ترس

خود ارضائی به خاطر ترس از پروستاتیت

سلام
من گاهی خودم را شدیدا برای مدت طولانی تحریک میکنم ولی به خاطر اعتقاداتم استمنا نمیکنم.
بعد این فرایند دچار اذیت پروستات و آلت و بیضه و گاهی درد میشوم. رنگ ادرارم تیره و گاهی احساس سوزش میکنم.تمام حالات بعد مدتی از بین میرود ولی احساس سنگینی پروستات دیرتر ، شاید تا انزال که احتلام 2 تا 3 هفته طول میکشه.
بعد چند سال از التهاب پروستاتباخبر شدم.
آیا استمنا بعد تحریک شدید جایز؟
من بسیار اذیت میشوم.التماس میکنم سریع پاسخ دهید.
ممنونم

برچسب: 

معني اين مطلب از ابن تيميه چیست: «دشمنی بسیاری از صحابه با حضرت علی علیه السلام»

سلام

در سايت فائزين كه از وهابيون است مطلبي از ابن تيميه در دشمني با امام علي ع گذاشتم كه طاقت نياوردند و حذفش كردند ومن ودوستان را اخراج ! نميدانم تا كي با حقيقت عناد دارند ! آيا اجدادشان معاويه ويزيد توانستند حقيقت الهي را خاموش سازند با خشونت وترور و جعل وتزوير .....

الرابع أن الله قد اخبر انه سيجعل للذين آمنوا و عملوا الصالحات ودا و هذا وعد منه صادق و معلوم أن الله قد جعل للصحابة مودة في قلب كل مسلم لا سيما الخلفاء رضي الله عنهم لا سيما أبو بكر و عمر فان عأمةالصحابة و التابعين كانوا يودونهما و كانوا خير القرون
و لم يكن كذلك علي فان كثيرا من الصحابة و التابعين كانوا يبغضونه و يسبونه و يقاتلونه .منهاج السنه النبویه . ابن تیمیه

یعنی اعتراف شیخ الاسلام به #نفاق کثیر من الصحابه بواسطه دشمنی با خلیفه رسول الله ص و .... به کلمه قلب کل مسلم دقت شود که خیلی حرف بدی نسبت به امیر المومنینه !

همچنين :
«وخلافة علي اختلف فيها أهل القبلة، ولم يكن فيها زيادة قوة للمسلمين ولا قهر ونقص للكافرين» يعني خلافت علي ع مورد قبول اهل قبله نيست و در آن اختلاف كردند وموجب بدبختي مسلمين بود !

جناب بخاري هم در تاريخش از خلافت امير المومنين ع بعنوان فتنه ياد كرده ودر صحيحش مينويشد ما در زمان رسول خدا ميگفتيم ابوبكر عمر عثمان ! اسمي از علي ع نميبرد چرا ؟

علت اينكه امام احمد هم در قرن سوم گفت كه هركس امام علي ع را بعنوان خليفه چهارم قبول نكند از الاغ خانه اش گمراه تر است چه بود !!!!!!

با ديگر سخنانش تاييد ميشود و با ساير احاديث صحيح بخاري ومسلم كه اصحاب رسول خدا بنص آيه 74 توبه در اواخر عمر رسول خدا ص از اسلام و پيامبر ص ناراضي شدند وبرگشتند به اعقاب جاهلي و رسول خدا را ترور نمودند و عاقبت كشتند بروايت ابن كثير و ......

وبا امام علي ع هم بجهت وابستگي به اهل بيت و غدير خم ، دشمني شديد داشتند چون خليفه وادامه دهنده راه و سنت رسول خدا ص بود و با وي جنگيدند و فرزندانش را قتل عام نمودند .وبنص بخاري ومسلم امام علي ع را سب ولعن مينمودند

اينهم آدرس حذف شده :

http://www.faezin.ir/forum/showthread.php?t=3360&p=19556.

**** انجام شناسی ( = معاد شناسی ) در سه مرحله . الف : چیستی مرگ ؟ *****

انجمن: 

چیستی مرگ ؟

تفسیر ماهیت مرگ کاملاً به تفسیر حقیقت انسان و روح بستگی دارد. هر تعریفی از انسان ارائه شود، باید مرگ را نیز متناسب با آن تفسیر کنیم، از این رو طبق تفسیری که از روح ارائه شد، حقیقت مرگ عبارت است از قطع ارتباط نفس مجرد انسانی با بدن مادی و جسمانی او، که در پی آن نفس از بدن و تصرف در آن دست می‌کشد و بدن سامان خود را از دست می‌دهد و متلاشی می‌شود.
بنابر این طبق دیدگاه بسیاری از متکلمان و حکما حقیقت مرگ، جدایی کامل روح از بدن است که در پی آن روح به جهان دیگر منتقل می‌شود و بدن به مجموعة اجسام بی‌جان می‌پیوندد و مشمول قوانین حاکم بر آنها می‌گردد.(1)
نکتة دیگر دربارة مرگ آن است که قرآن کریم، مرگ را شیء وجودی (که مخلوقی از مخلوقات خداوند است) می‌داند: «الذی خلق الموت؛(2) خدایی که مرگ را آفرید». از این آیه معنای مرگ روشن می‌گردد و آن اینکه حقیقت مرگ نابودی و عدم نیست، بلکه انتقال از عالمی به عالم دیگر است.

پی‌نوشت‌ها:
1. آموزش کلام اسلامی، ج 2، ص ،262. نشر مؤسسه فرهنگی طه، قم ـ 1378ش.
2. ملک (67) آیه 2.

منظور از فرو ریختن سنگ از بیم خدای متعال(قران) چیست؟

سلام و ارزوی قبولی عبادات برای همه

خوبی قران خوندن اینه هر بار چشمت به یک نکته ای بر میخورد که دفعه پیش بهش دقت نکردی.
فکر میکنم حضرت علی هم در باره قران حدیثی دارند که میفرمایند قران اقیانوس عمیقی است و کسی به عمق ان نمیرسد(نقل به مضمون-اگر شد خود کارشناس پاسخگو عین حدیث را بگذارد)

البته که من تو این اقیانوس همین اولاشم.

ایه 74 سوره بقره

ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاء وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللّهِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۷۴﴾

سپس دلهاى شما بعد از اين [واقعه] سخت گرديد همانند سنگ يا سخت‏تر از آن چرا كه از برخى سنگها جويهايى بيرون مى‏زند و پاره‏اى از آنها مى‏شكافد و آب از آن خارج مى‏شود و برخى از آنها از بيم خدا فرو مى‏ريزد و خدا از آنچه مى‏كنيد غافل نيست
(۷۴)

الان یک لطفی کنید بمن بگویید این قضیه سنگ ترسو و کلا ترس سنگ از خدا چیست؟؟؟مگر سنگ شعور و حس دارد که بترسد؟؟؟
این سنگ هایی که از کوه به پایین میافتند.

ایه برگرفته شده از سایت پارس قران


ترس از تاریکی و تنهایی

انجمن: 

با نام و یاد دوست


با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح بشه

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:


سلام
وقت بخیر
طاعات و عبادات قبول

من مدتی هست که به شدت از هرچیزی میترسم
از تاریکی، از آینه، از تنهایی، از هرچیزی که در تاریکی باشه
گاهی حتی چراغ اتاقم را روشن میذارم و شبها میخوابم
از ترس بارها شب بیدار میشم و اطرافمو چک میکنم
همش فکرای اینجوری توی ذهنم هست
بخصوص که فکرمیکنم هرلحظه ممکنه بمیرم و زندگم تموم بشه،
ترس از مرگ یه لحظه رهام نمیکنه، من هنوز جوونم و نمیخوام به مرگ فکرکنم هرچند سرنوشت همه ماست
این افکار آسایش و آرامش را ازم گرفته
هرچی ذهنمو منحرف میکنم که فکر نکنم نمیشه
سوره قران و ذکرهم میگم ولی بازم میترسم
یمدت ترسم کمتر بود ولی یه داستان ترسناک شنیدم باعث شدت ترسیدنم شده
نگرانم این ترسا و افکار تو زندگی آینده ام تاثیر بذاره
میخوام برم پیش مشاور ولی نگرانم اوضاع بدتر بشه و خانواده ام نگران بشن
لطفا راهنماییم کنید یا دعا یا ذکری بگید که با این ترسا کنار بیام
ممنون


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

ترس از نهی از منکر

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم به همه ی دوستان عضو و کارشناسان

یکی از اساسی ترین مشکلات بنده در حال حاضر، عدم توانایی نهی از منکر است.
البته خب یک سری ها که وضعشون مشخصه . مثلا مشخص است که به بعضی از جوان ها نمیشود نهی از منکر کرد
بدتر درگیری ایجاد میشود . و همچنین نمیشود به دخترانی که مانتوی تنگ پوشیدند نهی از منکر کرد . به قول حاج اقا مجتهدی وایمیسن به خودت دَری وَری میگن ....

من توانایی انجام نهی از منکر را ندارم را ندارم. برای مثال دو نمونه رو عرض میکنم :
1- در جمع بزرگترهای خانواده مثلا پدربزرگ یا دایی یا حتی برادربزرگتر هستیم و یک حرامی را انجام میدهند . بنده میترسم از نهی از منکر . نمیدونم به خاطر چی . فکر میکنم رووم نمیشه چون خجالتی هم هستم :Nishkhand: یا شاید به اونا بی احترامی شه . نمیدونم به هر حال ترس دارم
2- اگر در جمع دوستان مدرسه باشیم و بعد از تمسخر بازیکنان فوتبال یا غیبت کردن معلمان هی بخوایم نهی از منکر کنیم و بگیم تو از کجا میدونی فلانه ؟ مسخره نکن ... خیلی زیاد میشه و میترسیم مسخره بشیم مثلا بگن ای بابا چقدر .... :Nishkhand: پس بگو لال شیم دیگه و ... مثلا چند وقت پیش یکی از دوستان به همین مضامین اینطور مطالبی را عرض کرد

البته اینها فقط نمونه هاش بود و مسائل دیگه ای هم ممکنه پیش بیاد
من با دوستان که صحبت میکردم مثلا مورد اول رو براشون مطرح کردم که اگه توی این موقعیت باشن چه میکنن
این خجالت و ترسی که بنده دارم رو نداشتند .
به نظرم سرچشمه ی مشکل بنده برای نهی از منکر یک ترس مذمومی هست که همان روو نداشتنــه ...
فقط خواهشا دوستان ننویسند خجالت و ترس عذر شرعی نیست . این رو میدونم
چطور بر این ترســـه غلبه کنم ؟
باید چه کنم ؟
نباید گناه کنم ...

دستورات قرآنی برای حفظ اطفال از بیماریها، ترس و...

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ



«و ما آنچه از قرآن فرستادیم، شفاء و رحمت برای اهل ایمان است» (الاسراء 82)


باسلام خدمت شما عزیزان

برخی خانواده ها، اطفالشان در خواب میترسند یا به بیماریهای عجیب و غریب مبتلا میشوند به همین دلیل راه حلهای قرآنی برای جلوگیری از این مشکلات، در زیر تهیه دیدم که به عرضتان میرسانم که بعضا در روایات ائمه نازنین علیهم السلام نیز موجود است!

این دستورات برای اطفال است نه بزرگسالان!

1- از همان طفولیت به بچه ها توصیه کنید همیشه در نمازهایشان، در رکعت دوم سوره فلق را بعد سوره حمد بخوانند!
خودتان هم بخوانید برایتان خوب است!

2- برای حفظ فرزندتان از بیماری،چشم زخم و شر هر موجودی و... دعای زیر را روی کاغذ بی خط و با خودکار قرمز بنویسید!
زمان نوشتن در نیمه اول ماه قمری و در موقع طلوع آفتاب روز یکشنبه یا چهارشنبه پنجشنبه یا جمعه باشد!
چشم حروف چشم دار مانند ه م و ط را تو پر نکنید!
بجای فلان بن فلان اسم شخص و مادرش را به عربی مینویسید مثلا "ژیلا دختر پری" که به عربی میشه : "زیلا بنت بری"
یا "پرهام پسر فاطمه" که به عربی میشه : "برهام بن فاطمه
"

اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحيم اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُم وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ. بسم الله الرحمن الرحيم قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ مِن شَرِّ مَا خَلَقَ وَمِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ وَمِن شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ. بسم الله الرحمن الرحيم قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ مَلِكِ النَّاسِ إِلَهِ النَّاسِ مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ. اللهم یا حفیظ احفظ فلان بن(بنت) فلان من شر کل ذی شر و من شر ما خلق و من جمیع الامراض و الاسقام و من کل سوء وَ صَلَّ عَلَى سیدنا و مولانا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ‏.

بعد از نوشتن، به قسمتهای سفید برگه کمی گلاب بمالید و بعد با پلاستیک جلدش کنید و داخل گهواره طفلتان قرار دهید!
حتی اگر بچه در گهواره نباشد یا دعا همراهش نباشد باز هم با آن دعا حفظ میشود!!!
بهتر است این دعا از زمان تولد تا حتی بزرگسالی همیشه همراهش باشد یا اگر حمل نمیکند در جیب یکی از لباسهای دیگرش باشد!

3- عقیقه و اذان و اقامه گفتن در گوش فرزندان هم فراموش نشود!

4- اگر فرزند خردسالتان در خواب دندان قروچه دارد یا میترسد! این دستور را انجام دهید تا مشکل رفع گردد!
سوره ناس 7 بار،فلق 7 بار و ایت الکرسی(تا هوالعلی العظیم) 7 بار را بر مقداری آب خوانده و بمدت سه روز به فرزندتان بنوشانید! هر روز سه وعده مصرف شود و با همان آب سر و صورت و سینه را هم مسح شود!
در ضمن فیلم و بازی ترسناک هم ممنوع!

خوش باشید

آیا ایمان ناشی از ترس هم قبول است ؟؟

انجمن: 

سلام.
یه سوالی دارم.
ببینید،شرک جز گناهانی هست که وعده های زیادی داده شده که نا بخشودنی هست و مجازاتش زیاده و .....
حالا اگر کسی ( مثل خودم که واقعا اینجوریم ) فقط از ترسش بگه من به خدا ایمان دارم قبوله ؟
یعنی من راستش مطمین نیستم اون دنیا هست ،خدایی هست، حضرت محمد پیامبر راستین بوده و ......
(ببینید من نیومدم اینجا که قانع شم خدا هست و .... ! سوالم چیز دیگه ای هست !!)
یعنی تو خلوت خودم میگم شاید اون دنیا نیست،شاید اسلام دروغه و ......
ولی از ترسم میگم نه خدایی هست ، حضرت محمد راستین بوده،حضرت علی راستین بوده و ..........
یعنی بیشتر اوقات میگم خدا نیست و همه چی دروغه و .... ( مثلا 23 ساعت تو روز )
بعدش از ترسم و تاکید میکنم صرفا از ترس نه علاقه قلبی و ....

الان من کافر حساب میشم نه ؟

ترس از ظهور و حوادث آخرالزمان

واقعا شرمندم که بعنوان یک فرد شیعه اینو مینویسم.شاید تقصیر بعضی افراد ناآگاه بوده باشه.چند ساله که تو ذهنمه.گفتم برم دانشگاه درست میشه.ولی بازم روم نشد مطرحش کنم و فرصتش هم پیش نیومد.حالا میخوام اینجا بپرسم.تو رو خدا سرزنشم نکنید.تقصیر من نیس.
من میترسم امام زمان ظهور کنه.چون از حوادث آخرالزمان میترسم اینکه سفیانی ظهور میکنه و شخص یک چشم و خونریزی و زیاد شدن فساد و کشته شدن افراد زیاد و ... .واقعا برام جای سواله و تعجب میکنم چطوری مردم بدون ترس از این اتفاقات هولناک آرزوی ظهور می کنند؟با اینکه میدونن شاید خودشون بچه ها و خانوادشونو از دست بدن.:Moteajeb!:برا همین میترسم برا ظهور دعا کنم و تا حالا هم نکردم.تو رو خدا سرزنشم نکنید:Ghamgin:
من میترسم تو آخرالزمان خانوادمو که تنها داراییم هستن از دست بدم.جون خودم اصلا برام مهم نیس بخدا.ولی خانوادم خیلی مهمن.چیکار کنم که ترسم از مسائل آخرالزمان و جنگ و خونریزی تموم شه؟:Gol:

برچسب: 

خلاصی از ترس == (درخواست راهنمایی) (کارشناس حامی)

انجمن: 

سلام
یه راهنمایی از کارشناسان محترم میخوام و امیدوارم لطف کنن و پاسخ بدن
من متاسفانه آدم ترسویی هستم:Ghamgin: و این ترس واقعا زندگیم رو تحت تاثیر قرار داده
و شدیدا توانایی هام رو محدود کرده و وآزارم میده

ترس از سلامتی عدم موفقیت....
مشکلاتم:
مثلا رفتم شنا یاد گرفتم در حالی از جای عمیق حسابی وحشت داشتم
بعد 2 جلسه مربی گفت واقعا حرفه ای شنا میکنی باورم نمیشه که میگی جایی یاد نگرفتم
اما متاسفانه از جای عمیق انقدر میترسم که وقتی مربی میگه شیرجه بزن انگار میخوام بپرم تو آتیش جهنم:Ghamgin:
وقتی اطرافیان(چند تا غریق نجات دیگه و اونایی که بلدن)با تعجب زیاد ازم میپرسن تو که هم تحصیل کرده ای هم انقدر بلدی برا چی میترسی؟؟
واقعا هم خورد میشم اما نمیتونم به این ترسم غلبه کنم:Ghamgin:

(البته به نظر خودم بیخودی تعریف میکنن و خیلی بزرگش میکنن)
البته اونا موفق میشن و میپرم جای عمیق(البته از خجالت) ولی میام بیرون باز ترس ترس ترس:Ghamgin:تجربه حالت غرق شدن هم نداشتما ولی خوب میترسم.

در زمینه کاری بخاطر چند تا پروژه دانشجویی که خیلی شاهکارم نبود کلی پیشنهاد کاری داشتم.
در حالی میدونم بچه های کلاس جز 2-3 نفر کسی در اون حدم کار بلد نبودن.اما واقعا برا شروع کار میترسم.میگم بذارید یه کتاب در زمینه کاریم بخونم حسابی که یاد گرفتم بعد شروع کنم.اما برا همین شروعش هم میترسم:Ghamgin:
هرچقدرم رقم کار میره بالا ترسم بیشتر میشه میگم بذارید مفتی کار کنم تا راه بیفتم

اخیراً 1 مزاحم داشتم که چون دید بهم نمیرسه میخواست با آبروم بازی کنه
ترس منو دیوونه کرده بود که اگه بیرون بلایی سرم بیاره کاری کنه چیکار کنم:Ghamgin:

موقع امتحان رانندگی جناب سرهنگ لطف کردن کلی تعریف فرمودن
که ماشاا... دخترم خیلی عالیه و...
عوض اینکه خوشحال بشم ازش پرسیدم مسخرم میکنید؟
ایشونم با یه قیافه خیلی جدی گفتن مگه من باهات شوخی دارم؟!:Ghamgin:

اعتماد به نفسمم زیر صفر

کمال گرا هستم
شدیدا متکی به تعریف دیگران هستم
متاسفانه یه 1 سالیه دیگه تعریف و تمجید دیگران هم روم تاثیر نمیذاره
فکر کنید از قیافه و ظاهرم تعریف میکنن اما از اینکه شاید پسری پیدا نشه که به دلش بشینم میترسم.در حالی هرجا میرم عکس العمل اطرافیان نشون میده که خوششون میاد ولی کسی
اقدام آنچنانی نمیکنه:khandeh!: فقط نگاه نگاه
منم میترسم که بدبخت میشمو تا آخر عمر مجرد میمونمو آه همه اونایی که ردشون کردم...:Ghamgin:

پارسال کنکور دادم همه مطمئن بودن که حداقل امیرکبیر قبولم.گرچه خودم این احتمالشونو قبول نداشتم:Nishkhand:سر کنکور همچین گند زدم رتبم از تنبل ترین شاگردم افتضاح تر شد:geristan:
نتیجه های امسالم چند روز دیگه میاد همه انتظارشون یه رتبه خوبه
اما اضطراب اینکه چی میشه کلا ریختتم بهم

ترس از دزد و مرگ و سلامتی و ...اینا خورده ترسان:Nishkhand:

این ترس روحمو آزار میده:geryeh::geryeh:

جالب اینجاس که همه از برخوردم فکر میکنن یه آدم فوق العاده زرنگ و با شهامتم
وقتی کاری ازم میخوان و من کلمه ترس رو میارم طرف کلا میشه علامت تعجب
که من چرا میترسم؟ منم از خجالت آب میشم

نمیدونم چرا آدمای زیادی میان با هام هم کلام میشن
چه حرفایی هم میگن حالا دخترا(انقدر دلم میخواست باهات دوست شم و از این حرفا انگار مثلا من کیم).به همه روحیه میدم اهل بگو بخندم نه برای جلب توجه و... نه خصلتم اینه
(این خصلتام ته مونده از دوران نترسیمه:Cheshmak:) به هر کی هم روحیه دادم دفعه بعدی که دیدمش از موفقیتش گفته.اما خودم....:Ghamgin:

خلاصه کانون توجه و مثلا استعداد و توانایی.خدا خیلی چیزایی که همه حسرتشو میکشن بهم داده.اما بزرگترین چیزی که ندارم عرضه و جربزه اس:Ghamgin:شدم یه آدمو بزدل و ترسو که فقط دارم لحظه لحظه هامو از دست میدم

ببخشید که خیلی پر حرفی کردم .
منتظر راهنمایی هاتون هستم:Gol:
مرسی