**** انجام شناسی ( = معاد شناسی ) در سه مرحله . ب : برزخ ؟ *****
ارسال شده توسط صادق در دوشنبه, ۱۳۹۴/۰۷/۱۳ - ۱۳:۴۳جنس عالم برزخ چیست ؟
سطح اطلاعات و آگاهی های ما از عالم برزخ بسیار محدود است.جزییات در مورد این عالم چندان برای ما روشن نیست ؛ منبع اصلی ما در ادراک ویژگی های عالم برزخ منایع نقلی و روایات است که آن هم خالی از اجمال و ابهام و اختصار نیست .به علاوه برخی کلیات و اصول در خصوص عالم برزخ نیز از علوم عقلی به دست می آید ، در هر صورت نباید توقع داشت که نظرات دقیق و قطعی در خصوص جزییات این عالم داده شود .
در مورد جنس عالم باید گفت، عالم برزخ عالمی بین عالم ماده و آخرت است . در آن خصوصیات مادی آن گونه که در این عالم می بینیم وجود ندارد ، از این جهت عالم برزخ را همان عالم مثال دانسته اند ؛ بنا براین گفته می شود که در عالم برزخ نه تجرد محض از ماده وجود دارد و نه ویژگی های عالم ماده به طور کامل جریان دارد .
درباره حقیقت عالم مثال گفته شده: عالم مثال عالم روحانی و از جوهر نورانی است . از این نظر که محسوس مقداری است ، شبیه جوهر جسمانی است؛ از این لحاظ که نورانی است، شبیه جوهر مجرد عقلی است، ولی نه مرکب مادی است و نه جوهر عقلی ،بلکه برزخ و حد فاصل بین آن دو عالم است.(1)
درک تفاوت صورت اشیا در عالم مثال و ماده بدین صورت خواهد بود که شیء در عالم مثال صورت مقداری دارد و از ماده منزه است، ولی همان شیء وقتی در عالم ماده ایجاد شود ، غیر از مقدار ماده نیز دارد. صورت شیء در عالم مثال مثل صورت آدمی در آینه است که مقدار و شکل دارد، ولی ماده ندارد، اما صورت انسان در عالم جسمانی غیر از مقدار و شکل ، ماده نیز دارد.
روح انسان پس از مرگ و بریدن از بدن مادی، خود را با بدن برزخی و یا «قالب مثالی» مییابد و میبیند، بدنی که متناسب با نظام برزخی بوده، اتحادش با روح، قویتر از اتحاد آن با بدن مادی در زندگی دنیوی است.
بدن برزخی از آن جا که از بدن مادی بالاتر است، از سنخ ماده و جسم طبیعی نیست که احکام ماده بر آن غالب باشد، ولی از آن جا که از بدن قیامتی پایینتر است، دارای برخی لوازم ماده چون، شکل، اندازه و مقدار میباشد.
روایات نیز به صراحت بیانگر این حقیقتند که بدن برزخی شبیه بدن دنیوی است. امام صادق(ع) میفرماید: «ارواح مؤمنان (در برزخ) در بدنهایی شبیه بدنهای دنیوی آنان است»(2)
پینوشت:
1. عبدالرحمن جامی، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص الحکم، ص 55، نشر مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران 1370ش.
2. بحارالانوار، ج 6، ص 268، روایت 119.