تشریع اذان

بررسی روایات کیفیت تشریع اذان در کتب اهل سنت


به نام علی اعلی

سلام علیکم

در خصوص تشریع اذان روایات متعدد و مختلفی از اهل سنت وجود دارد که در چند قول می شود دسته بندی نمود:

برخی روایات دال بر تشریع اذان با خواب برخی از صحابه بودند (عبدالله بن زید یا عمر بن خطاب یا مردی از انصار)
و برخی از روایات هم دال بر این است که به شخص پیامبر اکرم (ص) وحی شده است.
در مورد قول اول هم چندین روایت وجود دارد
که اکثرا از حیث سند دچار ضعف می باشد

اما در خصوص دو روایت نتوانستم دلیلی بر تضعیف پیدا کنم این بود که مزاحم شما شدم

روایت اول: در صحیح بخاری است، ج1 ، ص 306، کتاب الاذان، باب بدء الاذان، حدیث 570

سند روایت این است:

«حدثنا محمود بن غیلان قال حدثنا عبد الرزاق قال اخبرنا ابن جریج قال: اخبرنی نافع ان ابن عمر کان یقول : کان المسلمون حین قدموا المدینة یجتمعون ... »

ترجمه روایت:
«مسلمانان هنگامى که به مدینه آمدند، جمع مى ‏شدند و در انتظار وقت نماز مى ‏نشستند، کسى نبود که براى نماز بانگ زند. روزى در این‏باره سخن گفتند؛ بعضى پیشنهاد کردند که چون نصارى ناقوس برگیرند و بعضى مانند یهود، بوق را مناسب‏تر دانستند. عمر گفت: چرا مردى را برنمى ‏انگیزید که بانگِ نماز زند؟ پس پیامبر گفت: اى بلال، برخیز و به نماز ندا زن»

روایت دوم: روایتی است از عبدالرزاق در المصنف با این سند:

«عبدالرزاق عن ابن جریج قال عطاء سمعت عبید بن عمیر یقول: ایتمر النبی (ص) و اصحابه کیف یجعلون شیئاً اذا ارادوا جمع الصلاة اجتمعوا لها ...»

ترجمه روایت:
« پیامبر از اصحاب در این ‏باره نظر خواست که چاره‏ اى بیندیشند که مردمان آن‏گاه که اراده نماز جماعت کنند گرد آیند، آنها به ناقوس رأى دادند. پس عمر بن خطاب درصدد بود که دو چوب براى ناقوس فراهم آورد و دراین زمان در خواب دید [کسى را که مى ‏گفت:] ناقوس نسازید، بلکه براى نماز اذان بگویید، پس عمر نزد پیامبر آمد تا خوابش را باز گوید، پیش از او در این زمینه به پیامبر وحى شده بود، از این‏رو پیش از رسیدن عمر به پیامبر، بلال اذان مى ‏گفت. پس چون عمر خوابش را گفت، پیامبر فرمود: وحى بر تو سبقت گرفت».

المصنف عبدالرزاق ، ج1، ص 456، کتاب الصلاة ، باب بدء الاذان، حدیث 1775

با تشکر و التماس دعا