اقدام متقابل

هست مال کافر بر مؤمن حلال؟

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم  سلام، سوال فقهی دارم درباره ی جمله ی "هست مال کافر بر مومن حلال"، سند آن چیست و چقدر معتبر است خصوصا از نظر امام خامنه ای؟ مصادیق عینی این جمله چه کسانی هستند؟ اسرائیلی ها؟ شهروندان اسرائیل؟ کارخانه ها و شرکتهای اسرائیلی؟ کارخانه ها و شرکتهایی که در اسرائیل هم کارخانه دارند؟ شرکتهایی که به اسراییل کمک مالی می کنند؟ شرکای تجاری و اقتصادی بین الملل چه به صورت شرکت یا کشور؟ یا چه؟ افراد حقیقی یا حقوقی که فساد علنی در زمین می کنند چطور؟ مال آنها بر مومن حلال است یا نه؟ ایا باید مومن بود یا مسلم بودن کافی است؟ (جمله ی عربی دقیق روایت می تواند کمکمان کند چون این فقط یک بیت شعر است که نقل به مضمون می گوید : گفت آگه نیستی زین مسأله / هست مال کافر بر مومن حلال البته مایه ی بسی تاسف است که ما احکام به این مهمی و حساسیت را در شعر بخوانیم نه در سر تیتر همیشگی پایگاه های مذهبی) مثلا می پرسم سایت های پورن یا بانکهای ربوی مالشان حلال است یا نه؟ نیت مسلمان اگر خالص نباشد و اگر کسب مال حلال باشد یا اشتغالزایی مال ایشان بر ما حلال است یا حرام؟ مسلما سوال من این است که ایا نقض کردن حقوق انها ایرادی دارد یا انکه توصیه شده است به هر نیتی که باشد عمل کردن در جهتی که به ایشان اسیب بزند ممدوح است؟ یا پورن استارها و بانکدارهای ربوی بین المللی؟ این افراد حقیقی-حقوقی باید چه شوند؟ ایا اگر اسما مسلمان باشند باید تبریه شوند یا به جرم فساد علنی و گسترده محکوم به مرگ و یا لاقل مصادره ی اموال هستند؟ ما نمی دانیم حقوقمان را و این اصلا منصفانه نیست.اینگونه به نظر می اید که متاسفانه به احکام و حقوقی که به نفع مسلمین است به اندازه ی کافی پرداخته نمی شود چون حساسیت جوامع بین الملل را بر می انگیزد و کار به اینجا می رسد که انها به ما می گویند چرا ازادی فساد ندارید؟ و اینگونه احکام را اگر هم کسی شاید ذکر کند مدام با اما و اگر می اورند و توصیه به استفاده نکردن و حفظ قوانین بین الملل!!! در حالی که به گمان من سخت کردن احکام به همان اندازه گناه است که سرسری گرفتن احکام، و بعضی از ظرفیت ها اگر برای زنده نگه داشتن انها اجرا شود حتی ثواب هم دارد. حال اگر هست مال کافر بر مومن حلال یک فقه معتبر است خوشحال می شوم ذکر منبع روایات و داستانها کنید. من نمی توانم تصور کنم زمانی را که روحانیت علیه قوانین به پا خیزد و انها را مردود شمارد. برداشت من این است که قوانین کشورها من جمله ایران از منطر دینی واجب شمرده می شود در حالی که نظر اسلام این نیست و ما نمی توانیم به خاطر پایبندی به قانون های انسانی از حقوق الهی خود مانند" هست مال کافر بر مومن حلال" چشم بپوشیم.  چگونه می شود مثلا بانکهای ربوی در سراسر جهان را دید و یا کاباره ها و کازینوها را و اقدامی موثر برای مقابله با انها برنداشت؟ اقدامی که به ضرر انها تمام شود و به سود مسلمین... چیزی مانند مصادره ی اموال.... ایده ی من نفوذ در سیستم تبلیغاتی و پول گرفتن ولی کار نکردن است  ما خیلی راحت با بعضی مسایل کنار می اییم و حقوق کازینوها و کاباره ها و ... را محترم می شماریم، اما مگر نه این است که خیانت به خیانتکاران نزد خدا وفاداری است؟  ما باید به قوانین احترام بگذاریم؟ هرچند ظالمانه باشد؟ چه در ایران چه در خارج؟ این منصفانه است؟ یعنی اگر روزی خواستند مثلا به بهانه های مختلف اموال ما را مصادره ی قانونی کنند بگوییم سمعا و طاعتا؟ خواه ایران باشد یا هر جایی دیگر؟ ایا هر قانونی محترم است، هرچند قانونگذار حقوق نامشروعی را تصویب کند؟ یعنی باید تسلیم شد یا باید چه قانونی چه فراقانونی چه غیر قانونی، پایبند به قوانینی که حقوق مسلم ما را سلب می کند کافر باشیم؟  دزدیدن پول های اسرائیلیان و یا کارخانه ها در انجا چطور؟ اگر بتوانیم نفوذ کنیم و در عوض تبلیغ نکردن از انها پول بگیریم چطور؟ وعده و امار دروغ بدهیم و هویت خودمان را جعل کنیم و ضربه بزنیم برای من عجیب است که اکثر کسانی که با انها در اینباره صحبت کردم فی الواقع جوابی به من ندادند و ترجیح دادند بگویند برو تلفنی بپرس یا از دیگری بپرس... امیدوارم جوابی که می گیرم کلیشه ای نباشد و تشریح کند و سوال را بر طرف کند.