۲. هر انسانی محق به ترک هر کشوری، از جمله کشور خود، و بازگشت به کشور خویش است.
• ماده ی ۱۴
۱. هر انسانی سزاوار و محق به پناهجویی و برخورداری از پناهندگی در کشورهای پناه دهنده در برابر پیگرد قضایی است.
۲. چنین حقی در مواردی که پیگرد قضایی منشأیی غیرسیاسی داشته باشد و یا نتیجه ارتکاب عملی مغایر با اهداف و اصول «ملل متحد» باشد، ممکن است مورد استناد قرار نگیرد.
• ماده ی ۱۵
۱. هر انسانی سزاوار و محق به داشتن تابعیتی [ملیتی] است.
۲. هیچ احدی را نمی بایست خودسرانه از تابعیت [ملیت] خویش محروم کرد، و یا حق تغییر تابعیت [ملیت] را از وی دریغ نمود.
• ماده ی ۱۶
۱. مردان و زنان بالغ، بدون هیچ گونه محدودیتی به حیث نژاد، ملیت، یا دین حق دارند که با یکدیگر زناشویی کنند و خانواده ای بنیان نهند. همه سزاوار و محق به داشتن حقوقی برابر در زمان عقد زناشویی، در طول زمان زندگی مشترک و هنگام فسخ آن هستند.
۲. عقد ازدواج نمیبایست صورت بندد مگر تنها با آزادی و رضایت کامل همسران که خواهان ازدواجند.
۳. خانواده یک واحد گروهی طبیعی و زیربنایی برای جامعه است و سزاوار است تا به وسیله ی جامعه و «حکومت» نگاهداری شود.
• ماده ی ۱۷
۱. هر انسانی به تنهایی یا با شراکت با دیگران حق مالکیت دارد.
۲. هیچ کس را نمی بایست خودسرانه از حق مالکیت خویش محروم کرد.
• ماده ی ۱۸
هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه، وجدان و دین است؛ این حق شامل آزادی دگراندیشی، تغییر مذهب [دین]، و آزادی علنی [و آشکار] کردن آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی یا به اتفاق دیگران، در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و دیده بانی آن در محیط عمومی و یا خصوصی است.
• ماده ی ۱۹
هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده ای بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت]، و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه ای بدون ملاحظات مرزی است.
• ماده ی ۲۰
۱. هر انسانی محق به آزادی گردهمایی و تشکیل انجمنهای مسالمت آمیز است.
۲. هیچ کس نمی بایست مجبور به شرکت در هیچ انجمنی شود.
• ماده ی ۲۱
۱. هر شخصی حق دارد که در مدیریت دولت کشور خود، مستقیماً یا به واسطه انتخاب آزادانه نمایندگانی شرکت جوید.
۲. هر شخصی حق دسترسی برابر به خدمات عمومی در کشور خویش را دارد.
۳. اراده ی مردم میبایست اساس حاکمیت دولت باشد؛ چنین اراده ای می بایست در انتخاباتی حقیقی و ادواری اعمال گردد که مطابق حق رأی عمومی باشد که حقی جهانی و برابر برای همه است. رأی گیری از افراد می بایست به صورت مخفی یا به طریقه ای مشابه برگزار شود که آزادی رأی را تأمین کند.
• ماده ی ۲۲
هر کسی به عنوان عضوی از جامعه حق دارد از امنیت اجتماعی برخوردار بوده و از راه کوشش در سطح ملی و همیاری بین المللی با سازماندهی منابع هر مملکت، حقوق سلب ناپذیر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش را برای حفظ حیثیت و رشد آزادانه ی شخصیت خویش، به دست آورد.
• ماده ی ۲۳
۱. هر انسانی حق دارد که صاحب شغل بوده و آزادانه شغل خویش را انتخاب کند، شرایط کاری منصفانه مورد رضایت خویش را دارا باشد و سزاوار حمایت در برابر بیکاری است.
۲. هر انسانی سزاوار است تا بدون رواداشت هیچ تبعیضی برای کار برابر، مزد برابر دریافت نماید.
۳. هر کسی که کار می کند سزاوار دریافت پاداشی منصفانه و مطلوب برای تأمین خویش و خانواده ی خویش موافق با حیثیت و کرامت انسانی بوده و نیز میبایست در صورت نیاز از پشتیبانی های اجتماعی تکمیلی برخوردار گردد.
۴. هر شخصی حق دارد که برای حفاظت از منافع خود اتحادیه صنفی تشکیل دهد و یا به اتحادیه های صنفی بپیوندد.
• ماده ی ۲۴
هر انسانی سزاوار استراحت و اوقات فراغت، زمان محدود و قابل قبولی برای کار و مرخصی های دوره ای همراه با حقوق است.
• ماده ی ۲۵
۱. هر انسانی سزاوار یک زندگی با استانداردهای قابل قبول برای تأمین سلامتی و رفاه خود و خانواده اش، از جمله تأمین خوراک، پوشاک، مسکن، مراقبت های پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری است و همچنین حق دارد که در زمان های بیکاری، بیماری، نقص عضو، بیوگی، سالمندی و فقدان منابع تأمین معاش، تحت هر شرایطی که از حدود اختیار وی خارج است، از تأمین اجتماعی بهره مند گردد.
۲. دوره ی مادری و دوره ی کودکی سزاوار توجه و مراقبت ویژه است. همه ی کودکان، اعم از آن که با پیوند زناشویی یا خارج از پیوند زناشویی به دنیا بیایند، می بایست از حمایت اجتماعی یکسان برخوردار شوند.
• ماده ی ۲۶
۱. آموزش و پرورش حق همگان است. آموزش و پرورش میبایست، دست کم در دروه های ابتدایی و پایه، رایگان در اختیار همگان قرار گیرد. آموزش ابتدایی می بایست اجباری باشد. آموزش فنی و حرفه ای نیز می بایست قابل دسترس برای همه مردم بوده و دستیابی به آموزش عالی به شکلی برابر برای تمامی افراد و بر پایه شایستگی های فردی صورت پذیرد.
۲. آموزش و پرورش می بایست در جهت رشد همه جانبه ی شخصیت انسان و تقویت رعایت حقوق بشر و آزادی های اساسی باشد. آموزش و پرورش باید به گسترش حسن تفاهم، دگرپذیری [تسامح] و دوستی میان تمامی ملتها و گروههای نژادی یا دینی و نیز به برنامه های «ملل متحد» در راه حفظ صلح یاری رساند.
۳. پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش برای فرزندان خود برتری دارند.
• ماده ی ۲۷
۱. هر شخصی حق دارد آزادانه در زندگی فرهنگی اجتماع خویش همکاری کند، از گونه های مختلف هنرها برخوردار گردد و در پیشرفت علمی سهیم گشته و از منافع آن بهره مند شود.
۲. هر شخصی به عنوان آفرینشگر، حق حفاظت از منافع مادی و معنوی حاصل از تولیدات علمی، ادبی یا هنری خویش را داراست.
• ماده ی ۲۸
هر شخصی سزاوار نظمی اجتماعی و بین المللی است که در آن حقوق و آزادیهای مصرح در این «اعلامیه» به تمامی تأمین و اجرائی گردد.
• ماده ی ۲۹
۱. هر فردی در برابر جامعه اش که تنها در آن رشد آزادانه و همه جانبه ی او میسر می گردد، مسئول است.
۲. در تحقق آزادی و حقوق فردی، هر کس می بایست تنها زیر محدودیت هایی قرار گیرد که به واسطه ی قانون فقط به قصد امنیت در جهت بازشناسی و مراعات حقوق و آزادی های دیگران وضع شده است تا اینکه پیش شرط های عادلانه ی اخلاقی، نظم عمومی و رفاه همگانی در یک جامعه مردمسالار تأمین گردد.
۳. این حقوق و آزادی ها شایسته نیست تا در هیچ موردی خلاف با هدف ها و اصول «ملل متحد» اعمال شوند.
• ماده ی ۳۰
در این «اعلامیه» هیچ چیز نباید به گونه ای برداشت شود که برای هیچ «حکومت»، گروه یا فردی متضمن حقی برای انجام عملی به قصد از میان بردن حقوق و آزادی های مندرج در این «اعلامیه» باشد[۳].

منبع:http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%87_%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C_%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82_%D8%A8%D8%B4%D8%B1


کوروش هخامنشی که دم از حقوق بشر میزد در تاریخ کجاست !؟

با سلام



نابودی برخی از تمدن‌های کهن به دست کورش هخامنشی .



یکی از تمدن‌هایی که به دست کورش بر افتاد و از بین رفت، تمدن کهن و درخشان لیدی بود.

با اینکه اهالی لیدی در همان زمان کوشیدند تا از سلطه هخامنشیان رهایی یابند، اما این قیام که به رهبری پاکتیاس بر پا شد، به فرمان کورش بزرگ و به خشن‌ترین شکل ممکن سرکوب شد.:Sham:
کورش با اعزام سپاهی به فرماندهی مازارس دستور داد که تمامی قیام‌کنندگان را به بردگی بکشند و رهبر آنان را زنده به نزد او بفرستند.
او همچنین دستور داد لیدیایی‌ها را چنان خرد و منکوب سازند که راه هرگونه شورشی علیه سلطه پارسیان هخامنشی بسته شود.
سپاه کورش به سرعت دست به منکوب کردن لیدیایی‌ها می‌زند و رهبر آنان را به اسارت می‌گیرد.

شهرهای پری‌ین و مگنزی غارت می‌شوند و مردم شهرهای فوسه و تئوس خانه‌های خود را رها کرده و راه فرار در پیش می‌گیرند.

ساکنان کاریه به بردگی کشیده می‌شوند و گروهی از اهالی کزانتوس و کونوس در لیکیه دست به انتحار می‌زنند و مرگ را بر تعبد و بندگی ترجیح می‌دهند.

شهرها یکی پس از دیگری تسخیر می‌شوند و پس از اینکه تاراج می‌گردند، پادگان‌های نظامی پارسی و نیروهای ضد شورش هخامنشی در آنها مستقر می‌شوند.برای آگاهی بیشتر و تفصیل منابع بنگرید به: بریان، پی‌یر، تاریخ امپراتوری هخامنشیان،

ترجمه مهدی سمسار، تهران، انتشارات زریاب، ۱۳۷۷، جلد اول، صفحه ۱۱۴ تا 117

رضا مرادی غیاث آبادی

آشنايي با رشته هاي دانشگاهي*مدیریت اجرایی،حقوق،الهیات و معارف اسلامی و...

به نام خدا . سلام و درود
از رشته خودم كه مهندسي مديريت اجرايي هست شروع مي كنم . انشاالله كه دوستان هم راجع به رشته هاي تحصيلي بيشتر صحبت مي كنند.

[=#000000][=#00ff00] [=times new roman, times, serif][=113]مهندسی مدیریت اجرایی یک رشته ی [=+0]میان رشته ای[/] است.[/][/]

[=times new roman, times, serif]رشته ی میان رشته ای چیست؟[/]

[=times new roman, times, serif]رشته ی میان رشته ای به رشته ای اطلاق می گردد که خود از چندین رشته تشکیل شده باشد. رشته ی مهندسی مدیریت اجرایی نیز همان طور که در بالا اشاره شد؛ شامل رشته های مهندسی مکانیک، صنایع، برق، عمران و کامپیوتر است. [/]

[=times new roman, times, serif]این رشته نزدیکی بسیاری به رشته ی مهندسی صنایع دارد و با توجه به توانایی های گسترده ای که فارغ التحصیلان این رشته دارند؛ می توانند از بازار کار گسترده ای بهرمند شوند. [/]

[=times new roman, times, serif]آنچه که آینده ی این رشته را بسیار روشن کرده است؛ استفاده از مهندسین مدیریت اجرایی در راستای تعدیل نیرو و کاهش هزینه های اضافی است. به طور مثال ارگانی را در نظر بگیرید که برای مدیریت و برنامه ریزی سیستم کامپیوتری خود، به یک مهندس کامپیوتر نیاز دارد در این حال همین ارگان برای کنترل کیفیت و بهره وری خود به یک مهندس صنایع نیز نیاز مند است. این ارگان می تواند به جای این دو مهندس یک مهندس اجرایی را استخدام کند با این کار نیروی کمتری را به استخدام درآورده و در نتیجه هزینه ی کمتری را متحمل می شود.[/]

[=times new roman, times, serif]بگذارید مثالی ساده تر را بیان کنیم این که شما برای باز کردن یک شیر آب از یک جعبه ی ابزار سنگین استفاده کنید راحت تر است یا آنکه از یک آچار فرانسه استفاده کنید؟! جواب روشن است و استفاده از یک آچار فرانسه کاری آسان و به صرفه تر است. شما تنها زمانی نیاز به جعبه ی ابزار پیدا می کنید که کار شما پیچیده تر از باز کردن یک شیر آب باشد و یک آچار فرانسه نتواند نیاز شما را برآورده کند.[/]

[=times new roman, times, serif]جواب یک سئوال! [/]

[=times new roman, times, serif]برای بسیاری از دانشجویان این رشته همواره این سئوال مطرح است که آیا رشته ی آنان همان (MBA(Master of Business Administration است که در مقطع کارشناسی ارشد تدریس می شود؟[/]

[=times new roman, times, serif]جواب سئوال منفی است؛ چرا که رشته ی MBA یک رشته ی مدیریتی است و کدامین رشته ای مدیریتی است که از رشته هایی چون مهندسی مکانیک و صنایع و... مشتق شده باشد و در آن دروسی چون استاتیک و برنامه نویسی و مخابرات و... را تدریس کنند؟! درست است که Administration به معنای اجرا کردن می باشد اما هیچ دلیلی بر اینکه MBA همان مهندسی مدیریت اجرایی است نمی باشد و هم چنین فراموش نکنید که MBA درسی در مقطع کارشناسی ارشد است نه در مقطع کارشناسی. پس شما دانشجویان این رشته بهتر است بگوئید که مهندسی اجرایی می خوانید و اجازه دهید تا این رشته در ایران نیز تبدیل به رشته ای آشنا شود. [/]

[=times new roman, times, serif]
[/]

[/][/]

سوره توبه مخالف آشکار حقوق بشر امروزین

انجمن: 

در سوره توبه آمده مشرکان پس از 4 ماه هر جا یافت شوند باید به قتل برسند و دیگر مسلمانان نباید به عهدهایشان پایبند باشند با مشرکان. و هر جا انها را پیدا کردند باید بکشند . این سوره با حقوق بشر امروزی مخالفت آشکار دارد. چرا باید مخالف را کشت و تار و مار کرد؟ چرا نباید به عهدهایی که با آنان بسته اند پای بند باشند ؟

حقوق بشر اسلامی

[=&quot]به نمونه‏هايي از موارد حقوق بشر که از لابه‏لاي قرآن و سنت استفاده مي‏شود، اشاره مي‏کنيم[/][=&quot]:[/]

[=&quot]1- حق حيات و زندگي، هديه خداوند است و اين حق براي تمامي انسان‏ها تضمين شده است و همه دولت‏ها و جمعيت‏ها و افراد مکلّف به حمايت و دفاع از آن در مقابل هر گونه تجاوز و تعدّي‏اند[/][=&quot].[/]

[=&quot]2-[/][=&quot] [/][=&quot]هر انساني حقّ بهداشت و برخورداري از خدمات اجتماعي از طرف جامعه و دولت را دارد، و دولت بايد حقّ هر انساني را در داشتن يک زندگي با کرامت که کفايت او و اشخاص تحت کفالت او را کند، تضمين نمايد[/][=&quot].[/]

[=&quot]3-در جنگ‏ها و نزاع‏هاي مسلّحانه، کشتن کساني که در جنگ و نزاع شرکت نکرده‏اند؛ مانند کهنسالان و زنان و کودکان و نيز مجروحان و بيماران جايز نيست. و اسيران حق دارند که اطعام شوند و مسکن و پوشاک به آنان داده شود. و تکه تکه کردن کشته شدگان حرام است. و تبادل اسيران و ملاقات خانواده‏هايي که موقعيت‏هاي جنگي آنان را از يکديگر جدا کرده، به مقتضاي احکام شرع جايز است[/][=&quot].[/]

[=&quot]4-بدون جهت شرعي، گرفتن و بازداشت انسان يا مقيّد ساختن آزادي او يا تبعيد، يا کيفر دادن او جايز نيست، و هيچ کس را نمي‏توان شکنجه بدني يا رواني يا هر نوع آزارهايي که موجب ذلّت و خواري اوست، نمود. و جايز نيست هيچ يک از افراد انسان را مورد آزمايش‏هاي طبّي و علمي قرار داد، مگر با رضايت خود او، مشروط بر اين‏که سلامت و زندگي او مورد خطر قرار نگيرد[/][=&quot].[/]

[=&quot]5-هر انساني حق دارد که در محيط سالم و پاکيزه زندگي کند و بر جامعه و دولت تکليف است که محيط زيست را از هر گونه آلودگي‏هاي مضر به زندگي انسان پاک سازد؛ خواه محيط شهري و خواه محيطهاي خارج از شهرها که آلودگي آن‏ها به محيط آبادي‏هاي مورد استفاده انسان‏ها ضرر مي‏رساند و همچنين اعم از درياها و فضاهايي که با زندگي انسان‏ها در ارتباط مي‏باشند[/][=&quot].[/]

[=&quot]6-[/][=&quot] کرامت، حقّي است که براي همه انسان‏ها تضمين شده است. همه افراد بشر اعضاي يک خانواده‏اند و بندگي خدا و فرزند بودن همه براي حضرت آدم‏عليه السلام آنان را با يکديگر متحد ساخته است، و همه مردم در کرامت ذاتي که خداوند سبحان به همه آنان عطا فرموده و نيز در اصل تکليف و مسئوليّت فطري با يکديگر مساوي‏اند، مگر کساني که اين کرامت را از روي اختيار و به سبب ارتکاب جنايت يا خيانت يا اشاعه فساد، از خويشتن سلب نمايند. و نيز کساني که به خدا شرک ورزيده يا او را انکار کنند؛ زيرا انکار بديهي‏ترين و کامل‏ترين موجودات که ملاک همه ارزش‏ها بوده و آغاز و انجام همه هستي به اختيار اوست، در حقيقت خيانت به خويشتن است. و در صورتي که شخصيت او تأثيرگذار در جامعه است به ديگر مردم نيز خيانت نموده است. در نتيجه، چنين شخصي کرامت خويش را با اختيار خود زيرپا گذاشته است، مگر اين‏که از نظر فکري [/][=&quot]و وجداني مستضعف باشد[/]