ترک ازدواج

شرایط خاص من و تکلیف شرعی من درباره ازدواج

با سلام خدمت کارشناسان سایت Askdin.com شاید سوال کمی کلیشه ای و پرتکرار باشه اما اینطور نیست و در حد امکان سعی می کنم به طور خلاصه شرایط خودم رو توضیح بدم.  من پسری 21 ساله هستم. با شغل و درآمد خوب که از نظر مالی هیچ مشکلی برای ازدواج ندارم. مشکلی با خود ازدواج هم ندارم و اگه شرایط طور دیگه ای بود و این مشکل رو نداشتم هر چه سریعتر برای ازدواج اقدام می کردم.  این مشکلی که من از اون حرف می زنم، یه بیماری نادره که از هر 1میلیون نفر تنها یک نفر این بیماری رو می گیره و غیرقابل درمانه (حداقل تا الان). این بیماری استخوان بندی من رو در حد یک بچه ی دوازده (12) ساله کوچک نگه می داره. قد من مشکلی نداره اما فیزیک ضعیفی دارم. لاغری بدنم + استخوان بندی بسیار نازک و بچه گانه باعث شده که ظاهر فیزیکی بدنم حتی با انجام دادن ورزش بدنسازی هم در حد همون بچه ی نابالغ بمونه. وقتی می گم استخوان بندی یچه گانه دقیقا منظورم بچه گانه ست. استخوان بندی من از 12 سالگی هیچ رشدی نکرده و عضلاتم ضعیف مونده. این مشکل در کنار بیماری قلبی + کم خونی فیزیک من رو چه از نظر ظاهری و چه داخلی ضعیف نگه داشته. به طوری که بعد 10 متر دویدن به نفس نفس می افتم. کم خونی قابل کنترل هست اما بیماری اول نادر و بیماری دوم (قلبی) قابل درمان نیست.  در کنار همه ی این ها پرکاری تیرویید هم دارم که اون خفیفه اما باعث شهوت زیاد می شه و شرایط رو برای من سخت تر می کنه. کنترل شهوت سخته اما شدنیه و چیز نادری نیست.  به هر حال این چیزهایی که گفتم برای ناشکری نبود. فقط توضیح شرایطم بود. خیلی چیزها در من وجود داره که بقیه اون رو ندارن. فقط ظاهرو در نظر بگیریم، قد بلند و چهره ی خوب و زیبایی دارم. صدای بم مردانه ی بسیار خوبی خدا بهم اعطا کرده. از نظر اجتماعی اصلا اعتماد نفس پایینی ندارم و جنس موافق و مخالف به راحتی و بدون خجالت معاشرت و همنشینی می کنم. هوش مالی و اجتماعی خوبی دارم در خیلی چیزها بهم کمک کرده. و به غیر این ها، پدر و مادر مومنی منو بزرگ کردن که باعث شدن منم جذب اسلام و خدا بشم و تا جایی که امکان داره نماز و روزه ام رو به جا بیارم. چون اسمم ناشناسه میتونم بگم که از درآمدم زیاد می بخشم و هدیه می دم و البته، خمس هم پرداخت می کنم. صد البته خالی از گناه نیستم و زیاد گناهکارم اما لازم نیست اون هارو بازگو کنم چون از مبحث اصلی دور می شیم. این رو هم اضافه کنم که خوشبختانه سمت زنا نه رفتم و نه خواستم که برم. اینده رو نمی شه پیش بینی کرد ام فکر نمی کنم که هیچ وقت سمت زنل برم، حتی اگه بخوام.    از اینهمه مقدمه چینی معذرت می خوام اما نوشتن این ها لازم بود. این دنیا می گذره و چندان مهم نیست اما سوال اصلی با این شرایط اینه که: می تونم حرف مردم و فامیل رو تحمل کنم، سعی می کنم شهوتم رو کنترل کنم، تلاشم رو می کنم از نظر روحی ثبات داشته باشم و در نهایت، می تونم تا اخر عمر مجرد بمونم. با این حرف ها، با ازدواج نکردن من بازهم نصف دین من کامل نمی مونه؟ آیا بازهم با این شرایطی که خدمت شما عرض کردم ازدواج برای من واجبه؟ حج تا موقعی که شرایطش وجود نداشته باشه واجب نیست اما ازدواج هم به این شکله؟ اغلب مانع ازدواج رو مالی معرفی می کنن اما من این مانع رو ندارم. خیلی مشتاقم نظر بیش از یک نفر رو بدونم چرا که راهنمایی تک تک شما کارشناس های عزیز با ارزشه.  پیشاپیش ممنون و متشکرم از پاسخگویی تک تک شما بزرگوارها.