بحران جامعه

اشتغال زنان و بحران جامعه

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام العلیکم؛ با توجه به سخنرانی های متعدد مقام معظم رهبری پیرامون اقتصاد مقاومتی، این مطلب برای کسانی که قدرت اجرایی دارند می تواند مفید واقع شود:

  • انتقاد : بیشتر کارمندهای شرکت های دولتی و خصوصی قریب به 60-70 درصدشان را زنان تشکیل می دهند که این مسئله موجب تغییر در ساختار اجتماعی آن هم در ابعاد گسترده می شود؛ چرا که اولاً زنان اغلب نان آور خانواده نیستند؛ یا بر حسب میل باطنی به تجملات روی می آورند و نیز خود را مسئول دیگران نمی دانند. ثانیاً، اگر مرد بی کاری که جایگاه او را اشغال نموده بخواهد از وی خواستگاری نماید، باید منتظر پاسخ منفی باشد؛ زیرا غیرت زن اجازه نمی دهد که با مرد بی کار ازدواج کند؛ در حالی که خواستگاری می تواند در شرایط عکس متفاوت باشد. ثالثاً، حالات رفتاری و گفتاری زنان بسیار شبیه به مردان شده و از این نظر آن مهربانی و مودتی که خداوند برای استحکام خانواده پایه گذاری نهاده از بین می رود و میل به ازدواج کاهش می یابد. رابعاً، بسیار مشاهده شده که مردان در محیط کار با زنان نامحرم انس کلامی گرفته و احساسات آنان را در جهت منافع خویش تحریک می کنند، چه همکار باشد یا چه ارباب رجوع؛ نتیجه فساد در محیط کار است. در نهایت این گونه بی عدالتی ها زمام کار را از دست عقل و منطق خارج نموده و جامعه را متلاشی می کند و این کار نباید حداقل در جامعه اسلامی صورت گیرد.
  • پیشنهاد : باید زنان برای کار در خانه و تربیت فرزندان و سایر خدماتشان حقوق دریافت کنند تا کار خویش را بی ارزش تصور نکنند و این گونه میل آنان به ازدواج نیز بیشتر می شود. با گسترش زندگی شهر نشینی و افزایش نیازها، همانند گذشته خدمات بلاعوض به طور مستقیم نمی تواند برای رفع نیازهای افراد کافی باشد و پول به عنوان یک واسط، دامنه این خدمات را گسترش می دهد و زنان نیز این کمبود را احساس می کنند.