حرکت جوهری،بداء،اتحاد،عاقل،معقول،تحول

حرکت جوهری چگونه با تحول روحی انسان قابل تطبیق است؟

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب و آروزی قبولی طاعات و عبادات

با توجه به اصل حرکت جوهری و اتحاد عاقل به معقول چطور امکان دارد شخصی

که عمری اهل صلاح و تقوا و عبادات بوده و در معارف نظری هم کامل بوده به یکباره

مسیر حرکت وجودیش از صلاح و تقوا به طغیان و کفر باز گردد؟

این معنا با آیه ی"کل یعمل علی شاکلته" نیز در تضاد به نظر می رسد!

مصداقش هم برصیصای عابد و یا اشخاص دیگری که با شدت و ضعف وجودیشان

اهل صلاح بوده و زندگی تغییر جهت داده اند!

و یا عکس مطلب کسانی که عمری در فسق و فجور زیسته اند و به یکباره با پند

و تذکری کلّ شاکله ی وجودیشان بهم ریخته و تبدیل به شخص دیگری شده اند

مثل داستان شئوانه و یا فضیل؟

ضمن اینکه مسئله ی "بداء" با آن دو اصل چگونه سازگار می شود؟

با تشکر