بيانات

بيانات امام خامنه ای در ديدار جمعى از بانوان فرهيخته‌ى حوزوى و دانشگاهى




بسم‌اللّه‌الرّحمن‌الرّحيم

خيلى متشكّريم از بانوان محترم و گرامى كه جلسه‌اى به اين خوبى و به اين پربارى ترتيب داديد و من امروز حقيقتاً از بيانات خانمها بهره‌مند شدم و استفاده كردم؛ و خدا را سپاسگزارى كردم به خاطر عمقى كه انسان مشاهده ميكند در مباحث و تلاشها و فكر كردنها در بين بانوان برجسته و ممتاز كشورمان بحمداللّه وجود دارد. مطالبى كه فرموديد، غالباً مطالب خوبى بود؛ پيشنهادهايى هم بود كه ان‌شاءاللّه ميدهيم بررسى كنند؛ آن مقدار كه به عهده‌ى من است و ما بايد دنبال كنيم حتماً دنبال ميكنيم ان‌شاءاللّه.

درباره‌ى مسئله‌ى زن و آنچه كه پيرامون اين مسئله است، خب حرف خيلى زياد است؛ ما دچار يك عقب‌ماندگى‌اى هستيم كه شما خانمها - بعضى از خانمهايى كه صحبت كرديد - اشاره كرديد. عقب‌ماندگى در اين قلمرو، از نوع عقب‌ماندگى در علم - كه ما ميگوييم دچار عقب‌ماندگى هستيم مثلاً - نيست؛ در اينجا اگر تعبير ميكنيم به عقب‌ماندگى، به خاطر اين است كه ما در زمينه‌ى مسئله‌ى زن، مسئله‌ى جنسيّت، مسئله‌ى امورى كه حول‌وحوش وجود زن تحقّق پيدا ميكند و معنا پيدا ميكند - مثل همين خانواده و فرزند و ازدواج و سَكَن و آرامش و از اين مطالب - حرفهاى برجسته‌اى داريم كه توفيق پيدا نكرديم اينها را منتقل كنيم به دنيا، اينها را مطرح كنيم در ذهنيّت جهانى، عقب‌ماندگى از اين جهت. در حالى كه دنيا احتياج دارد به مبانى و مفاهيم روشنِ فراگيرِ كارگشا؛ همچنان كه ملاحظه كرديد بعضى از خانمها گفتند كه وقتى ما اينها را در دنيا مطرح ميكنيم، مورد استقبال قرار ميگيرد؛ يا بعضى از خانمها گفتند كه دستاوردهاى علمى در زمينه‌هاى روان‌شناسى و غيره، احكام اسلامى را در مورد زن تأييد ميكند. خب، اين يك گوشه‌اى از توانايى‌هاى نظام فكرى اسلامى در اين مسئله‌ى حسّاس است؛ و ما اين توانايى‌ها را نتوانستيم درست بيان كنيم، تعريف كنيم. در خيلى از مناطق گوناگون فكرى و قلمروهاى فكرى همين‌جور است؛ در خيلى از زمينه‌ها ما واقعاً نظر اسلام را درست نتوانستيم به دنيا منتقل كنيم. حالا اينكه ميگويم "نتوانستيم"، اين را نميشود گناه نظام جمهورى اسلامى دانست؛ چون همان مقدارى هم كه كار شده است، به بركت نظام جمهورى اسلامى است و به بركت نفوذ فكر انقلاب و فكر امام و نام انقلاب و نام امام و اينها بود كه بحمداللّه تا حدودى گسترش پيدا كرد؛ لكن بيش از اين بايد ما كار كنيم، كه نياز داريم به اين؛ كه حالا عرض خواهم كرد. ما براى اينكه بتوانيم يك جبهه‌ى تهاجمى و مصون از تعرّضِ تهاجم ديگران - يك آرايش تهاجمى - داشته باشيم، نياز داريم به اينكه اين كارها را، اين انديشه‌ها را، اين افكار را منتشر كنيم، بگوييم؛ به اين واقعاً نيازمنديم؛ در واقع اين تهاجم ما، جنبه‌ى مصونيّت‌سازى و تدافعى دارد. بنابراين هرچه شماها كار بكنيد براى اينكه اين عقب‌ماندگى را جبران بكنيد، به نظر من مفيد است و لازم است. در زمينه‌ى اين نهضت - بايد گفت نهضت بيدارى در زمينه‌ى مسائل مربوط به زنان - واقعاً هيچ نبايستى ما تعلّل كنيم، توقّف كنيم؛ بين راه درنگ نبايد كرد. با وجود اينكه اين گفتمانِ كامل و مفيد و قانع‌كننده را از اسلام در اختيار داريم، امّا عملاً خودمان را در موضع انفعال قرار داديم در مقابل گفتمان غربى در مورد زن.

گفتمان غرب در مورد زن، يك گفتمان كاملاً حساب‌شده‌ى سياسى است؛ يعنى آن روزى كه اين فكر و اين گفتمان درباره‌ى زن، در غرب آغاز به كار كرد و شروع كرد، يك محاسبه‌ى دقيقى پشت اين وجود داشت. اين البتّه به عنوان خبر نيست كه من از روى اطّلاع و با استناد به اخبار بگويم، امّا مؤيّدات واقعى‌اى دارد كه اين تحليل را تقويت ميكند؛ يعنى از آغاز رنسانس در غرب و به دنبال آن حضور صنعت و پيدايش صنعت جديد در غرب، بتدريج اين گفتمان غربى رشد پيدا كرد؛ و اوجش در روزگار ما است كه البتّه اين اوج همراه خواهد بود با انحطاط و نزول و ان‌شاءاللّه سرافكندگى و فروپاشى اين گفتمان.
گفتمان غربى در مورد زن اجزاء گوناگونى دارد، لكن دو جزء در آن برجسته است: يكى مردواره كردن زن، يعنى زن را متشبّه به مرد قرار دادن، اين يك بخش مهمّ از اين گفتمان است؛ يك بخش ديگر هم زن را وسيله‌ى راحتى براى التذاذ جنسى مرد قرار دادن، حالا التذاذ چشمى يا مراحل بدتر و بعدتر از التذاذ چشمى، اين هم يك بخش ديگر از گفتمان غربى است در مورد زن. اين مسئله‌ى فمينيسم و اين چيزهايى كه امروز در دنيا رايج شده، همه در واقع فراورده‌هاى آن گفتمان غربى است كه در نهايت كار به اينجاها ميرسد.

مردواره كردن زن؛ يعنى به دنبال اين بودند كه مشاغل گوناگونى كه با ساخت جسمى و عصبى و فكرى مرد سازگارتر است را بكشانند به سمت بانوان و زنان، و اين را يك افتخار براى زن و يك امتياز براى زن قرار بدهند. ما در مقابل اين دچار انفعال شديم، يعنى دوْر خورديم؛ ما هم نادانسته، ناخواسته، اين گفتمان را قبول كرديم. مى‌بينيد ما الان افتخار ميكنيم كه فلان تعداد زن، در فلان بخشهاى اجرايى كشور داريم. اشتباه نشود، از اينكه اين بانوان در اين مناصب اجرايى باشند من هيچ مشكلى ندارم؛ يعنى منع نميكنم، نفى نميكنم، ايرادى هم برايش قائل نيستم - فرض كنيد وزير بهداشت ما يك خانم بود، يا معاونين رئيس‌جمهور مثلاً يا بخشهاى مختلف در بينشان بانوان هستند، اين از نظر من اشكالى ندارد - آنچه اشكال دارد، افتخار به اين است؛ كه ما به رخ دنيا بكشيم كه ببينيد، ما در بخشهاى اجرايى اينقدر زن داريم! اين همان دوْر خوردن است، اين همان منفعل شدن است؛ اين افتخارى ندارد. خيلى خب، يك خانمى است، ارزشهايى داشته، توانايى‌هايى پيدا كرده، مناسبِ اين مقام شده؛ خيلى خب، بگذارند، خلاف قانون هم كه نبوده؛ امّا اينكه ما به اين افتخار بكنيم كه ببينيد، ما اين تعداد خانمِ مسئولِ در بخشهاى اجرايى داريم، اين غلط است. اگر ما افتخار كنيم كه اين تعداد خانم روشنفكر، خانم تحصيلكرده داريم، اين خوب است، اين جا دارد؛ اگر بگوييم اين مقدار خانم نويسنده، خانم فعّال فرهنگى يا فعّال سياسى داريم، اشكالى ندارد؛ اگر بگوييم اين مقدار خانم شهادت‌طلب و مجاهده‌كار در ميدانهاى گوناگون داريم، اين خوب است؛ اگر بگوييم اين مقدار خانمى كه در عرصه‌هاى سياسىِ انقلابى فعّالند - گوينده‌اند، نويسنده‌اند - داريم، اين خوب است؛ افتخار به اينها خوب است؛ امّا افتخار به اينكه ما اين تعداد وزير زن، اين تعداد نماينده‌ى زن، اين تعداد معاونِ بخشهاى مختلفِ زن، اين تعداد رئيس مؤسّساتِ تجارى زن داريم، افتخار به اين غلط است؛ اين انفعال در مقابل آنها است. مگر بنا بوده ما كارهاى مردانه را به زنها بدهيم؟ نه، جايگاه زن و هويّت و شخصيّت زن، در جنس خود زن يك هويّت بسيار بالا و با كرامتى است، از بعضى جهات از مردها بالاتر است. در مجموع هم كه نگاه كنيم، زن و مرد فرقى ندارند؛ از لحاظ خلقت، از لحاظ خصوصيّاتِ كيان طبيعى‌شان كه خداى متعال خلق كرده، يك امتيازاتى جانب زنانه دارد، يك امتيازاتى جانب مردانه دارد؛ خداى متعال يك مقدار خصوصيّاتى را به اين جنس داده، يك مقدار خصوصيّاتى را به آن جنس داده؛ يك برجستگى‌ها و ارزشهايى اين دارد، يك برجستگى‌ها و ارزشهايى آن دارد؛ لذا است كه با همديگر از لحاظ آنچه كه مربوط به انسانيّت است هيچ فرقى ندارند، هيچ تفاوتى ندارند؛ در آن چيزهايى كه خداى متعال براى انسان قرار ميدهد - از لحاظ حقوق انسانى، از لحاظ حقوق اجتماعى، از لحاظ ارزشهاى معنوى و سير تكامل معنوى - هيچ فرقى ندارند؛ يعنى يك مردى مثل علىّ‌بن‌ابى‌طالب ميشود، يك زنى مثل فاطمه‌ى زهرا ميشود؛ يك مردى مثل عيسى ميشود، يك زنى مثل مريم ميشود؛ تفاوتى ندارند با همديگر. پس اين نگاهْ درست است كه ما زن را در جنسيّت خودش - همان‌جور كه هست، زن واقعى، مؤنّث واقعى - بشناسيم، و ببينيم چه ارزشهايى ميتواند اين فرد متعلّق به اين جنس را يا اين جامعه‌ى اين جنسيّت را رشد بدهد و تعالى ببخشد؛ اين نگاه، نگاه درست است. ما نبايد در مقابل نگاه غرب دچار اين انفعال ميشديم كه متأسّفانه شديم.

بيانات امام خامنه ای دراجلاس بين‌المللى علما و بيدارى اسلامى‌‌+صوت،فیلم،عکس

تهران، سالن اجلاس سران
اجلاس علما و بيداری اسلامی صبح امروز (دوشنبه) با حضور صدها نفر از علما، انديشمندان، نخبگان و روحانيون برجسته جهان اسلام و با سخنان آيت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، آغاز بكار كرد.
حضرت آيت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در سخنان مهمی در اين اجلاس ضمن آسيب شناسی نهضت های بيداری اسلامی در شمال آفريقا و منطقه از پنج منظرِ لزومِ"حفظ مرجعيت پايگاههای دينی"، "ترسيم هدف بلند مدت"، "پرهيز از تجربه تلخ دل خوش كردن به وعده های غرب"، "هوشياری در قبال توطئه ايجاد درگيری خونين فرقه ای، مذهبی و قومی" و "فراموش نكردن موضوع فلسطين بعنوان شاخص اساسی و محك نهضت ها"، تاكيد كردند: "ايستادگی بر سر اصول اسلامی" و "حضور مردم در صحنه"، دو عامل اصلی و كليدی است كه موجب خنثی شدن همه توطئه ها، ترفندها و مكر دشمنان خواهد شد...




متن کامل سخنرانی امام خامنه ای(مد ظله العالی)

بسم‌‌الله‌‌الرّحمن‌‌الرّحيم‌‌
و الحمد لله ربّ العالمين و الصّلاة و السّلام على سيّدنا محمّد المصطفى و ءاله الأطيبين‌‌ و صحبه المنتجبين و من تبعهم باحسان الى يوم الدّين‌‌.
به شما ميهمانان عزيز خوشامد ميگويم و از خداوند عزيز و رحيم ميخواهم كه به اين تلاش جمعى بركت دهد و آن را گام مؤثرى در جهت بهروزى مسلمانان سازد. «انّه سميع مجيب«.
موضوع «بيدارى اسلامى» كه شما در اين اجلاس به آن خواهيد پرداخت، امروزه در صدر فهرست مسائل جهان اسلام و امت اسلامى است؛ پديده‌‌ى شگرفى است كه اگر باذن الله سالم بماند و ادامه يابد، قادر خواهد بود سربرآوردنِ تمدن‌‌اسلامى را در چشم‌‌اندازى نه چندان دوردست، براى امت اسلامى و آنگاه براى جهان بشريت رقم زند.
آنچه امروز در برابر چشم ما است و هيچ انسان مطّلع و هوشمندى نميتواند آن را انكار كند، آن است كه اكنون اسلام از حاشيه‌‌ى معادلات اجتماعى و سياسى جهان خارج شده و در مركز عناصر تعيين‌‌كننده‌‌ى حوادث عالم، جايگاهى برجسته و نمايان يافته است و نگاه تازه‌‌اى را در عرصه‌‌ى زندگى و سياست و حكومت و تحولات اجتماعى عرضه ميكند؛ و اين در دنياى كنونى كه پس از شكست كمونيزم و ليبراليزم، دچار خلأ عميق فكرى و نظرى است، پديده‌‌اى مهم و پرمعنى به شمار ميرود. اين نخستين اثرى است كه حوادث سياسى و انقلابى در شمال آفريقا و منطقه‌‌ى عربى، در مقياس جهانى بر جاى گذاشته است، و خود مبشّر حقايق بزرگترى است كه در آينده اتفاق خواهد افتاد.
بيدارى اسلامى كه سخنگويان جبهه‌‌ى استكبار و ارتجاع حتّى از به زبان آوردن نام آن نيز پرهيز ميكنند و ميترسند، حقيقتى است كه اكنون تقريباً در سراسر دنياى اسلام ميتوان نشانه‌‌هاى آن را ديد. بارزترين نشانه‌‌ى آن، اشتياق افكار عمومى و بويژه در قشرهاى جوان، به احياء مجد و عظمت اسلام و آگاه شدن آنان از ماهيت نظام سلطه‌‌ى بين‌‌المللى و آشكار شدن چهره‌‌ى وقيح و ستمگر و مستكبر دولتها و كانونهائى است كه بيش از دويست سال شرق اسلامى و غيراسلامى را در زير پنجه‌‌هاى خونين خود فشرده و با نقاب تمدن و فرهنگ، هستى ملتها را دستخوش قدرت‌‌طلبىِ بيرحمانه و تجاوزگرانه‌‌ى خود كرده‌‌اند.
ابعاد اين بيدارى مبارك بسى گسترده و داراى امتدادى رمزگونه است؛ ولى آنچه از دستاوردهاى نقد آن در چند كشور شمال آفريقا ديده شد، ميتواند دلها را به نتائج بزرگ و شگرف آينده به اطمينان برساند. همواره تحقق معجزگون وعده‌‌هاى الهى، نشانه‌‌ى اميدبخشى است كه تحقق وعده‌‌هاى بزرگتر را نويد ميدهد. حكايت قرآن از دو وعده‌‌اى كه خداوند به مادر موسى داد، نمونه‌‌اى از اين تاكتيك ربوبى است.
در آن هنگامه‌‌ى دشوار كه فرمان به آب افكندن صندوق حامل نوزاد داده شد، خطاب الهى وعده فرمود كه: «انّا رادّوه اليك و جاعلوه من المرسلين».(1) تحقق وعده‌‌ى اول كه وعده‌‌ى كوچكتر و مايه‌‌ى دلخوشى مادر بود، نشانه‌‌ى تحقق وعده‌‌ى رسالت شد، كه بسى بزرگتر و البته مستلزم رنج و مجاهدت و صبر بلندمدت بود: «فرددناه الى امّه كى تقرّ عينها و لا تحزن و لتعلم انّ وعد الله حقّ».(2) اين وعده‌‌ى حق، همان رسالت بزرگ است كه پس از چند سال تحقق يافت و مسير تاريخ را تغيير داد.
نمونه‌‌ى ديگر، يادآورى قدرت فائقه‌‌ى الهى در سركوب مهاجمان به بيت شريف است، كه خداوند به وسيله‌‌ى پيامبر اعظم، براى تشويق مخاطبان، به امتثال امرِ: «فليعبدوا ربّ هذا البيت»(3) به كار ميبَرد و ميفرمايد: «أ لم يجعل كيدهم فى تضليل».(4)
يا براى تقويت روحى پيامبر محبوبش و باور وعده‌‌ى : «ما ودّعك ربّك و ما قلى»،(5) از يادآورى نعمت معجزگون : «أ لم يجدك يتيما فأوى. و وجدك ضالّا فهدى» بهره ميگيرد. و چنين نمونه‌‌هائى در قرآن بسيار است.
آن روز كه اسلام در ايران پيروز شد و توانست دژ آمريكا و صهيونيزم را در يكى از حساسترين كشورهاى اين منطقه‌‌ى بسيار حساس فتح كند، اهل عبرت و حكمت دانستند كه اگر صبر و بصيرت را به كار گيرند، فتوحات ديگر پى‌‌درپى فرا خواهد رسيد؛ و فرا رسيد.
واقعيتهاى درخشان در جمهورى اسلامى كه دشمنان ما بدان اعتراف ميكنند، همه در سايه‌‌ى اعتماد به وعده‌‌ى الهى و صبر و مقاومت و استمداد از خداوند به دست آمده است. مردم ما همواره در برابر وسوسه‌‌ى ضعفائى كه در مقاطع اضطراب‌‌انگيز، نداى: «انّا لمدركون»(6) سر ميدادند، نهيب زده‌‌اند كه : «كلاّ انّ معى ربّى سيهدين».(7)
امروز اين تجربه‌‌اى گرانبهاء در دسترس ملتهائى است كه در برابر استكبار و استبداد قد علم كرده و توانسته‌‌اند حكومتهاى فاسد و گوش‌‌به‌‌فرمان و وابسته به آمريكا را سرنگون ساخته يا متزلزل كنند.




ايستادگى و صبر و بصر و اعتماد به وعده‌‌ى: «و لينصرنّ الله من ينصره انّ الله لقوىّ عزيز»(8) خواهد توانست اين مسير افتخار را تا رسيدن به قله‌‌ى تمدن اسلامى، در برابر امت اسلامى هموار كند.
اكنون در اين جلسه‌‌ى مهم كه جمعى از علماى امت از كشورها و مذاهب گوناگون اسلامى در آن حضور يافته‌‌اند، شايسته ميدانم به بيان چند نكته‌‌ى لازم در مسائل بيدارى اسلامى بپردازم:
اولين مطلب آن است كه نخستين امواج بيدارى در كشورهاى اين منطقه كه همزمان با آغاز ورود پيشقراولهاى استعمار آغاز شد، غالباً به وسيله‌‌ى علماى دين و مصلحان دينى پديد آمد. نام رهبران و شخصيتهاى برجسته چون سيدجمال‌‌الدين و محمد عبده و ميرزاى شيرازى و آخوند خراسانى و محمود الحسن و محمدعلى و شيخ فضل‌‌الله و حاج آقا نورالله و ابوالاعلى مودودى و دهها روحانى معروف بزرگ و مجاهد و متنفذ از كشورهاى ايران و مصر و هند و عراق در صفحات تاريخ براى هميشه ثبت و ضبط است.
در دوران معاصر هم نام درخشان «امام خمينى» عظيم چون ستاره‌‌ى پرفروغى بر تارك انقلاب اسلامى ايران ميدرخشد. در اين ميان، صدها عالم معروف و هزاران عالم غيرمعروف نيز، امروز و ديروز، نقش‌‌آفرين حوادث اصلاحىِ بزرگ و كوچك در كشورهاى گوناگون بوده‌‌اند. فهرست مصلحان دينى از قشرهاى غيرروحانى همچون حسن‌‌البناء و اقبال لاهورى نيز بلند و اعجاب‌‌انگيز است.
روحانيان و رجال دين‌‌شناس كمابيش در همه جا مرجع فكرى و سنگ صبور روحى مردم بوده‌‌اند و هرجا كه در هنگامه‌‌ى تحولات بزرگ، در نقش هدايتگر و پيشرو ظاهر شده و در پيشاپيش صفوف مردم در مواجهه با خطرات حركت كرده‌‌اند، پيوند فكرى ميان آنان و مردم افزايش يافته و انگشت اشاره‌‌ى آنان در نشان دادن راه به مردم، اثرگذارتر بوده است. اين به همان اندازه كه براى نهضت بيدارى اسلامى داراى سود و بركت است، براى دشمنان امت و كينه‌‌ورزان با اسلام و مخالفان حاكميت ارزشهاى‌‌اسلامى ، دغدغه‌‌آفرين و نامطلوب است و سعى ميكنند اين مرجعيت فكرى را از پايگاه‌‌هاى دينى سلب كرده و قطبهاى جديدى براى آن بتراشند؛ كه به تجربه دريافته‌‌اند كه با آنان ميتوان بر سر اصول و ارزشهاى ملى براحتى معامله كرد! چيزى كه در مورد عالمان باتقوا و رجال دينىِ متعهد هرگز اتفاق نخواهد افتاد.
اين، وظيفه‌‌ى عالمان دين را سنگين‌‌تر ميكند. آنها بايد با هوشيارى و دقت فراوان، و با شناخت شيوه‌‌ها و ترفندهاى فريبنده‌‌ى دشمن، راه نفوذ را بكلى ببندند و فريب دشمن را ناكام كنند. نشستن بر سفره‌‌ى رنگين متاع دنيا، از بزرگترين آفتها است. آلوده شدن به صله و احسانِ صاحبان زر و زور و نمك‌‌گير شدن در برابر طاغوتهاى شهوت و قدرت، خطرناك‌‌ترين عامل جدائى از مردم و از دست دادن اعتماد و صميميت آنها است. منيّت و قدرت‌‌طلبى كه سست‌‌عنصران را به گرايش به سوى قطبهاى قدرت فرا ميخواند، بستر آلودگى به فساد و انحراف است. اين آيه‌‌ى قرآن را همواره بايد در گوش داشته باشند كه: «تلك الدّار الأخرة نجعلها للّذين لايريدون علوّا فى الأرض و لا فسادا و العاقبة للمتّقين».(9)
امروز در دوران حركتهاى اميدبخش بيدارى اسلامى، گاه صحنه‌‌هائى ديده ميشود كه نمايشگر تلاش عمله‌‌ى آمريكا و صهيونيسم براى تراشيدن مرجعيتهاى فكرىِ نامطمئن از يك سو، و تلاش قارونهاى شهوتران براى كشاندن اهل دين و تقوا بر سر بساط مسموم و آلوده‌‌ى خود، از سوى ديگر است. علماى دين و رجال ديندار و دين‌‌مدار، بايد بشدت مراقب و دقيق باشند.
دومين نكته، لزوم ترسيم هدف بلندمدت براى بيدارى اسلامى در كشورهاى مسلمان است؛ نقطه‌‌ى متعالى و والائى كه بيدارى ملتها را بايد سمت و سو دهد و آنان را به آن نقطه برساند. با شناسائى اين نقطه است كه ميتوان نقشه‌‌ى راه را ترسيم كرد و هدفهاى ميانى و نزديك را در آن مشخص نمود.
اين هدف نهائى نميتواند چيزى كمتر از «ايجاد تمدن درخشان اسلامى» باشد. امت اسلامى با همه‌‌ى ابعاض خود در قالب ملتها و كشورها، بايد به جايگاه تمدّنىِ مطلوب قرآن دست يابد. شاخصه‌‌ى اصلى و عمومى اين تمدن، بهره‌‌مندى انسانها از همه‌‌ى ظرفيتهاى مادى و معنوى‌‌اى است كه خداوند براى تأمين سعادت و تعالى آنان، در عالم طبيعت و در وجود خود آنان تعبيه كرده است. آرايش ظاهرى اين تمدن را در حكومت مردمى، در قوانين برگرفته از قرآن، در اجتهاد و پاسخگوئى به نيازهاى نوبه‌‌نوى بشر، در پرهيز از تحجر و ارتجاع و نيز بدعت و التقاط، در ايجاد رفاه و ثروت عمومى، در استقرار عدالت، در خلاص شدن از اقتصاد مبتنى بر ويژه‌‌خوارى و ربا و تكاثر، در گسترش اخلاق انسانى، در دفاع از مظلومان عالم، و در تلاش و كار و ابتكار، ميتوان و بايد مشاهده كرد. نگاه اجتهادى و عالمانه به عرصه‌‌هاى گوناگون، از علوم انسانى تا نظام تعليم و تربيت رسمى، و از اقتصاد و بانكدارى تا توليد فنى و فناورى، و از رسانه‌‌هاى مدرن تا هنر و سينما، و تا روابط بين‌‌الملل و غيره و غيره، همه از لوازم اين تمدن‌‌سازى است.
تجربه نشان داده است كه اينها همه، كارهاى ممكن و در دسترس توانائيهاى جوامع ما است. نبايد با نگاه شتابزده يا بدبينانه به اين چشم‌‌انداز نگريست. بدبينى به توانائيهاى‌‌خود، كفران نعمت الهى است؛ و غفلت از امداد الهى و كمك سنتهاى آفرينش، فرو لغزيدن به ورطه‌‌ى: «الظّانّين بالله ظنّ السّوء»(10) است. ما ميتوانيم حلقه‌‌ى انحصارات علمى و اقتصادى و سياسىِ قدرتهاى سلطه‌‌گر را بشكنيم و امت اسلامى را پيشروِ احقاق حق اكثريت ملتهاى جهان كه اينك مقهور اقليت مستكبرند، باشيم.
تمدن اسلامى ميتواند با شاخصه‌‌هاى ايمان و علم و اخلاق و مجاهدت مداوم، انديشه‌‌ى پيشرفته و اخلاق والا را به امت اسلامى و به همه‌‌ى بشريت هديه دهد و نقطه‌‌ى رهائى از جهان‌‌بينى مادى و ظالمانه و اخلاقِ به لجن كشيده‌‌اى كه اركان تمدن امروزىِ غربند، باشد.

جدول | مرور سریع بيانات امام خامنه ای در سفرشان به خراسان شمالی

به مناسبت سفر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به استان خراسان شمالی پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR «مرور سریع» بیانات ایشان را در اختیار كاربران خود قرار می‌دهد.

نرم افزار فتيان: « بیانات رهبر معظم انقلاب در سال 1388»

بسم الله الرحمن الرحيم

[="#ff0000"]نرم افزار فتيان، متن بيانات مقام معظم رهبري در سال 1388
[/]

اميدوارم بهره ببريد

منبع بيانات

http://www.leader.ir

ساخت نرم افزار به كوشش

http://fetyan.net

اللهم احفظ قاعدنا الخامنه اي