جمع بندی کلام و عقاید

پاسخ به سوالات بچه ها در مورد خدا

انجمن: 

سلام.
بچه ها در مدرسه می پرسند اگرهمه چیز را خدا آفریده پس خدا را کی آفریده؟
باچه مثالی می توان به زبان ساده که بتواند هضم کند موضوع را فهماند؟
چون وقتی از ذات و هستی خدا سخن می گوییم برایشان سخت است
با تشکر

چرا تظاهرات بازگشت مردم غزه ؛ بی فایده و بی نتیجه بوده؟

انجمن: 

تظاهرات بازگشت به نظر شما تا چه حد کار اشتباه و بیفایده ای و ادامه دادن اون رو به صلاح مردم غزه نیمیدونید؟به نظر شما بجز اشکار نمودن چهره پلید رژیم اشغالگر قدس و توجه افکار عمومی جهان به مسیله غزه و مرگ تقریبا ۳۰۰نفر و زخمی شدن ۱۵۰۰نفر چه نتیجه بدردبخوری داشته؟ظاهرا بیفایده است.چه درد این مردم بی نوا رو درمان کرده؟به نظر من و همه،ظاهرا بعد از گذشت یکسال کاملا بیفایده بوده و و نمایشی غم انگیزه از شکست و ناکامی مردم غزه بوده تا حالا چه مشکل این مردم مظلوم حل شده بواسطه این کار؟ متاسفانه فعلا که هیچ دستاوردی نداشته،چه نتیجه محسوس و ملموسی در زمینه رفع مشکلات مادی مردم غزه داشته؟اگر اینکار اشتباه و محکوم به شکسته،چرا جلوش گرفته نمیشه؟

فلسفه و چرایی احکام

سلام
یکی از آشنایان می گوید پیامبر غسل را به این علت واجب کرد که مردم آن زمان کثیف بودند و حمام نمی رفتند تا به این بهانه حمام کنند!
اصلا چه لزومی دارد اول سمت راست بعد سمت چپ و....
لطفا بفرمایید به این شخص چه پاسخی باید داد و کلا در مورد کسانی که احکام را زیر سوال میبرند چه پاسخی بدهیم؟
متشکرم

آیا در مقابل مدیران نالایق باید سکوت کنیم؟

سلام.من به ندرت وارد مسائل سیاسی و حکومتی میشم. این از همون به ندرت هاست... :d
یک چند ماهی هست یا بود که یک سری سخنرانی ها و گفتگو های سر موضوع نفوذی ها شکل گرفت یا این موضوع پر رنگ تر شد.

به نظر میرسه که حکومت زیادی خرابی و افتضاح آفریده و باعث ناراحتی مردم شده.و برای پاسخ به حملات و انتقادات شدید مردم، سخنرانها شدید تر و جدی تر از پیش آستین بالا زدن و بحث نفوذی ها در حکومت رو با شدت بالا آوردن که آره نفوذی ها کلا وارد همه جا شدن و خیلی از بدبخی های کشور زیر سر این نفوذی هاست!نه همه ی مسئولان.خلاصه خیلی از مشکلات ما مسببش آمریکا و اسرائیلی هاس هستند که این مدیران نالایق رو نفوذی دادن.
حالا کاری به این نفوذی ها ندارم...نمی دونم در این باره تاپیکی ایجاد شده یا نه.بگذریم...
اما سوالم اینه، توی همین دست سخنرانی ها، چیز هایی گفته میشه و حرف هایی زده می شه که آدم از خودش می پرسه با این وضعیت آیا دیگه معنی داره ما عموم مردم مسئولین رو به ویژه شخص رهبری رو انتقاد کنیم.بهشون نقدی وارد کنیم؟ به صورت ویژه رهبر منظورمه؟یعنی انگار چه غیر مستقیم و چه مستقیم طوری سخنران ها حرف می زنن که دیگه اصلا رهبری چه معصومه هستن و چه معصوم نیستن باید باهاشون مثل یک معصوم کنار بیاییم و برخورد کنیم.و دیگه اصلا انتقاد و گلایه ای نداشته باشیم!!

یکی از اون اون چیزهایی که گفته شد موردی از آقای رائفی پوره که مثال می زنم.
مثلا ایشون می گن امام اول ما، ایشون یک کسی رو مشاور خودشون انتخاب کرده بودن که ایشون منافق بود و پدرش کافر(خود امام این مشاور رو اینگونه خطاب قرار می دن).او کسی بود که همسر امام و دختر پیامبر رو زیر کتک گرفت و خون از مادر امام حسن جاری بود.

یعنی یک امام معصوم و آگاه و مطلع یک همچین جانوری را مسئول و مشاور خودش قرار می ده با اینکه می دونه لیاقتش نیست،اما چون اسلام و اینها در خطر بود.مجبور بود!!چاره نداشت!!یعنی اگر اسلام در خطر نبود امام می گفت تو کی باشی که من تو را مثلا به مشاور خودم در بیارم.مجبور بود کسی رو که دختر پیامبر رو کتک می زد رو مسئول یا مشاور یا استاندار جایی انتخاب کنه.یعنی اقای رائفی پور طوری سخن می گن که امام مجبور بود.راه چاره نداشت.

خوب وقتی یک همچین حرف هایی زده میشه.آدم دیگه چگونه جرائت کنه که مثلا سران بالا رتبه ی نظام به ویژه رهبری رو نقد کنه که چرا فلان اشخاص مثلا نالایق رو مدیر کردید و انتخاب کردید؟

یا مثلا باز خود این آقای سخنران میگن، ما باید به بعضی ها مسئولیت بدیم که پیش خودمون باشند که نرن جای دیگه خراب کاری کنن.فکر کنید شما.یعنی ما باید به یک سری ابله و نادان و نالایق پست و مقام بدید که پیش خودمون باشند!!! یا همون ماجرا، امام با اون درایت، با اون ذکاوت و هوشیاری مجبور میشد که یک بی شرفی رو مشاور خودش انتخاب کنه...رهبر که از امام علی بالاتر نیستن.یا رئیس جمهور که از امام بالاتر نیستن.این امر و احتمال برای رهبری یا رئیس جمهور و دیگران هم می ره چه بسا بیشتر...یعنی اگر رهبری یک آدمی که از نظر ما جاهله، نادانه و خرابکاره رو مسئول کرد جایی.من نباید جرائت کنم رهبری رو انتقاد کنم که چرا این شخص رو مثلا چه می دونم جزو رئیس قضاییه کرد؟؟یا اگر رئیس جمهور فلان آدم بی لیاقت در یک پستی رو فرضا وزیر قرار داد.من چگونه از رئیس جمهور گلایه کنم.شاید رئیس جمهور مجبور بود که یک مدیر نالایق رو بزاره وزیر.

من چطور می تونم رهبر رو نقد کنم که چرا یک همچین کسی رو مسئول قرار داده؟؟من یک همچین حقی رو دارم اصن به عنوان یک شخص دانشجوی عادی که هیچ پست و مقامی ندارم؟یا رئیس جمهور؟؟یعنی رسما سخنران ها، طوری حرف می زنن که از نظر من قصدشون اینه که ما هیچ دید انتقادی به رهبری نداشته باشیم حداقل در خیلی از موارد؟که البته اینو میشه به رئیس جمهور و دیگران هم تا حدی داشت.
و جالب اینه که خود رهبری چندین بار گفتن من رو هم نقد کنید.من خوشحال میشم؟؟
بالاخره تکلیف ما چیه در مواجه با مدیران نالایق؟؟اشخاص نالایق؟؟افرادی که پست های نالایق رو گرفتن؟؟اگر شخص رئیس جمهور یا رهبری کسی رو به فلان مقام انتخاب کردن؟؟ما ساکت باشیم و بگیم حتما یک حکمتی بوده؟؟اگرم رهبری و رئیس جمهور مجبور بوده باشن که فردی نالایق رو در پستی قرار بدن.نمی تونن بیان بگن که ملت ما مجبور بودیم.اینا از اسرار حکومتی احتمالا حساب میشه :d:khandeh!:
نقش ما در برابر پست ها و مدیران نالایقی چیه؟؟یا دربرابر خرابی هایی که فکر می کنیم از جهت مدیران نالایق به بار امده؟؟ما باید از کی و کجا گلایه و شکایت کنیم؟؟رسانه ی ملی خرابه و مشکل داره.خود این آقای رائفی کلی مسخره و تندی می کنه به صدا و سیمای ملی.خوب این مدیرشو رهبری انتخاب می کنه اینطور نیست آقای سخنران؟آها! ممکنه رهبر مجبور باشه یک نالایق و یک یهودی مخفی در لباس اسلام رو بیاره مدیر صدا و سیما کرده باشه.مجبور باشن دیگه؟ مگر میشه صدا و سیمای ملی باشه، زیر مدیریتی کسی باشه که توسط رهبری اداره میشه و رهبری کسی شایسته و لایق رو انتخاب کنن ولی وضعیت این رسانه این باشه که خود شخصی مثل شمای سخنران آقای رائفی پور که دیگه طرفدار رهبر و نظامید بیاد بگید ما رسانمون ملی نیست.میلیه.بیایین بگین کی تا حالا رسانه دست ما بوده!!!!!!!!پس دست کی بوده؟؟رهبر داره رئیس صدا و سیما رو انتخاب می کنه!! آها حتما رهبر مجبور بوده اشخاص نالایقی رو رئیس کنه!!!به رهبری انتقاد نکنیم!!!پس بهتر نیست به صدا سیما هم انتقاد نکنیم؟/ Beee

خلاصه احساس می کنم دارن سخنران ها که انتظار داریم حق و حقیقت رو بگن، جوی رو تفکرات رو شکل می دن که ما باید خیلی از مسئولین و افراد به ویژه شخص رهبری رو انتقاد نکنیم.باید ساکت باشیم در برابرشون.

چرا فکر می کنیم برتر از دیگرانیم؟

انجمن: 


سلام@};-
ما روحی داریم که مجرد است، و جسم همه ما از خاک است، چرا برخی زنان فکر می کنند از مردان برترند؟ و برخی مردان فکر می کنند از زنان برترند؟ در حالی که برتری فقط به تقواست و همین که کسی خود را برتر از دیگری بداند دچار کبر و غرور گشته و تنزل می کند. همان طور که ابلیس خود را برتر از انسان دانست و تنزل کرد.

یک نمونه بیان می کنم:
با وجود این همه امتیاز و در نظر گرفتن شرایط روحی و روانی و جسمی در زنان برای وضع قوانین ، و با وجود اینکه خدا را عادل میدانیم چرا باز برخی ها معتقدند که زن در اسلام حق انچنانی ندارد؟
چرا هر چه امتیازات زنان در اسلام را برای انان بازگو می کنیم باز هم ناراضی اند و مایلند حقوق مردان را هم دارا بودند؟ در حالی که اگر بدون تعصب به حق و حقوق و وظایفمان نگاه کنیم هر چه جلوتر رویم عدالت خدا را بیشتر می بینیم

حقوق زن بی شمار است( همان طور که حقوق مرد متناسب با شرایطش بی شمار است) و ظلم ظالمان ربطی به عدل خدا ندارد و خدشه ای در ان وارد نمی کند

مقایسه جمهوری اسلامی و حکومت پهلوی

[="Tahoma"][="Blue"]به نام خدا
سلام

من چرا باید پای انقلاب بایستم؟ اینو میخوام کامل شرح بدید.
اصلا چرا مردم ایران انقلاب کردند؟ اگر امکان داره مقایسه ای بین دوران پهلوی و حال رو بررسی کنید و بفرمایید دلایل انقلاب رو.

و اینکه بفرمایید دست اورد های دولت ها از زمان انقلاب تا به الان چی بوده چه کار کردن که دیگر کشور ها انجام ندادن؟
چه چیز ارزشمندی داره که میشه ازش دفاع کرد؟

لطفا استاد مسلم کارشناس بحث باشند.[/][/]

جمهوری اسلامی واقعی یا ظاهری؟

[="Tahoma"][="Blue"]

شروحیل;1019540 نوشت:
هم اسلام و هم جمهوری را !

شروحیل;1019540 نوشت:
اینجا جمهوری با اسلام در تضاد است

تعریفی که من از جمهوری اسلامی دارم:
جمهوری مربوط میشه به شکل حکومت و تعیین حاکم اینکه مردم خودشون سرنوشت خودشون رو تعیین کنند. (تعیین حاکم به صورت موقت)!
خب حالا این حکومتی که توسط مردم انتخاب شده باید محتواش در چارچوب احکام اسلام باشه.

حالا اینکه چرا وزارت ارشاد موسیقی مطربی را مجوز میدهد مشکل عدم اجرای احکام اسلامی هست، (بود یا نبود) جمهوری فرقی ندارد. به نظر شما دارد؟؟؟

اما یک مساله:
در جمهوری اسلامی، دموکراسی هم مطرح میشه یعنی جمهوری اسلامی دارای دموکراسی هست.
در واقع مردم یک زمانی با دموکراسی انتخاب کردند که حکومتی اسلامی داشته باشند.
سوال من اینجاست، بعد از گذشت 40 سال از انتخاب جمهوری اسلامی ایا همچنان انتخاب مردم این نوع از حکومت است؟
ایا واقعا جمهوری واقعی اجرایی میشود؟

به نظرم من در حال حاظر جمهوری در یک قالب خاص (انتخاب ریاست جمهوری - انتخاب نمایندگان مجلس) اجرایی میشود و نسبت به کل نظام انجام نمیگیرد.
هرچند بگذریم از اینکه خود همین منتخبین ریاست جمهوری و نمایندگان از فیلتر رد میشوند و ما به ردشدگان از فیلتر رای میدهیم.[/][/]

آیا تبعیض شامل دو نوع خوب و بد می‌شود؟

با سلام و احترام
در مورد حقوق زنان بحث‌های زیادی شده که معمولاً هم به نتیجهء مطلوبی نرسیده
خود من نیز بارها و بارها با خانم‌ها در این باره بحث کرده‌ام که تنها نتیجه این مباحث برای من، دلزگی صد چندان از جنس مؤنث بوده است
البته این به معنای عدم احترام از سوی من برای خانم‌ها نیست. ولی بدون تعارف، مدت‌هاست که دیگر کوچکترین علاقه‌ای به جنس زن ندارم
لذا در این تاپیک تمایلی ندارم که درمورد خودِ بحثِ حقوق زن و مرد و درستی یا نادرستی آن گفتگو کنم
پس از شما کاربران عزیز خواهش می‌کنم بحث را به سمت حقوق زن و مرد نکشانید، مگر اینکه به بحث اصلی تاپیک مربوط بشود

در این تاپیک قصد دارم موضوعی را که برایم جالب و البته عجیب بوده مورد بررسی قرار دهم
آنچه توجه مرا جلب کرد این است که اگر تبعیضی علیه خانمها انجام شود، حتی اگر تبعیضی کوچک و بی‌تأثیر در زندگی باشد
اکثر خانم‌ها و حتی تعداد زیادی از آقایان به این تبعیض اعتراض می‌کنند و به دنبال احقاق حقوق زنان هستند

مثلاً بحث ورزشگاه رفتن خانم‌ها به عنوان یک تبعیض بر علیه زنها بطور کلان مطرح می‌شود و نقل محافل می‌شود
برای آن کمپین می‌زنند، دفاعیه می‌خوانند، به حدی که حتی تبدیل به یک اهرم سیاسی می‌شود
کاری به درست و غلط بودن این خواسته از سوی خانم‌ها ندارم، اما قطعاً رفتن یا نرفتن به ورزشگاه موضوعی نیست که زندگی را تغییر بدهد
ولی می‌بینیم که در کمپین‌ها، روزنامه‌ها، جلسات رسمی و دوستانه و سوال‌ها مدام مطرح می‌شود

در مقابل تبعیض‌های بسیار مهمتری علیه مردها وجود دارد اما ابداً حرفی از آنها به میان نمی‌آید
به عنوان مثال بحث سربازی رفتن پسرها که اولاً 2 سال از زندگی آنها را می‌گیرد و یک مانع بزرگ بر سر راه پسران جامعه است
ثانیاً این وقفهء 2 ساله تأثیرات بعدی نیز در پی دارد از جمله اینکه دیگر میل آنچنانی برای ادامه تحصیل برای پسر باقی نمی‌ماند
در حالیکه دخترها این مانع را بر سر راه خود ندارند. اما هیچکس این را تبعیض نمی‌داند و حرفی از آن نمی‌زند
بلکه برای جامعه کاملاً طبیعی است و اصلاً کسی به آن فکر هم نمی‌کند

دوستان دوباره عرض می‌کنم لطفاً دقت کنید بحث ما بر روی خود این حقوق نیست، بلکه نوع نگاه به حقوق است
لذا با توجه به توضیحات بالا، سوال من این است که آیا تبعیض اگر به سود مردها باشد بد است، اما اگر به سود زنها باشد خوب است؟

وجود اشتباهات علمی در کتب مقدس

انجمن: 

سلام

در کتب عقد قدیم و جدید عمر جهان و یا انسان 6000 سال نوشته شده.

اما امروزه بر کسی پوشیده نیست که عمر زمین حد اقل 4.5 میلیارد سال و عمر کیهان 13.8 میلیارد سال است.

از کارشناس گرامی میخواهم علت وجود این اشتباهات علمی در کتاب های مقدس را توضیح دهند.

تقابل اسلام و مسیحیت (اصالت نسل)

انجمن: 

سلام .
امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشید .

سوالی برام پیش اومده که گفتم بدین صورت ازتون بپرسم .

1. "ابرام" ناراحت بود که صاحب فرزند نمیشود و در آن زمان با "سارای" زندگی میکرد .
2. خداوند در رویا بر "ابرام" ظاهر میشود و به ایشان وعده فرزند میدهد .
3. ده سال از زمانی که "ابرام" در سرزمین کنعان سکنی گذشت میگذرد و همچمنان "ابرام" صاحب فرزند نمی شود .
4. "سارای" همسر " ابرام" برای وی فرزندی نمیاورد و ناراحت بوده است .
5. "سارای" به "ابرام" میگوید که با "هاجر" کنیز من درآی ؛ شاید به واسطه او صاحب فرزند گردم .
6. "ابرام" با "هاجر" در آمد و ایشان صاحب فرزندی شد که " اسماعیل " نام گرفت .
7. "هاجر" به دیده تحقیر به "سارای" مینگرد و "ابرام" به "سارای" میگوید که اختیار کنیزت در دست توست . هر آنچه در نظرت پسند آید بکن .
8. "سارای" با "هاجر" بد رفتاری میکند و "هاجر" از نزد او میگریزد .
9. در این زمان "ابرام" هشتاد و شش ساله بود .
10. از این ماجرا تقریبا 13 سال میگذرد .
11. خداوند بار دیگر بر "ابرام" ظاهر میشود و باز به او میگوید ...
- اینکه ابرام صاحب قومهای بسیار میشود
- اینکه او را بسیار بسیار بارور خواهد ساخت
- هر فرزند ذکوری را باید ختنه کنی
- اینکه پسری از "سارای" به او خواهد داد .
- و اینکه از این به بعد ؛ همسرت را دیگر ساری نخوان ؛ بلکه سارا بخوان
- و اینکه از این به بعد ؛ نامت به ابراهیم تغییر پیدا کرده است .
- خداوند نام فرزندش را اسحاق نامید و عهد خود را با او استوار میکند .
- و خداوند به ابراهیم تاریخ دقیق تولد اسحاق را میگوید .
- و در همان تاریخ ابراهیم ؛ فرمان ختنه اسماعیل و تمام ذکور خانواده را می دهد .

سوال :
دو مسیر وجود دارد که ابراهیم صاحب فرزند میشود . راهی که اراده خداوند در آن مشهود هست و راهی که " سارای " و " ابراهیم " به نوعی مایوس از رحمت خدا میشن و تصمیم میگیرند که از کنیزشون صاحب فرزند بشن .

مسیری که اراده خدا در اون دیده میشه ... باعث تولد اسحاق میشه .... که عیسی مسیح از نوادگان اسحاق هست .
مسیری که اراده خدا در اون دیده نمیشه ... باعث تولد اسماعیل میشه .... که حضرت محمد (ص) از نوادگان اسماعیل هست .

چرا حضرت محمد (ص) نسلشون به جایی میرسه که ابراهیم به اراده خداوند اطمینان نمیکنه .