جدایی دین از سیاست

منطق دین و سیاست و تشخیص نفوذی در حکومت دینی

سلام
بنده جوان و سی و اندی ساله مسلمان شیعه 12 امامی هستم و در شرکت بسیار با همکاران سکولار و آتئیست و اومانیسم و ... مناظره های سنگینی می کنم.
راستش معمولا فتیله پیچشون می کنم و از تشیع خودم دفاع می کنم.
امروز یه شبهه قدیمی تکامل یافته ای مطرح شد که سعی کردم پاسخش رو به روزهای دیگری موکول کنم.
دیگه به اینجا پناه آوردم چون اساتید قدرتمندی در اینجا هستند و امیدوارم هر چه سریعتر مشکل بنده رو حل کنید...
شبهه این هست که در کشور اسلامی که تحت حاکمیت ولی فقیه غیر معصوم هست، با توجه به اینکه احتمال اشتباه و گناه حاکمیت هست و با توجه به اینکه ولی فقیه تعریف خاصی داره و فردی این وظیفه رو به گردن می گیره، استراتژی دین اسلام شیعی در مقابل منافقین نفوذی که می تونن با چهره های موجه به این منسب وارد بشند چیست؟ چرا که تا کنون شاهد بودیم خیلی افراد نفوذی وارد سیستم های اسلامی شدن و مشکلات زیادی به بار آوردن! (مثل سید جیکاک)
علل الخصوص اگر منافقان و نفوذی ها در لباس روحانیت بخوان از قدرت دین در بازیهای کثیف سیاسی و قدرت طلبی خودشون استفاده کنند، استراتژی اسلام شیعی در مبارزه با این افراد چه هست؟
نهایتا نتیجه می گرفتند دین و سیاست باید از هم جدا بشه تا جلوی این افراد گرفته شه، چرا که هر کسی قیمتی داره و معمولا وقتی فردی وارد چرخه قدرت می شه، خودش رو می بازه و به تدریج وارد ساختار کثیف سیاست شده و رنگ می بازه!
بنده عرض کردم دین اسلام (شیعی) دین انسان سازی است و وقتی شهدای بزرگی رو ساخته که رشادت های زیادی رو به ثبت رسوندند، حتما رهبران بزرگی رو می تونه بیافرینه که نقشه های دشمن رو نقشه بر آب می کند.
همچنین از شفافیت صحبت کردم و اینکه بنا بر آموزه های اهل بیت ع و علل الخصوص امام علی ع باید در کار حاکمیت، شفافیت باشد. همچنین عرض کردم تمام مشکلات اصلی ما (اقتصاد) حاصل رای مردم و به قدرت رسیدن افرادی هست که با منطق دموکراسی مونتسکیویی انتخاب شدند، همچنین امام حسین ع رو مثال زدم و عرض کردم راه حق و باطل رو برای همیشه از هم تفکیک کردند تا نشون بدن هر حاکمیتی، حاکمیت اسلامی نیست!
نهایتا عرض کردم در دین اسلام بنای حکومت بر پایه حاکم معصوم هست، گفتند حالا که نداریم، چه کنیم؟
نهایتا گفتم باید مطالعه کنم و نظر بدم...
استراتژی اسلام شیعی در پیشبرد حکومت تحت حاکمیت ولی فقیه با احتمال داشتن خطا و جلوگیری از نفوذی ها و منافقین خائن که با سلام و صلوات و ... وارد منسب قدرت می شند و با داشتن قدرت الهی وار دین، می تازند و قدرتمندتر می شند چیست؟
ممنون از پاسخ کامل و مدبرانه شما...

سکولاریسم، آیا راه حلی وجود دارد؟

آیا راه حلی برای مقابله با این تفکر وجود دارد؟ چه تفکری میتواند در مقابل سکولاریسم حتی مقاومت کند؟

سوال این نیست که سکولاریسم خوب است یا بد هر چند از نظر بنده که یک مسلمان هستم کاملا مردود است اما همه ما مطلع هستیم که این تفکر در بین مردم به خصوص جوانان به شدت در حال گسترش هست و این مسئله تنها شامل کشوری با حکومت اسلامی یعنی ایران نمیشود. تقریبا اکثر کشورهای جهان حکومتی بر پایه ی سکولاریسم تشکیل دادند و البته سکولاریسم خواهی در بین مردم سایر کشورها هم به شدت در حال افزایش هست.

این مسئله باعث افراط گرایی افرادی که دیگر احساس میکنند شانسی ندارند میشود که به وضوع در موضوع داعش و مهاجرت جوانان از اروپا به امید دست یافتن به یک حکومت اسلامی شاهد بودیم. (کاری ندارم که چه کسی از داعش حمایت میکرد)

حتی در کشورهایی مثل ایران با اکثریت مطلق مسلمان و حتی با وجود حکومت اسلامی افراد به سمت سکولاریسم در حال جذب شدن هستند حتی در قشر باایمان و مذهبی هم این مسئله به شدت وجود داره.
نمیدانم آیا اگر در حکومتی اسلامی مانند ایران تبعیض ها و دروغ ها وجود نداشت آیا باز هم این اتفاق می افتاد یا خیر؟ آیا باز هم مردم جذب سکولاریسم میشدند یا خیر؟ هر چند که برخی افراد با قوانین اسلامی مانند حجاب، روزه، ارث، جدایی دین از سیاست و در کل قوانینی که برگرفته از احکام اسلام هستند مخالف هستند که از نظر بنده لازمه یک حکومت اسلامی است و بدون این گونه قوانین دیگر حکومت، اسلامی نخواهد بود.
باتوجه به این توضیحات آیا یک حکومت اسلامی بدون دروغ و تبعیض و با تمام احکام اسلام مانند حجاب ارث و... میتواند در مقابل سکولاریسم بایستد؟

دلايل قرآنی براي عدم جدايي دين از سياست

با مروري كوتاه بر قوانين اسلامي و آيات قرآن روشن مي‏گردد كه اسلام ديني است جامع و همه سونگر كه تمام ابعادزندگي انسان (فردي اجتماعي دنيوي اخروي مادي و معنوي) را در نظر گرفته و همان گونه كه مردم را به عبادت و يكتاپرستي دعوت نموده و دستورات اخلاقي و مربوط به خودسازي فردي را دارد .

احكام و دستوراتي در مورد مسائلحكومتي سياسي اقتصادي اجتماعي قضايي و مربوط به اداره صحيح جامعه روابط بين المللي حقوقي و ... داراست ومقررات قضايي حقوقي روابط اجتماعي مسائل اقتصادي تربيتي و ... دارد و بديهي است كه اجرا و پياده كردن چنيناحكام و دستوراتي بدون قدرت اجرايي امكان پذير نيست

و حكومت ديني به معناي صحيح آنحكومتي است كه جامعه را بر اساس قوانين الهي اداره كند و زمينه‏هاي رشد و استعدادها و امكان رسيدن انسانها بهكمال و ايجاد جامعه‏اي برين صالح و شايسته را براي مردم آماده كند

و با فسادهاي اخلاقي اجتماعي و ... مبارزه كند

سيره و روش رسول اكرم (ص) نشان دهنده اين است كه ديناز سياست جدا نيست وخود آن ضمن تشكيل حكومت مسووليت اجرايي و قضايي آن را بر عهده داشت.

اميرالمومنين علي (ع) نيز حكومتي بر اساس عدل و اجراي دستورات الهي بنا نهاد و ... پس تشكيل حكومت ازضروريات دين اسلام است

و آيات فراواني در اين زمينه وجود دارد؛ از جمله:

1- آيات مربوط به امر به معروف و نهي از منكر (آل عمران -104 110 ؛ توبه 71)

2- اطاعت از اولي الامر (نسا 59 65 10)

3- نپذيرفتن ولايت و سرپرستي بيگانگان كافران و ظالمان (آل عمران 28 118 ؛ نسا 6 141 144 ؛ مائده 51 57 هود113)

4- ولايت پيامبر و ولايت مومنين بر يكديگر (احزاب 6 ؛ توبه 71 )

5- مشورت با مومنين (آل عمران 115 151 ؛ شوري 38)

6- نجات مظلومين و مستضعفان (نسا 75) و همه آيات مربوط به جهاد و دفاع.

7- هدف از دين و بعثت انبيا برپايي عدالت اجتماعي و قوانين الهي است (نسا 58 135 ؛ حديد 29 ؛ مائده 8 ؛ نحل90)

8- نهي از حكم به غير دستورات الهي (مائده 44 45 47 50)

9- خصوصيات جامعه اسلامي (اعراف 157 ؛ فتح 29)

10- لزوم وجود نيرو و تجهيزات براي حكومت اسلامي (انفال 60)

11- رهبر و كسي كه مردم از او اطاعت و پيروي مي‏كنند بايد از همه اصلح باشد (يونس 35)

12- سرانجام دين خدا بر همه اديان و مكاتب پيروز مي‏گردد و حكومت در دست صالحان قرار مي‏گيرد (قصص 5 ؛فتح 28 ؛ توبه 33)

13- نمونه حكومت انبيا در قرآن مانند حكومت داود و سليمان (ع) (نمل ص 26)

و روايات در اين زمينه زياد است ازجمله روايتي است كه صدوق در كتاب «علل الشرايع» نقل كرده است

كه فضل بن شاذان از امام رضا(ع) پرسيد: چراخداوند دستور داد كه از اولو الامر اطاعت كنيد؟

حضرت در ضمن جواب فرمودند: اگر خداوند امامي كه امين و حافظدستورات الهي باشد براي مردم قرار ندهد دين از بين مي‏رود و سنت‏ها و دستورات الهي دگرگون مي‏گردد (عللالشرايع ج 1 باب 182 حديث 9) و نامه اميرالمومنين به مالك اشتر و ...

سنت ائمه و آیات اللهی دلایل محکمی است بردخالت دین در عرصه اجتماع وسیاست و

همه اينها دلالت بر عدم تفكيك سياست ازاين دين دارند

.