بازی های کامپیوتری و فیلم های غیر اخلاقی عامل «بحران هویت جنسی مردان جوان»
ارسال شده توسط حامی در پنجشنبه, ۱۳۹۴/۰۵/۰۱ - ۲۲:۴۷بازی های کامپیوتری و فیلم های غیر اخلاقی عامل «بحران هویت جنسی مردان جوان»
فیلیپ زیمباردو، استاد برجسته روانشناسی دانشگاه استنفورد با مطالعه بر روی 20 هزار جوان در کتاب تازه خود با عنوان «مردان جدا افتاده» استدلال می کند که افراط در بازیهای کامپیوتری و تماشای فیلمهای غیراخلاقی مردان جوان را در معرض جدایی اجتماعی از واقعیت و بحران جنسی قرار داده است
فیلیپ زیمباردو، استاد برجسته روانشناسی دانشگاه استنفورد در کتاب تازه خود استدلال می کند که افراط در بازیهای کامپیوتری و تماشای فیلمهای غیراخلاقی مردان جوان را در معرض جدایی اجتماعی و جنسی از واقعیت قرار داده است، آنها به جای آنچه به طور طبیعی یک مرد جوان باید انجام دهد، در اتاقهای خود در تنهایی و در دنیایی مجازی زندگی میکنند.
پروفسور زیمباردو میگوید: «من دارم زنگ خطر را به صدا در میآورم، با صدای بلند و واضح. بازیهای کامپیوتری و فیلمهای غیراخلاقی اینترنتی دارد مردانگی را به معنایی که ما میشناسیم نابود میکند. این فناوری در حال تخریب چیزهایی است که معنای مذکر بودن میدهد».«اینترنت نسلی از مردان جوان را بار آورده که دیگر چیزهایی را که مردان جوان به طور عادی انجام میدادند انجام نمیدهند».او برای نوشتن کتابش «مردان جدا افتاده»، که با همکاری با نیکیتا کلمب نوشته، درباره ۲۰ هزار جوان تحقیق کرده و بسیاری از سایتهای بازی کامپیوتری و فیلمهای غیراخلاقی را بررسی کرده است.پروفسور زیمباردو تاکید میکند که کتاب او حمله به بازیهای کامپیوتری و فیلمهای غیراخلاقی نیست بلکه هشدار او در مورد افراط در این بازیها و تماشای فیلمهای غیراخلاقی است که پسران و مردان جوان را در وضعیتی "بحرانی" قرار داده است؛ او معتقد است که روزی پنج ساعت یا بیشتر بازی کامپیوتری زیادهروی است هر چند که او به کسانی برخورده که تا روزی ۱۵ ساعت مشغول بازی کامپیوتری هستند.او برای بحران مردان به عقبافتادگی تحصیلی مردان اشاره میکند: «در تمام دنیا بررسیها نشان میدهند دختران تقریبا در تمام زمینههای تحصیلی از پسرها جلو افتادهاند و در تحصیل و کار سختکوشترند». پروفسور زیمباردو معتقد است ترکیب بازیهای کامپیوتری و دسترسی به فیلمهای غیراخلاقی رایگان که از این نظر در تاریخ سابقه نداشته، اعتیاد تازهای را بوجود آورده؛ ترکیب بازی کامپیوتری و فیلمهای غیراخلاقی کارکرد مرکز پاداش مغز را تغییر میدهد، به تعبیر او سیمکشی مغز را تغییر میدهد، و نوعی اعتیاد و هیجان زدگی ایجاد میکند.او میگوید این پدیده موقتی نیست و اگر آن را نادیده بگیریم بدتر میشود، او معتقد است که بازیهای کامپیوتری و فیلمهای غیراخلاقی در اکثر موارد فعالیتهایی انفرادی هستند که مانع رشد اجتماعی میشوند و پسران و مردان جوان را در دنیایی محصور میکند که هیجانانگیزتر از دنیای واقعی است، اما چالش بسیار کمتری دارد، آنها ترجیح میدهند فیلمهای غیراخلاقی نگاه کنند تا اینکه در دنیای واقعی دختری درخواست آنها را رد کند.او میگوید افراط در تماشای فیلمهای غیراخلاقی و بازی کامپیوتری باعث شده حوصله پسرها در مدرسه سر برود و علاقهشان را به تماس انسانی از دست بدهند و قطع ارتباط با جامعه را ترجیح بدهند.اما چرا پسرها و مردان «بحرانزدهاند»؟
خانواده و مدرسه
پروفسور زیمباردو معتقد است هر کس برای رشد مناسب به پدر و مادر هر دو نیاز دارد چون به عشقهای متفاوت نیاز دارد:«عشق مادران بیقید و شرط است، چون فرزند از بطنشان بیرون آمده، مادر عشق میورزد، در هر حالتی».«عشق پدران مشروط است. اگر پول توجیبی میخواهی یا اگر میخواهی با کامپیوتر بازی کنی، باید نشان دهی که استحقاقش را داری. بین پدران و پسران همیشه معاملهای در کار است، چون اسم من در شناسنامهات یا به صرف وجودت، به هرچه بخواهی نمی رسی. برای جلب تحسین و عشق پدر باید کارهایی انجام دهی یا به چیزی برسی». اکنون نیمی از پسران از این منبع انگیزش محروم هستند، خانوادههای تکوالد در غرب گسترش بسیاری پیدا کرده، تقریبا یک چهارم کودکان در بریتانیا در خانواده تکوالد بزرگ میشوند، در اکثریت قریب به اتفاق موارد این والد مادر است.به عقیده پروفسور زیمباردو، پسرها هر چه بیشتر جای پدر یا الگوی مردانه را در خانواده خالی میبینند و خانوادهها هر چه بیشتر زنانه میشوند. از این رو پسرها روز به روز بیشتر به دنیای بازی کامپیوتری و فیلمهای غیراخلاقی می خزند و به این ترتیب روز به روز از نظر تحصیلی و اجتماعی و رشد از دختران عقب میافتند.در بریتانیا پسران جوان در مقابل هر نیم ساعتی که با پدرانشان حرف میزنند ۴۴ ساعت را با کامپیوتر و و موبایل و تبلت شان وقت میگذرانند.این پسران جوان حوصله مدرسه را ندارند، پدر یا کسی که الگوی مردانه آنها باشد و برایشان انگیزه ایجاد کند در زندگی نمیبینند از این رو نمی توانند رابطه عاشقانه شکل دهند.آنها فکر میکنند حقشان است که به جای به دست آوردن، همه چیز را دیگران (اکثرا پدر و مادر) برایشان فراهم کنند و به سمت آیندهای پر از بدهی، کارهای نیمه تمام و بی مسئولیتی میروند. او همچنین به شیوع پنج برابر اختلال کمتوجهی - بیشفعالی (adhd) در پسران اشاره میکند.پروفسور زیمباردو ویژگیهای جامعه فعلی غرب را از دلایل این پدیده میداند، مقرراتی که به نفع زنان تنظیم میشوند، مدارس که هر چه بیشتر وجوه زنانه و دخترانه میگیرند (در آمریکا ۹۰ درصد معلمهای مدارس ابتدایی و در بریتانیا ۸۰ درصد زن هستند) بنابراین آنچه به شاگردانشان عرضه می کنند بیشتر مناسب دانش آموزان دختر است، کمبود فعالیتها و امکانات ورزشی و بیتوجهی به آن هم مزید بر علت میشود.او همچنین به کمبود گسترده آموزشهای جنسی در مدارس انتقاد میکند.پروفسور زیمباردو همچنین معتقد است که سیاستهای اجتماعی باید به نحوی هدایت شود که مردان و زنانی که صاحب فرزند میشوند تشویق شوند در کنار هم زندگی کنند.
رابطه جنسی و فیلمهای غیراخلاقی
به عقیده پروفسور زیمباردو، رابطه جنسی برای مردان بیشتر اساس جسمی و بصری دارد و برای دختران بیشتر جنبه عاشقانه و حسی. مردان بیشتر به سراغ فیلمهای غیراخلاقی میروند چون وجوه جسمی و بصری به راحتی در آنها عرضه می شود اما زنان نمیتوانند وجوه عاطفی را در فیلمهای غیراخلاقی پیدا کنند.او میگوید خود فیلمهای غیراخلاقی هم مثلا به نسبت سیچهل سال پیش تغییر کرده است، در گذشته فیلمهای غیراخلاقی داستانی داشت که در جریان آن افراد وارد رابطه جنسی با یکدیگر میشدند، اما الان دیگر این فیلمها داستانی ندارند و فقط رابطه جنسی به تصویر کشیده میشود:«این معرفی بسیار بدی برای ارتباط جنسی است چون رمانس و عشق را حذف میکند چون جنبه بصری دارد متوجه نمی شوید که چیزی کم است. وقتی صد هزار بار چنین چیزهایی ببینید این برایتان به نُرم اجتماعی تبدیل میشود. پسرها فکر می کنند این چیزی است که زنان یا دختران میخواهند».پروفسور زیمباردو معتقد است که یکی از بزرگترین نگرانی ها برای پسران و مردان این است که دختران یا زنان آنها را نپذیرند و طردشان کنند بنابراین این مردان جوان به جای مواجه با چالش برقراری ارتباط واقعی با جنس مخالف، به سادگی به امنیت تماشای فیلمهای غیراخلاقی در اتاقهایشان پناه میبرند.«پسرها هیچوقت دروننگر نبودهاند. آنها بیشتر معطوف به انجام دادن و اجرا کردن هستند، دخترها بیشتر بر وجود و احساس متمرکزند. دنیای بازیهای کامپیوتری انجام دادن و اجرا کردن را به جای فکر کردن تشویق میکند. این بازیها زیاد برای دخترها جالب نیستند».
منبع : سایت بی بی سی جهانی