حدیث

تفاوت دختر و پسر در روایات

سلام

قبلا شنیده بودم که شیر پسر خاصیتش بیشتر از شیریه که مادر به دخترش میده ولی سعی کردم زیاد جدی نگیرمش.. حرفی گفته بودن این بود برای پسر خاصیتش بیشتر برای دختر مقدارش... خب اگر اونجوریه که دستتون درد نکنه به دختر آب بدین دیگه..

اما الان این حدیث رو جدیدا شنیدم و واقعا نمیتونم درکش کنم..... واقعا علت اینکه ادرار پسر با یک بار تمیز میشه ودختر سه مرتبه چیه...
میگن عدالت خدا... این دیگه چجور عدالت خنده داریه .. حدیثی که الان مثلا امام علی دارن میگن یعنی عملا دختر از یک شیر که نجسه بزرگ میشه و پسر نه

جدا از همه اینا چون شیر پسر پاکه اون وقت ادرارش درجه نجس بودنش کمتر میشه؟؟؟؟؟؟؟ خیلی حرف بی ربط و مسخره ایه چون در واقع غذایی که ما ادم های بزگسال هم میخوریم پاکه... اصل داخل بدن انسانه
این تفاوتی که بین دختر و پسر گذاشتن یا تحریفه .. یا هم واقعا مسخرست و عدالت خدا هم همچین عدالت نیست خنده داره بگیم اینجا هم عدالته..

پیوست:حدثنا محمد بن الحسن بن احمد بن الوليد رضى الله عنه قال: حدثنا محمد بن الحسن الصفار، عن ابراهيم بن هاشم، عن الحسين بن يزيد النوفلي، عن اسماعيل بن مسلم السكوني، عن جعفر بن محمد عن ابيه عليهما السلام ان عليا " ع " قال: لبن الجارية وبولها يغسل منه الثوب قبل ان تطعم لان لبنها يخرج من مثانة أمها ولبن الغلام لا يغسل منه الثوب ولابوله قبل ان يطعم، لان لبن الغلام يخرج من المنكبين والعضدين.
(علل الشرایع ج1 ص 294 __ تهذیب الاحکام ج1 ص250 __وسایل الشیعه ج3 ص398 __ استبصار ج1 ص173 __ بحار الانوار ج70 ص 103 و116__ مستدرک الوسایل ج2 ص554 __ فقه الرضا ص95__ من لا یحضره الفقیه ج1 ص 68)

ترجمه حدیث: امام علی علیه اسلام فرمود: (( شیر دختر بچه و ادرار او قبل از اینکه غذا خور شود نجس است و لباس اگر بدان برخورد کرد باید شسته شود زیرا شیر او از مثانه ی مادر خارج می شود . اما شیر و ادرار پسر بچه چنین نیست و شستن لازم ندارد زیرا شیر پسربچه از بازو و شانه های مادر خارج می شود.))

بررسی سند و دلالت حدیث: «بهترین کار برای زنان آن است که مردی را نبیند و مردی او را نبیند»

سلام

حدیثی از فاطمه عليهاالسلام نقل شده که حضرت فرموده اند:

خَیْرُ لِلْنِّساءِ اَنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ

این حدیث جزو احادیث معتبر است و در ادامه آن پیامبر حضرت «فاطمه زهرا را پاره جگر خود نامید».
تفسیرهای زیادی از این حدیث شده و هر کسی به نوعی سعی کرده این حدیث را در کنار نقش اجتماعی زنان قرار بدهد.
لازم می دانم قبل از آغاز بحث و بیان تفسیر مورد نظرم از این حدیث به بررسی اعتبار و دلالت این حدیث بپردازم

بنابراین از کارشناس محترم خواهشمندم در این خصوص نظرات خود را به طور مستنتد و مستدل بیان نمایند.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

صحبتی امروزی و با نگاه انصاف درباره نقش اجتماعی زنان در جامعه اسلامی

خَیْرُ لِلْنِّساءِ اَنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ

بررسی سندی و دلالی حدیث فوق در این تاپیک توسط کارشناس محترم ارائه شده است:

بررسی سند و دلالت حدیث: «بهترین کار برای زنان آن است که مردی را نبیند و مردی او را نبیند»

تفسیرهای زیادی از این حدیث شده و هر کسی به نوعی سعی کرده این حدیث را در کنار نقش اجتماعی زنان قرار بدهد. بعضی گفته اند زنان می توانند در محیطی جدا از مردان کار کنند. برخی گفته اند این حدیث معنی دیگری دارد و حضرت زینب را مثال می زنند که در مقابل یزید و مردم کوفه سخنرانی کرد. برخی به طور کامل در درست بودن این حدیث شک می کنند. برخی هم سعی می کنند با ساختن احادیث جعلی در مورد حضرت فاطمه زهرا جوی ایجاد کنند که حضرت زهرا هم لباسش چادر نبود و آرایش می کرد و با صحابه مرد پیامبر صحبت می کرد و امثال این حرف ها.
بیایید کمی کلاه های خود را با رعایت انصاف قاضی کرده و با در نظر گرفتن بعضی احادیث دیگر در معنی و چگونگی عمل به این حدیث بیاندیشیم.
این حدیث جزو احادیث معتبر است و در ادامه آن پیامبر حضرت «فاطمه زهرا را پاره جگر خود نامید».

در حدیثی دیگر زمانی که پیامبر کارهای داخل خانه را به حضرت زهرا سپرد و کارهای خارج از خانه را به حضرت علی روایت می شود که حضرت زهرا بسیار خوشحال شد و خدا را سپاس کرد که با این تقسیم کار از مراودت با مردان معاف شده است.
تصور کنید طبق گفته برخی از دوستان ما حضرت زهرا به قول امروزی ها «روابط اجتماعی بالا»یی داشته و در کوچه و خیابان با صحابه پیامبر مشغول گفت گو و سلام و علیک می شده است و بعد مردم او را« پاک ترین زنان» می نامند! با هیچ عقل و انصافی جور در نمی آید که معصومی از اهل کسا بگوید بهترین کار برای زن ان است که مردی را نبیند و مردی او را نبیند و خود با صحابه مرد پیامبر ارتباط به قول شما اجتماعی داشته باشد.

به هیچ وجه قصد ندارم نقش اجتماعی زنان را زیر سوال ببرم. با بیان این حرف فقط خواستم کمی با انصاف باشیم. روابط زنان در حد «ضرورت» اشکال ندارد. ولی به شرطی حد ضرورت را مطابق نفس خود تعریف نکنیم! به عنوان مثال وقتی می توان هنگام خرید کالایی را از قفسه برداشت و روی پیشخوان مغازه گذاشت و کارت کشید و بدون هیچ کلامی از مغازه خارج شد، حد ضرورت با انصاف شما کجاست؟ نه با نفس اماره شما؟ و یا وقتی در محیط اداری تنها می توان با چند کلمه بله، خیر، بسیارخوب، و عدد و رقم همه کارها را انجام داد، حد ضرورت با انصاف شما و نه با نفس اماره شما کجاست؟
در مورد حضرت زینب می دانیم که او در اسارت بوده و به زور به حضور یزید آورده شده و در جلو مردم و او به پیامبر و امامش توهین شده و اگر پاسخی ندهد جای تعجب است. در ثانی اگر حضرت زینب با صدای نازک و با سلام و احوال پرسی و روابط اجتماعی بالا پاسخ یزید را داده بود اینگونه از سخنرانی او تحت عنوان «کوبنده» یاد نمی شد!
بیایید کمی تخصصی تر به این مساله نگاه کنیم. در آیه «كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى‌ شاكِلَتِهِ» راز و سری نهفته است که چشم هایی را که خدا می خواهد باز شوند را باز خواهد کرد. هر کسی بر اساس شاکله خود عمل می کند. لزومی ندارد همه زنان آن گونه باشند که فاطمه زهرا بود و گفت که بهترین زنان اینگونه اند. هیچ صحبتی از باید باشند نشده است. اتفاقا نباید همه آن گونه باشند و خدا هم سر این مساله را خوب می داند. اگر همه بخواهند آن گونه باشند که فاطمه زهرا گفته است، دیگر نه پزشک خانمی نه راننده تاکسی خانمی نه فروشنده خانم و نه کارمند خانمی وجود خواهد داشت! و اگر هم زنی بخواهد آنگونه که حضرت زهرا گفته باشد، در جامعه ای که همه کارها را مردها انجام می دهند نخواهد توانست از چشم مردان دور باشد!
توجه کنید که عبارات بالا به این معنی نیست که باید یک عده بد باشند تا یک عده بتوانند خوب باشند! خدا در ادامه آیه «كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى‌ شاكِلَتِهِ» تصمیم گیری در مورد خوب بودن و بد بودن افراد را فقط در حوزه تصمیم خودش بیان کرده و گفته «فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدى‌ سَبِيلًا».
شما یا جزو دسته اول هستید که می خواهید سپر بلای خوبی خانم ها شوید و یا جزو دسته دوم که می خواهم به همان خوبی باشید که حضرت فاطمه زهرا فرموده. «اجر هر دسته با خداست به شرطها و شروطها!»
اگر جزو دسته اول هستید لطفا در مورد اعمال خودتان تبلیغ نکنید و سعی نکنید بگویید حضرت فاطمه زهرا چادری نبود و با صحابه مرد حرف می زد و آرایش می کرد! و لطفا سعی نکنید زن های دسته دوم را به راه خودتان هدایت کرده و به آن ها روابط اجتماعی بالا آموزش دهید! نیت خود را خدمت به خدا و خلق خدا قرار داده حتی الامکان در روابط اجتماعی بالای خود از رفتارهای ناپسند که خدا دوست ندارد بپرهیزید تا خدا اجر شما را بدهد. در پرانتز می گویم که اگر هنوز هم به خدا و پیامبر ایمان دارید، ممکن است خدا شما را از سر رحمت به خاطر روابط اجتماعی بالایتان مواخذه نکند، ولی گناه امر به منکر و نهی از معروف مصداق «صد عن سبیل الله» است و گناهی نابخشودنی است. و برای کسانی که خدای نکرده می خواهند با نسبت دادن آرایش و مراودت با مردان و چادر نداشتن و امثال این ها به حضرت فاطمه زهرا وجدان خود را راحت کرده و خود را پاک نشان دهند در پرانتز می گویم که حضرت فاطمه زهرا از اهل کسا و آل عبا و پاره تن پیامبر است و هر کسی به هر عنوانی به مقام او توهین کرده و جایگاه او را پایین بیاورد به پیامبر توهین کرده و به هیچ وجه نمی خواهم وضع چنین کسی را در روز قیامت توصیف کنم!
اگر جزو دسته دوم هستید، دیگر روابط اجتماعی بالا و نقش اجتماعی زن و مانند آن را به خدا واگذار کرده و به گفته فاطمه زهرا عمل کنید. این که سلام واجب است و خوشرویی در اسلام توصیه شده و مانند این ها را کنار بگذارید. جهت اطلاع شما در حدیث معتبر حضرت علی به زن های جوان سلام نمی کرد «وَ کَانَ یَکْرَهُ أَنْ یُسَلِّمَ عَلَى الشَّابَّةِ مِنْهُنَّ» تا اگر زن جوانی بنا بر حیا نخواهد سلام کند مجبور به این کار نشود. پس سلام واجب است یک حرف بیشتر نیست! می خواهید یا مجبورید به سر کار بروید؟ اشکالی ندارد. من خانمی را می شناسم که در اداره خود به هیچ مرد همکار خود سلام نمی کند و بجز بله خیر و باشه و عدد و رقم هیچ صحبتی با هیچ مردی نمی کند ولی انچنان کار خود را خوب انجام می دهد که با کمک خدا از همه کارمندان دیگر معتبرتر است. این نتیجه ایمان به خداست. می خواهید یا مجبورید به خرید بروید؟ اشکالی ندارد. بسیاری فروشگاه های زنجیره ای فروشنده ندارند و صندوق دار آن ها خانم است. حتی اگر فروشنده مرد است می توان کالا را برداشت روی میز گذاشت کارت بانکی را کشید و نهایتا یک عدد چهاررقمی را به زبان آورد! می خواهید تاکسی بگیرید؟! مشکلی نیست! خدا را شکر به برکت حکمت خدا این روزها راننده های خانم حتی در نرم افزارها کم نیستند. و البته اگر خانم ها از هم حمایت نکنند دیگر انتظاری از مردان نخواهد رفت!
توجه کنید که «لا اکراه فی الدین». مجبور نیستید و هیچ کس هم شما را مجبور نخواهد کرد بهترین باشید. فقط تعریف بهترین بودن رو اونجور که نفستون می گه عوض نکنید. با انصاف باشید و به پاکی ها احترام بگذارید تا خدا هم در مورد شما با رحمت قضاوت کنه.
اسلام دین تقوی است. هر کسی بیشتر از خدا حساب ببره و بیشتر از نفسش بترسه و دوری کنه بالاتر می ره. حساب کتاب های احادیث برای شماست که بیاندیشید. «یک لحظه تقوی به هفتاد سال عبادت و هزاران انفاق مال می ارزه». چون انفاق از مالی اه که خدا بخشیده و تقوی در مورد شخص شخیص خود شماست که اصل کار خلقت و امتحان خدا هستید. بدانید و آگاه باشید که «احب العباد الی الله الاتقیاء الاخفیاء» و « ان التقوی منتهی رضی الله من عباده» و «أَفْضَلُ اَلدِّينِ اَلْوَرَعُ.».
بدانید و آگاه باشید که «کسانى که دوست دارند زشتی‌ها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکى براى آنان در دنیا و آخرت است و خداوند مى‌داند و شما نمى‌دانید» (سوره نور آیه 19)
آقایون روشنفکر و آزاداندیش از شما هم یک خواسته منصفانه و مطابق با حقوق بشر غربی دارم. اگر خانمی نمی خواد به شما سلام کنه و باهتون حرف بزنه، مطابق اصول اخلاقی و آزادی اندیشه و حقوق بشر غربی باید به حقوق و عقاید شخصی اش احترام گذاشته و از حریم شخصی او به عنوان یک انسان آزاد فاصله گرفته و از روی منبر اخلاق و انسانیت به تفسیر نفس خودتون پایین بیایید تا فرهنگ بالایی داشته باشید.
به طور خلاصه، این یک حرف حقه که بهترین زن اونی اه که نه مردی رو ببینه نه مردی اونو ببینه، هر چند تعداد چنین فرشته هایی صفر یا به اندازه انگشتان یک دست باشند، و چه مردان جامعه ما لیاقت چنین زنانی رو داشته چه نداشته باشند! یادتون باشه «لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ اُخْرَی».
خوب اگر تا اینجای متن را خوانده اید حتما جزو سه دسته از افراد هستید: دسته اول که این نوشته ها رو قبول نداشته و اونها رو به به مسایل سیاسی و جنسیتی و هزار چیز دیگر ربط می دهند!! از این دسته محترم خواهشمندم که دیگر به خواندن ادامه ندهند چون دیگر کاری با ایشان ندارم! دسته دوم کسانی هستند که «اگر دین ندارند لااقل آزاده اند» و با انصاف در مورد حرف های من فکر می کنند ولی خوب به هر حال دوست ندارند به همه بخش های آن عمل کنند. با کمال احترام به فرهنگ بالای ایشان از آن ها تنها یک تقاضا دارم و آن هم این است که با همان فرهنگ بالای خود به خوبی و پاکی و عقاید و حریم دیگران احترام گذاشته و از ترویج راه و روش خود و تحمیل خود به حریم شخصی دیگران پرهیز کنید. با دسته دوم نیز دیگر حرفی ندارم و ایشان را به خدای بزرگ می سپارم. دسته سوم کسانی هستند که ادعای دوستی اهل بیت و تقلید از حضرت فاطمه زهرا داشته و حدیث کسا می خوانند و برای تعجیل در فرج امام زمان دعا می کنند. شما احتمالا چادری و محجبه هستید. اگر جزو دسته ای هستید که چادر را برای منافع شخصی یا خوشگلی و یا هر نیت دیگر جز رضایت خدا و حضرت زهرا به سر کرده اید مجددا شما را به خدای بزرگ می سپارم. در غیر این صورت از شما می خواهم، به خاطر شادی پیامبر و فاطمه زهرا و برای تعجیل در فرج امام زمان و برای ترویج فرهنگ درست زهرایی در جامعه حدیث « خَیْرُ لِلْنِّساءِ اَنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ » را به معنی واقعی کلمه سرلوحه کار خود قرار داده و بگذارید همه ببینند که می شود کارمند بود و چادری بود و به هیچ مردی سلام نکرد و جز بله خیر و باشه و عدد و رقم کلامی با نامحرم سخن نگفت، می شود به خرید رفت و جز رمز کارت بانکی حرفی به زبان نیاورد، می شود روابط اجتماعی بالا با مردان نامحرم را به خاطر خدا ترک کرد و مورد احترام همه نیز قرار گرفت زیرا که «ان العزه لله جمیعا»، می شود سوار ماشین هیچ مرد نامحرمی نشد و به همه کارها نیز رسید، می شود با هیچ آشنا و فامیل نامحرم سلام و احوال پرسی نکرد و از همه نیز عزیزتر و گرانقدرتر بود، و می شود آنگونه که فاطمه زهرا گفته بود تا به دیگران نیز نشان داد که مهربانی زهرایی یعنی چه. مهربانی این نیست که با هر نامحرم مهربان باشیم.«ان المومنون اخوه» یعنی مردان مومن برادرند نه این که مردان و زنان مومن خواهر و برادرند!! مهربان بودن یعنی مانند فاطمه زهرا لباس عروسی به زن مسمند ببخشیم نه این که با مردان نامحرم مهربان باشیم !! بگذارید فرهنگ پاک زهرایی ترویج شود و بدانید که این فرهنگ چنان نورانی و قوی است که هیچ بدی و ناپاکی در مقابل آن یارای ماندن ندارد و«جاء الحق و زهق الباطل» را با چشمان خود ببینید. شاید خدا آنقدر مهربان باشد که زنی را به خاطر محجبه نبودن در آتش نیاندازد، و قطعا این کار را نخواهد کرد، ولی اگر در قیامت به بهشت رفتید و در آنجا لباس مندرس و کثیفی به تن داشتید و اعتراض کردید که خدایا همه اهل بهشت لباس زیبا دارند و من لباس کثیف و مندرس و من شرم دارم در میان آن ها ظاهر شوم و ندا رسید که «این لباس مندرس و ناپاک عفت و حیای توست که خودت به تن خودت دوخته ای» چه خاکی بر سرتان می ریزید!!!؟؟؟ ممکن است خدای مهربان شما را به خاطر سلام و احوال پرسی و بگو بخند با همکار نامحرم تان به بهانه روابط اجتماعی بالا در آتش نیاندازد و قطعا نیز این کار را نخواهد کرد، ولی اگر روز قیامت وارد بهشت شدید و غذایی به شما دادند که در آن تکه های مدفوع بود و ناله کردی که خدایا چرا در غذای بهشتی من تکه های مدفوع است؟ و ندا رسید که «این مدفوع و نجاست متعلق به همان نامحرمی است که در دنیا با لذت و با حرص تناول می کردی پس اکنون نیز که چشمانت باز شده با لذت میل کن» چه خاکی بر سرتان خواهید ریخت؟؟!! آیا وقت آن نرسیده دست از اطاعت نفس اماره برداریم و با توسل به آیه «یرید الله لیذهب عنکم الرجس و یطهرکم تطهیرا» از تمام نجاست ها دوری کرده و خود و جامعه امام زمان را پاک کنید؟ آیا وقت آن نرسیده که به رفتارهای ناپاک و نجس نهیب بزنید که «انی بریء منکم»؟ آیا وقت آن نرسیده دست از عمل به آنچه مردم می خواهند برداشته و به عمل به آنچه خدا می خواهد بپردازیم؟ آیا وقت آن نرسیده که به جای مقصر دانستن زمین و آسمان در بارش بلاها بر سرتان و بر سر جامعه یک بار بگویید «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین»؟
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

لذت های خوار کننده


امام علی علیه السلام

هر كه از معصيت هاى خدا لذّت بَرَد، خداوند او را خوار گرداند.

مَنْ تَلَذَّذَ بِمَعَاصِي اللَّهِ أَوْرَثَهُ اللَّهُ ذُلاًّ

ميزان الحكمه ج 13، ص 60 به نقل از غرر الحكم، ح 8823.


چند روز پیش این حدیث که بهمن سال 91 روی این عکس نوشتم روی فضای مجازی گذاشتم
اما چون میدونستم اون موقع ها به منبع حدیث اینقدری که الان توجه نداشتم و ایمیل حدیثی که از پایگاه اطلاع رسانی دار الحدیث برام می اومد می نوشتم به خاطر اعتماد و درست بودن منبعش ولی الان خودم موظف می کنم تا منبعی ندیدم ازش در مطالبم به عنوان منبع اسم نبرم (توی روش تحقیق دلیلش خوندین) و دلیل دیگش اینکه کسی خواست از منبع اصلی استفاده کنه و رفت سراغش بتونه پیدا کنه و سردرگم نشه
خلاصه رفتم سراغ کتاب غرر الحکم و هر چقدر حدیث گشتم پیدا نشد، حدیث مشابه بود ولی عین عبارت نبود.

هر کس به وسیله نافرمانی هاى خدا لذّت بَرَد، خواری کسب کرده است.

مَنْ تَلَذَّذَ بِمَعَاصِي اَللَّهِ أَكْسَبَهُ ذُلاًّ.

غرر الحکم و درر الکلم، ج 1، ص 640

ترسیدم نکنه من اون موقع اشتباه کردم و منبع درست نزدم رفتم سراغ کتاب میزان الحکمه توی دو جلدش (یکی منبع که بالا اومده و دیگری ميزان الحكمه ج 4، ص 282 به نقل از غرر الحكم، ح 8823) حدیث اومده بود با همون منبع

یه کوچولو گیج شده و رفتم سراغ سایت جامع الاحادیث آنلاین رفتم اونجا هم حدیث در غرر الحکم با کلمه «أَكْسَبَهُ» بود از گزینه حدیث در کتب


منابع دیگری که حدیث در اون بودن آورد


از طریق لینک ها منبع هم وارد کتابخانه دیجتال نور (نورلایب) شدم و دیدم حتی در بعضی نسخ غرر الحکم هم مانند نما متن حدیثی با عبارت «أَوْرَثَهُ اللَّهُ» اومده.

منابعی که با عبارت «أَوْرَثَهُ اللَّهُ» دیدم:

1. غرر الحکم و درر الکلم، یا، مجموعه کلمات قصار حضرت مولی الموالی الامام ابوالحسن امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ترجمه انصاری)، جلد 2، صفحه 686

2. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، جلد 1، صفحه 186

3. غرر الحکم و درر الکلم آمدی (ره) (به صورت موضوعی) با شرح و ترجمه فارسی. شامل بیش از پنج هزار از کلمات قصار امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) (محلاتی)، جلد 1، صفحه 450

پ ن 1: میخواستم در مورد حدیث حرف بزنم ولی فک کردم شاید نحوه جستجوی حدیث هم بتونه کمک کنه

پ ن 2: البته جز به جز و ریز توضیح ندادم، امیدوارم مفید باشه

پ ن 3: استفاده از سایت های جامع الاحادیث و نور لایب نیاز به عضویت داره

دستورالعمل رفع گرفتاری از علامه سیدعلی قاضی(رحمةالله علیه)+ حدیث

انجمن: 


علامه لاهیجانی انصاری روزی از آقای قاضی پرسیدند که در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و یا در امور اخروی و بن بست کارها به چه ذکری مشغول شویم تا گشایش یابد؟

علامه لاهیجانی انصاری روزی از آقای قاضی پرسیدند که در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و یا در امور اخروی و بن بست کارها به چه ذکری مشغول شویم تا گشایش یابد؟

در جواب فرمودند: « پس از 5 بار صلوات و قرائت آیة الکرسی در دل خود بدون آوردن به زبان بسیار بگو:

اللهم اجعلنی فی درعک الحصینة التی تجعل فیها من تشاء
خداوندا مرا در حصن و پناهگاه خود و در جوشن و زره محکمت قرار بده که در آن هر کس را که بخواهی قرار می دهی تا گشایش یابد.

با دیدن توصیه آقای قاضی در خصوص رفع گرفع گرفتاری ها در وبلاگ یکی از مدارس علمیه
چون منبع مطالب برام مهم دنبال منبع میگشتم اگه پیدا کردم مطلب باز نشر کنم با این حدیث روبرو شدم حدیث جالبیه:

عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ لَا تَدَعْ أَنْ تَدْعُوَ بِهَذَا الدُّعَاءِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ إِذَا أَصْبَحْتَ وَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ إِذَا أَمْسَیْتَ-

داود رقى از حضرت صادق علیه السلام نقل می‌کند آن حضرت فرمودند: از این دعا دست برندار و سه مرتبه در صبح و سه مرتبه در شب آن را بخوان.

«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی دِرْعِکَ الْحَصِینَةِ الَّتِی تَجْعَلُ فِیهَا مَنْ تُرِیدُ».

«خداوندا! من را در آن پوششى که از هر بلا و آفتى حفظ مى‏ کند و هر کسى را که بخواهى در آن قرار مى ‏دهى، قرار بده».
الکافی، ج‏2، ص: 534

دیده شدن زیر چانه‌ی خانم ها در حکم گناه کبیره

سلام علیکم
در جلسات مذهبی از سخنران ها شنیده ام که در منابع روایی آمده اگر خانمی زیر چانه اش را نپوشاند مانند کسی است که زنا کرده است.

آیا چنین حدیثی وجود دارد؟ لطفا منبع آن را بفرمایید.

اگر حدیث صحت داشته باشد منظور از آن چیست یعنی در آخرت خانمی که زیر چانه اش دیده میشود همان عذاب فرد زناکار را خواهد داشت؟

سند و منبع روایت: «احب الله من احب حسینا»

سلام علیکم

مدرک روایتی که بالای صفحه ی سایت آمده کجاست: احب الله من احب حسینا

آیا این روایت را اهل سنت هم نقل کرده اند؟

لطفا آدرس انرا بیان کنید.

متشکرم.

شيعه­ ی على تنها آن كسى است كه كردارش، گفتارش را تصديق كند.

دیروز دوستی دنبال متن عربی حدیثی میگشتن کمکشون کردم و حدیث برام جالب اومد و یاد یه سخنرانی از آقای رحیم پور ازغدی «مطهری و تحجر شیعی (آسیب شناسی مناسک دینی)» افتادم

در مورد صفات منفی شیعه صحبت هایی کردند سخنرایشون توی جمع روحانیون بود حتی جایی به نقل از شهید مطهری گفتند که «مردم شیعه قالتاق ترین و مدعی ترین مردم هستند، …» از آقایون روحانی اعتراض کردند

شنیدن این سخنرانی خالی لطف نیست هم برای آگاهی خودمون و هم اینکه دین رو چطور به مردم معرفی کنیم:

مطهری و تحجر شیعی (آسیب شناسی مناسک دینی)

البته خود منم گاهی به بعضی سخنان اعتراض دارم گاهی فقط جنبه های مثبت اونقدر گفته میشه که فکر می کنیم چون شیعه ایم حتما اهل بهشتیم و گناهانمون بخشیده شده اس یا به واسطه گریه در عزادری سیدالشهداء علیه السلام

اما حدیث:

امام كاظم عليه السلام ـ به موسى بن بكر واسطى ـ فرمود:

اگر من شيعيان خود را بررسى كنم مردمى نخواهم يافت مگر اهل حرف، و چون بيازمايمشان آنها را نخواهم يافت مگر از دين برگشته، و اگر در بوته­ ی آزمايششان گذارم از هزار نفر يك نفر هم سالم بيرون نيايد، و اگر غربالشان كنم چيزى جز آنچه از من است در غربال نماند. اينها دير زمانى است كه بر بالش­ها تكيه زده‌اند و گفته‌اند: ما شيعه­ی على هستيم و حال آنكه شيعه­ ی على تنها آن كسى است كه كردارش، گفتارش را تصديق كند.

لَوْ مَيَّزْتُ شِيعَتِي لَمْ أَجِدْهُمْ إِلاَّ وَاصِفَةً وَ لَوِ اِمْتَحَنْتُهُمْ لَمَا وَجَدْتُهُمْ إِلاَّ مُرْتَدِّينَ وَ لَوْ تَمَحَّصْتُهُمْ لَمَا خَلَصَ مِنَ اَلْأَلْفِ وَاحِدٌ وَ لَوْ غَرْبَلْتُهُمْ غَرْبَلَةً لَمْ يَبْقَ مِنْهُمْ إِلاَّ مَا كَانَ لِي إِنَّهُمْ طَالَ مَا اِتَّكَوْا عَلَى اَلْأَرَائِكِ فَقَالُوا نَحْنُ شِيعَةُ عَلِيٍّ إِنَّمَا شِيعَةُ عَلِيٍّ مَنْ صَدَّقَ قَوْلَهُ فِعْلُهُ.

الکافي , ج 8 , ص 228

منبع

حدیث «علماء أمتی كأنبياء بنی إسرائيل»

به نام خدا
سلام

1. «علماء أمتي أفضل من أنبياء بني إسرائيل»

2. «علماء أمتي كأنبياء بني إسرائيل»

برخی از علما میگویند منظور از علماء در این احادیث معصومین(ع) هستند.
سوال
آیا حدیث دیگری داریم که در آن رسول خدا(ص) از معصومین(ع) با عنوان علماء امت نامبرده باشد؟
اگه بگویید منظور از علما معصومین(ع) هستند در حدیث دوم باید بگوییم که معصومین(ع) و انبیاء بنی إسرائيل برابر هستند!
باعرض پوزش لطفا نگویید این دو حدیث مکمل یکدیگرهستند. زیرا حدیث اولی سندیت ندارد.