حجاب

تجربه جدید زنان و دختران بی حجاب در سوئد +عکس

انجمن: 

در مراسم جشن ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا(س) در شهر یوتِبُری (سوئدی: Göteborg) یا گوتنبرگ سوئد که به همت گروهی از جوانان محب اهل‌بیت(ع) برگزار شد در غرفه‌ای به نام «غرفه حجاب» زنان از زنان و دختران غیرمسلمان دعوت شد تا برای نخستین بار محجبه شده و احساس خود را در دفتری که به همین منظور قرار داده شده بیان کنند. حجاب، شاید اولین تجربه دختران غیرمسلمان سوئدی براى ورود به دنیاى جدید باشد.


نقش رسانه ها در فرهنگ سازی نادرست

به نام خدا
سلام خدمت دوستان محترم
سوالی که ذهنمو مشغول کرده که چرا تلویزیون داره اینطوری فرهنگ سازی میکنه؟
شبکه های تلویزیونی به شدت روی مردم تاثیر داره
از تیکه کلاما گرفته تا نوع پوشش و برخورد و رفتار
مخصوصا برای کودکان و نوجوانان که قدرت تجزیه و تحلیل کمتری دارن و ازون مهم تر نسل آینده هستن!
هم تو تبلیغات و هم توی فیلم ها و سریالا..
تو فلیما نشون میده شخصی که فقیره یا زندگی معمولی داره...مشگل خیلــــی زیاد داره چه میدونم شوهرش زندانه و ازین حرفا چادر سرشه؟
و کسی که پولداره زندگی خوبی داره همسر خوبی داره بدون چادره؟
برداشتی که افراد میکنن چی میتونه باشه؟؟
من اگه بدون این حجاب باشم وضعم اینطوریه و اگه این حجاب رو داشته باشم اینطوری
نمیگم همه اینطوری برداشت میکنن اما کسایی که برداشتشون شبیه به اینه هم هستن!
از موضوع حجاب بیایم بیرون
بازیگرا و افرادی که تو تبلیغ ها هستن رو ببینیم!
اکثرا به یه شکل در اومدن بینی های کوچولو و سربالا وگونه و پروتزو......
بد میان میگن مردم تحت تاثیر مد قرار گرفتن! خب اگه نمیخوان مردم برن این کارراو کنن چرا شما از همین تیپ افراد استفاده میکنید؟
مورد بعدی تبلیغ مصرف گرایی..
طرف زندگیش خیلی مرفهه همه چی آمادس براش هیج مشکل مالیی نداره
یکی از تاثیرات بدی که این مورد میذاره بالا رفتن توقع دختر خانوما و ناامید شدن آقا پسرا برای ازدواج
پسر میگه من صد سال بعدم به اینجا نمیرسم.دختر میگه من برای ازدواج چنین زندگیه آرومی میخوام؟
نتیجه:بالا رفتن سن ازدواج
اینا فقط موردایی بود که تو ذهنم بود
شبکه ها نمیدونن دارن چیکار میکنن یا میدوننو ادامه میدن
چیکار میشه کرد ؟


برچسب: 

کتاب انلاین آشنایی با اسلام برای نوجوانان

انجمن: 

بسم الله الرحمن الرحیم

با توجه به اینکه برخی جوانان و نوجوانان از دین اسلام اشنایی کافی ندارند

لذا این کتاب میتونه مفید باشد :

شامل مباحث مختلف اسلامی در 30 درس

حدیث در مورد وظیفه حکومت و حاکم اسلامی درباره حجاب

با سلام.
آیا از معصومین (ع) حدیثی در رابطه با وظیفه حکومت اسلامی (حاکم اسلامی) در مورد حجاب وجود دارد؟
لطفا با ذکر سند چند نمونه را بیان بفرمایید.

رعایت حجاب یک رسالت ملی است یا مذهبی؟

تا آنجایی که اینجانب در منابع مختلف خوانده ام، پوشش تمام بدن در زمان های گذشته توسط زنان و مردان در ایران یک حقیقت بوده‌است و به هیچ وجه ایرانیان برهنه نبوده اند.

حالا با توجه به شرایط کنونی جامعه ، رعایت حجاب یک رسالت ملی است یا مذهبی؟

9 سکانس از دختر زیبایی که پیر شد

دوستان سلام

سكانس اول:

دختر بچه كه بودم، دختران زيباي جوان رو كه مي ديدم خيلي حسرت مي خوردم. دوست داشتم زود به سن و سال اونها برسم تا بتونم خودمو به رخ همه بكشم. بتونم زيبايي خودمو نشون بدم. برنامه هاي ماهواره اي هم تأثير زيادي روي من گذاشته بود. زنان و دختران توي ماهواره هميشه عزيز و نور چشم بودند و مدام ازشون فيلم و تصوير پخش مي شد....

سكانس دوم:

وقتي به زيبايي رسيدم و بر و رويي پيدا كردم، به خاطر نوع لباس پوشيدنم خيلي مورد توجه بودم، اينقدر جلوه داشتم كه ناخودآگاه پسرا و مرداي زيادي كه با من برخورد داشتند، نمي تونستند حرفي نزنند. خيلي از پسرا در كوچكترين برخورد سعي مي كردند نظرم رو جلب كنند و رابطه دوستانه برقرار كنند. متلك شنيدن هم شده بود كار هر روزم...

جوان بودم و لذت مي بردم از اينكه مي ديدم چشم ها به من توجه دارن، خوشم مي آمد كه مورد توجه باشم. بنابرين سعي مي كردم تنگ ترين و كوتاهترين لباس ها رو انتخاب كنم و با غليظ ترين آرايش بيام بيرون...

سكانس سوم:

خوشگلي هم شده بود واسه من دردسر. دوستام خيلي بهم توصيه مي كردند فقط سوار تاكسي بشم و يا از اتوبوس خط واحد استفاده كنم. بعضي وقت ها خبرهاي حوادث جديد رو كه از سايت ها مي خوندم از اينكه اين بلاها سر خودم بياد مي ترسيدم. ولي اينها باعث نمي شد خودم رو آرايش نكنم و يا تو لباس پوشيدنم تغييري بدم. تو تردد توي خيابون و جاده ها آرامش نداشتم و نمي شد يه روز بدون متلك شنيدن و درخواست دوستي نداشتن به دانشگاه برسم. تو دانشگاه هم كه درس و مشقم شده بود دل دادن و قلوه گرفتن...

نه پسراي كلاس آرامش داشتند و مي تونستند با تمركز درس بخونند و نه من... مدام حواسمون پرت همديگه بود...

سكانس چهارم:

به خاطر خوشگليم خواستگار زياد داشتم. هر روز تقريبا اين مراسم خواستگاري تو كوچه، خيابون و يا دانشگاه انجام مي شد و نتيجه اش ناز كردن من بود. مونده بودم به كدوم روي خوش نشون بدم. آخه همه زيبايي منو مي ديدند و بدون اينكه شرايط ديگه رو بسنجند مي اومدند اظهار عشق مي كردند. آخه درس خوندن بهترين كاري بود كه همه طرف حسابهام بلد بودند انجام بدهند، فقط چون حس مي كردند دوستم دارند مي اومدند و سرآپايي خواستگاري مي كردند...

گذشت تا با آرمين آشنا شدم، يه پسر خوشتيپ و از خانواده ثروتمند، خودشو برام مي كشت، مدام جلو راهم سبز شد تا دلم رو برد...

سكانس پنجم:

چشمان آرمين انگار تو گلچين كردن دختراي زيبا مهارت خاصي داشت. انگار شغلش ديدن و پسنديدن بود و اين خيلي عذابم مي داد. من خيلي بيشتر از قبل به خودم مي رسيدم ولي انگار تو بازار و كوچه و خيابون، تنوع جنس دختران، بيشتر از من براي آرمين بود...

احساس اينكه زيبايي من در چشم آرمين جلوه اي نداره ناراحتم مي كرد، هر وقت با كسي در حال صحبت كردن مي ديدمش از دستش عصباني مي شدم، خونه شده بود جهنم، و من در اين جهنم در حال سوختن...

سكانس ششم:

ديگه نگاه مردم برام مهم نيست. حالا فهميدم ديده شدن و پسنديده شدن و زيبايي زياد مهمترين عامل بر هم زننده آرامش در زندگي من بوده. يكي از دوستام حرف جالبي زد، گفت: خيلي ها با نگاه به قيافه تو و خوشگلي تو، زيبايي و خوبي همسرشون رو فراموش كردند، حالا هم خيلي ها با نشون دادن خودشون به شوهرت، تو رو از چشم شوهرت مي اندازند، اين حكايت همون" از هر دست بگيري از همون دست پس مي دي"، هست....

سكانس هفتم:

جلوي آينه ايستادم و خودمو تو سن 45 – 50 سالگي خوب نگاه مي كنم. يادم مياد از زيبايي خيره كننده اي كه حالا هيچي ازش نمونه جز حسرت...

ديگه هيچ لوازم آرايشي تو دنيا نمي تونه منو به شكل قبليم برگردونه. من موندم و حسرت اون پسنديده شدن هايي كه ديگه هيچي ازش نمونده بود. من كه عادت داشتم هميشه براي ديگران خودمو درست كنم، حالا ديگه كاري براي انجام دادن نداشتم. تو جامعه هم انگار نگاه مردم با چندشي مشمئز كننده همراه شده، ديگه خودم هم از خودم متنفرم...

سكانس هشتم:

تازه فهميدم همه اين مدت ها يكي با من بوده كه نمي خواسته من زندگيم اينجوري باشه. منو واسه خودم مي خواسته و زشتي و زيبايي ظاهري من براش مهم نبوده...خدايي كه هيچ كجا، نه در قرآن كريم، و نه در زبان اوليا و اوصيا و رسولانش كارهاي منو قبول نداشته و اون رو گناه مي دونسته...

نمي دونم توبه من قبول ميشه يا نه؟

اگر توبه كنم، خدا بهم نميگه: خيلي ها به خاطر ديدن تو به گناه افتادند و خيلي ها به انحراف رفتند و از كار و فعاليت و ساخته شدن روح و جانشون موندن، برو كه توبه تو قبول نيست و اهل آتشي....؟

امروز كه تو اين سن و سال تنها شدم و هيچ چشمي خريدار من نيست و هيچ دلي براي من نمي تپد، انگار جلوه گري و فخر فروشي دختركان جامعه را به چشمي ديگر نگاه مي كنم، دختركاني كه به زودي به شرايط من مي رسند و از همه اون خواسته شدن ها، فقط حسرتي غمبار بر دلشون مي مونه...

و سكانس سانسور شده:

هيچ لذتي از زندگي نبردم، حتي آن موقع كه خداي قلب هاي مردان و پسران شهوت پرست جامعه بودم...

حتي آن موقع كه عشق رسيدن به من، و نگاه كردن به من، حسرت دل خيلي ها بود....

کاش جور دیگری زندگی می کردم، همان گونه كه خدايم مي خواست....

علی علی

برچسب: 

فقط خانم ها نظر بدهند(حجاب نزد نامحرم نابينا) عالم و شبهه بدون پاسخ

سلام بر شما
اميدوارم كه حال تان خوب باشد
و در كنار خانواده در اين روزهاي سرد زمستان لحظات گرمي را به ياد بگذاريد ( نه بگذرانيد)
يه سؤال كاربران متعددي مطرح كرده اند و آن اين كه
چرا حضرت زهرا سلام عليها نزد نامحرم چادر به سر گرفتند؟
اين جا كاري نداريم كه چه كسي چادري است يا پوشيه اي يا مانتوي يا حتي با حجاب نامناسب
ولي قطعا همگي به اين بزرگوار عشق مي ورزيد
بزرگواري بفرماييد شما كارشناس يا كاربر محترم به عنوان يك خانم نظر شخصي خودتان را درباره اين كار بفرماييد: تحليل و برداشت شما چيست؟
البته من هم مطالعاتي كرده ام بعدا تحليل خودم را مي گويم

دو داستان
اول:
حجاب از مرد نابینا
آيت الله آقا مجتبي مجتهدي تهراني مي فرمايند:
روایت از امام هفتم (علیه السلام) است که این را شنیدید و شاید منبری ها برای شما نقل کرده باشند، من اینها را می گویم چون من در اینها نکته دارم، یک شخص نابینایی آمد و اجازه گرفت که وارد بشود، و زهرا (سلام الله علیها) بلافاصله رفت و پوشش را بر تن کرد. ما می گوییم چادر. هرچه بود. پیغمبر رو کرد به او و گفت چرا رفتی چادر سرت کردی؟! اینکه نابینا است! البته این را پیغمبر عمداً گفت، برای اینکه این مطلب به من و تو برسد. (ای مادرها! توجّه کنید) گفت این که تو را نمی بیند « فَقالَتْ إِنْ لَمْ یَکُنْ یَرانِی فَإِنّی أَرَاهُ وَ هُوَ یَشُمُّ الرِّیحَ فَقَالَ رسوُلُ الله أَشْهَدُ أَنَّکَ بَضْعَةٌ مِنّی»؛ زهرا (سلام الله علیها) عرضه داشت: او من را نمی بیند؛ ولی من که او را می بینم! او بوی من را استشمام می کند. من نشنیده ام که زهرا (علیهاالسلام) مثلاً آن موقع عطر زده بوده است. اینجا پیغمبر فرمود: من گواهی می دهم که تو پارۀ تن منی.

منبع

دوم:
ام سلمه همسر محترم پيامبر اسلام مي گويد: در محضر پیامبر (ص) بودم یکی از همسرانش به نام میمونه آنجا بود.
در این هنگام ابن ام مکتوم که نابینا بود به حضور رسول خدا (ص) آمد. پیامبر(ص) به من و میمونه فرمود: حجاب خود را در برابر این مکتوم رعایت کنید!
پرسیدم:ای رسول خدا! آیا او نابینا نیست؟
بنابراین حجاب ما چه معنایی دارد؟
پیامبر (ص) فرمود: آیا شما نابینا هستید؟ آیا شما او را نمیبینید؟
زنان باید چشمانشان را از نامحرم ببندند.
منبع:داستان های بحارالانوار جلد

...............

جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید

بی تعارف!!!!!

[="Arial"][="Blue"]این تاپیکت خیلی بی تعارف به مسائل پیرامون حجاب وعفاف میپردازه
وتقریبا لفظ ما دراین مجموعه متون تند هست
1)
[=&amp]پاسخ به سوال:[/]

[B][=&amp]حجاب زن را منزوی میکند؟![/]



[=&amp]حجاب زن را منزوی می کند و و باعث می شود از نظر فکری و فرهنگی عقب بمانند...[/]



[=&amp]افرادی که این حرف ها را می زنند یا خودشان را به غفلت زده اند یا بطور کلی آدم های غافلی هستند . حال چرا حجاب و پوشش بر زنان واجب گردیده است ؟!زیبایی و آراستگی در وجود هر زن نهفته است و یک امر فطری است چرا اسلام با نشان دادن این زیبایی ها مخالفت کرده است در حالی که خداوند این زیبایی ها رادر وجود زن گذاشته است؟[/]



[=&amp]درست است که هر زنی در فطرت و سرشتش آراستگی دارد ولی اسلام این زیبایی را برای درون خانه و برای شوهر می پسندد ؛اگر آب نهر زندگی در مسیر خود حرکت کند ، گل و ریحانی می دهد ولی اگر زیبایی زن برای هر مردی هزینه شود ، آب نهر زیر پای ساختمان منحرف می شود و تلفات به بار می آورد.حجاب از طغیان غرایز جلوگیری میکند ، غرایز فطری هستند اما اگر فردی در کنترل انها کوتاهی کند مقدمات طغیان آن را پدید می آورد و موجب می شود از چاچوب خود خارج شود.قرآن کریم عفت و پاکدامنی را با یک تعبیر به مرد و زن توصیه ولی به زن توصیه بیشتری می کند چرا که خداوند زن را محبوب قرار داده و زن دارای احساسات زیادی است . بی حجابی موجب شعله ور شدن آتش غرایز مردان و بی تقوایی می شود اسلام با خودآرایی زنان برای مردان دیگر (غیر از همسر) موافق نیست.اسلام دلسوز است و به همین خاط به زنان می گوید «فقط برای شوهران خود زینت کنید ونه دیگران.»[/][/B][/][/]

حکم برداشتن حجاب در خواستگاری

برداشتن حجاب در جلسه دوم خواستگاري و دیدن مو و زيبايي توسط داماد چه حکمي دارد. در شرايطي که از نيت نهايي داماد خبر نداريم
مرجع آيت الله خامنه اي

برچسب: 

چشم چروني...؟!

انجمن: 

چرا مردهاي مذهبي بيشتر چشم چروني ميكنن؟ بيرون اونقدر كه مذهبي ها به من نگاه ميكنن غير مذهبي ها نگاه نميكنن چند نفر از دوستهامم همين رو گفتن أيا اين به خاطر محدود بودنشون نيست يا زنهاشون به خودشون نميرسن ! چشم ودل سير نيستن چرا؟

برچسب: