ترس از آینده

دوستی قبلی و مشکل در ازدواج

سلام من وقتی 12 سالم بود با یه اقایی دوست شده بودم دوسه سال بزرگتر و از روی کنجکاوی و اصرار دوستم...الان یکی دوسالی میشه با یه اقایی اشنا هستیم الان هردومون مذهبی و ایشون پاسدار..دوست نیستیم و خانواده هامون هم میدونن..الان میخوان بیان خواستگاری من واقعا چیکار کنم من شهرستان زندگی میکنم و اون اقایی که اول گفتم هنوز که هنوزه دست بردار نیستن ایشون منو به مدت 7ماه اونموقع با تهدید درباره ابروم نگه داشتن...من همه راه های ارتباطی رو بستم اما مثلا یکبار چند وقت پیش توی اینستاگرام متنی گذاشتم از روی شوخی که مثلا ازدواج کردم و دو سه تا از دوستام باور کردن من فرداش گفتم که شوخی کردم اما اون اقا دقیقا فردای همون روز به من پیام دادن از یه طریق دیگه انگار که متوجه شده بودن! این اقا خیلی وضعیت درستی نداره و خودش هم قبلا گفت چیزی برای از دست دادن ندارم و از دادگاهم نمیترسم چندین بار هم پدرم با خانوادشون صحبت کردن اما اثر نداشت ولی نمیتونم شکایت کنم باز چون توی شهرستانم و بقیه میفهمن..ببینید ما شهرستانیم نمیتونم یواشکی ازدواج کنم و از اینکه بعدا بیاد به همسر ایندم بگه خیلییی میترسم چون میدونم باعث بی اعتمادیش میشه ولی نمیتونم هم بگم چون از واکنشش خیلی میترسم و بهم گفتن نگم چون اگرم قبول کنه نست بهم بی اغتماد میشه ما همو دوس داریم تا الانم صبر کردیم و دوست نشدیم و این برای هردومون سخته...چیکار کنم توروخدا راهنماییم کنید من اینقدری که استرس دارم شبا خواب مدارم ما شناخت نسبتا کافی پیدا کردیم حالا میخوان بیان رسمی خواستگاری