حسادت ، خانواده شوهر ، دخالت

با حسادتم نسبت به خانواده همسرم چه کنم؟

سلام خسته نباشید
من یکساله عقد هستم و در این مدت مشکلات زیادی داشتم
چون همسرم تک پسره و یه خواهر داره و پدرشم تو جمعهاشون نیست و علی رغم متاهل بودن خواهرش همش با خواهرو مادرش سه تایی چرخیدنو به این خاطر هم روحیه ش دخترانه شده هم خیلی وابسته ست به مادرشو خواهر هم پدرشم همش هواشو داشته تیغ تو پاش نره واسه همین خیلی ناز نازی شده و وابسته متاسفانه ما مشاوره قبل ازدواج نرفتیم وگرنه میگفت جایگاهمون برعکسه و من مردترم ولی بااین حال دوسش دارم خیلی حالا مشکلم با خودمه ، مادروخواهرش که همش باید با ما بیرون باشنو یبار نبریمشون اخم و بداخلاقی باید ببینیم و دنبال فرصتن که شوهرم بیکار باشه مثل سابق سه تایی برن بیرون دیگه فهمیدم ولی متاسفانه حسود شدم و سخته برام کنار اومدن هرکاری میکنم نمیتونم اینو هضم کنم همش حرص میخورم توروخدا شده حتی ذکرو ختم هم بفرماید ولی منو ازین حسادت نجات بدید بدیش اینه همه حق میدن بهم و میگن هرکس جای من بود گردوخاک میکرد منم چندبار ناراحتی کردم ولی حالا به رو نمیارمو از تو میسوزم آخه اعتقادشون اینه بیرون بردن تو دوران عقد لطفه وگرنه وظیفه ای نداره شوهرم منو بیرون ببره ! خواهرشم تو همه چیزم دخالت میکنه و تقریبا تمام رازهاییکه شوهرم میگه فقط به تو میگمو از زبان اونم میشنوم
بدتر اینکه گفته چندین ماهه شوهرش باهاش رابطه نداره و هروقت میاد پیش شوهرم یا تو بغلش میشینه یا تو تخت کنارش میخوابه نازو نوازشم تا دلتون بخواد ولی میخوام یاد بگیرم کنار بیام چیکار کنم ؟