حضرت یونس

حضرت یونس چقدر در شکم ماهی ماند و چگونه؟

انجمن: 

با سلام، میخوام ببینم حضرت یونس چقدر در شکم ماهی موند و هم اینکه اون ماهی چه نوعی ماهی بوده که شرایط زندگی تو شکمش فراهم بوده ؟



آیا این داستان نوعی استعاره از فرو رفتن در مشکلات و سپس نجات از آن است ؟

مقایسه داستان حضرت آدم (ع) در تورات و قرآن

[=&amp]1-به روایت تورات خدا به آدم از (( روح حیات )) دمید ولی به روایت قرآن از (( روح خود))[/].

[=&amp]
2-به روایت تورات آدم در باغی زمینی در عدن به سر می برد و روایت قرآنی تنها اشاره ای به باغ کرده گرچه در برخی روایات تصریح شده که آن باغی زمینی بود.

[/]

[=&amp]3-در تورات از اعتراض فرشتگان به خلقت و سجده کردنشان به او و امتناع ابلیس خبری نیست و اصلا صحبتی از ابلیس نیست. عده ای از اسطوره شناسان معتقدند اقوام سامی تا قبل از
آشنایی با آریایی ها از موجودی به نام شیطان بی خبر بودند. البته در تورات از (( عزازیل)) نام برده شده که احتمالا همان شیطان است.[/]

[=&amp]
4-به روایت تورات آدم برای محافظت و کار کردن در باغ عدن آفریده شد و به روایت قرآن برای جانشینی خدا در زمین.[/]

[=&amp]
5-به روایت تورات خدا هر موجودی را به آدم نشان داد تا ببیند او چه اسمی بر آن می گذارد اما به روایت قرآن خدا خود اسمها را به آدم آموخت.[/]

[=&amp]
6-در تورات نام همسر آدم _ حوا _ به صراحت برده شده اما در قرآن تنها به وجودش اشاره شده است.[/]

[=&amp]
7-درخت ممنوعه در تورات (( درخت معرفت نیک و بد)) است و در قرآن نامشخص.[/]

[=&amp]
8-به روایت تورات حوا از دنده ی آدم آفریده شد ولی قرآن می گوید برای آدم همسری از جنس خودش آفریده شد.[/]

[=&amp]
9-به روایت تورات (( مار)) آدم را فریب داد به روایت قرآن شیطان. در تلمود مار تمثیلی از شیطان است. دشمنی بین انسان و شیطان در قرآن به دشمنی بین مار و زمین و دشمنی زمین و آدم در تورات تبدیل شده است.[/]

[=&amp]
10-به گفنه تورات حوا به اغوای مار شوهرش را به خوردن میوه ممنوعه ترغیب کرد اما به روایت قرآن این نافرمانی متوجه هردو است.[/]

[=&amp]
11-به روایت تورات خدا از ترس اینکه مبادا آدم از (( درخت حیات)) نیز بخورد او را از باغ می راند اما در روایت قرآن آدم به سبب نارمانی و سرکشی از آن مقام فرو می افتد.[/]

[=&amp]
12-در تورات خبری از پشیمانی آدم و حوا و توبه ی آنها نیست.[/]

[=&amp]
13-در تورات نام و شغل فرزندان آدم بیان شده اما در قرآن به طور کلی از آنها یاد شده است.[/]

[=&amp]
14-در تورات خدا موجودی است با خصایل بشری که می خرامد می بوید پشیمان می شود حرکت می کند تخت دارد راه می رود چشم و صورت دارد عصبانی می شود و خشم می گیرد تصمیم می گیرد و منصرف می شود نصیحت می پذیرد شادی می کند و ...[/]

حضرت یونس در شکم ماهی

ترك اولی یونس، و قرار گرفتن او در شكم ماهی

حضرت یونس ـ علیه السلام ـ
حق داشت كه ناراحت گردد زیرا 33 سال آنها را دعوت كرد، تنها دو نفر به او ایمان آوردند، از این رو به طور كلّی از آنها ناامید شد و بر ایشان نفرین كرد، و از میان آنها بیرون آمد كه از عذاب آنها نجات یابد،
ولی اگر او در میان قوم می‎ماند و باز آنها را دعوت می‎كرد بهتر بود، چرا كه شاید در همان روزهای آخر، ایمان می‎آوردند،
ولی یونُس كه كاسه صبرش لبریز شده بود، آن كار بهتر را رها كرد و از میان قوم بیرون آمد، همین ترك اولی باعث شد كه دچار غضب سخت الهی گردید.[1]

یونس از نینوا خارج شد و به راه خود ادامه داد تا به كنار دریا رسید.
در آن جا منتظر ماند، ناگاه یك كشتی مسافربری فرا رسید.
آن كشتی پر از مسافر بود و جا نداشت، امّا یونس ـ علیه السلام ـ از ملوان كشتی تقاضا و التماس كرد كه به او جا بدهند،
سرانجام به او جا دادند، و او سوار كشتی شد و كشتی حركت كرد. در وسط دریا ناگاه ماهی بزرگی[2]
سر راه كشتی را گرفت، در حالی كه دهان باز كرده بود، گویی غذایی می‎طلبید، سرنشینان كشتی گفتند به نظر می‎رسد گناهكاری در میان ما است كه باید طعمه ماهی گردد. بین سرنشینان كشتی قرعه زدند،
قرعه به نام یونس ـ علیه السلام ـ اصابت كرد، حتی سه بار قرعه زدند، هر سه بار به یونس ـ علیه السلام ـ اصابت نمود. یونس را به دریا افكندند، آن ماهی بزرگ او را بلعید در حالی كه مستحقّ ملامت بود.[3]
ماهی یونس ـ علیه السلام ـ را به دریا برد، طبق روایتی از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده است:
یونس ـ علیه السلام ـ چهار هفته (28 روز) از قوم خود غایب گردید، هفت روز هنگام رفتن به سوی دریا، هفت روز در شكم ماهی، هفت روز پس از خروج از دریا زیر درخت كدو، و هفت روز هنگام مراجعت به نینوا.[4]

در مورد این كه: یونس ـ علیه السلام ـ چند روز در شكم ماهی، روایات گوناگون وارد شده، از نُه ساعت، سه روز تا چهل روز گفته شده است، و این موضوع به خوبی روشن نیست.

یونس در درون تاریكی‎های سه گانه: تاریكی درون دریا، تاریكی درون ماهی و تاریكی شب قرار گرفت، ولی همواره به یاد خدا بود، و توبه حقیقی كرد، و مكرّر در میان آن تاریكی‎ها می‎گفت:

«لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّی كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ؛ ای خدای بزرگ معبودی یكتا جز تو نیست، تو از هر عیب و نقصی منزه هستی و من از ستمگران می‎باشم.»

سرانجام خداوند دعای او را به استجابت رسانید، و توبه او را پذیرفت و به ماهی بزرگ فرمان داد تا یونس ـ علیه السلام ـ را كنار دریا آورده و او را به بیرون اندازد، و او فرمان خدا را اجرا نمود.

آری یونس حقیقتاً توبه كرد و تسبیح خدا گفت و اقرار به گناه خود نمود تا نجات یافت، و در غیر این صورت، هم چنان در شكم ماهی می‎ماند، چنان كه در آیه 143 و 144 سوره صافّات می‎خوانیم:
«فَلَوْ لا أَنَّهُ كانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ ـ لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلى یوْمِ یبْعَثُونَ؛ و اگر او از تسبیح كنندگان نبود تا روز قیامت در شكم ماهی می‎ماند.»[5]

[1]. بحار،‌ج 14، ص 393ـ395.
[2]. در مورد این ماهی بزرگ، مطالبی گفته شده مانند این كه: نهنگ یا بالِن بوده است. در فرهنگ عمید آمده: «بالِن ماهی بزرگی است كه دِرازی بدنش تا سی متر، و وزنش تا سی تُن می‎رسد، معده‎اش بسیار بزرگ است كه چند خروار غذا در آن جا می‎گیرد، برای تنفس همیشه روی آب حركت می‎كند، و بیش از یك ساعت نمی‎تواند در زیر آب بماند. در روایتی آمده: «خداوند به آن ماهی وحی كرد كه هیچ استخوانی را از یونس مشكن، و هیچ پیوندی را از او قطع نكن.» (تفسیر فخر رازی، ج 26، ص 165) ناگفته نماند كه زنده ماندن یونس در شكم ماهی به اعجاز الهی است، و نمی‎توان آن را از نظر طبیعی حل كرد.
[3]. صافّات، 139ـ141؛ بحار، ج 14، ص 400.
[4]. بحار، ج 14، ص 398.
[5]. تفسیر برهان، ج 4، ص 35ـ37.