اعتراف به گناه در خواستگاری

به حرف های نامزدم درباره گذشته اش چقدر اعتماد کنم؟

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:


با سلام

پسری هستم حدودا 25 ساله
مدتی هست با یک دختر خوش اخلاق و زیبا اشنا شدم که اهل قران و نماز هم هست
ما قصد ازدواج داریم ولی متاسفانه من به گذشته همسر اینده ام خیلی حساسم
بعد از چند وقت اشنایی که حرف ازدواج رو پیش کشیدم بهش گفتم که من از گذشته ات هیچی نمیدونم
ولی الان یک لحظه خودت اینجا خدا رو در نظر بگیر و اگر چیزی هست بگو
یک لحظه خودش هم خشکش زد ولی گفت از گذشته ام میگم ولی دیگه حسابی رو ازدواجمون باز نمیکنم
و ازت هم میخوام دیگه دربارش حرف نزنی چون اخلاقت رو میدونم.

خلاصه شروع کرد به تعریف و گفت که در دوران نوجوانی حدود 15-14 سالگی با یک پسر دوست شدم
و بعد از مدت خیلی کم فهمیدم که با چند دختر دیگر هم دوست هست و به همین خاطر رابطه مون رو بهم زدم.
و گفت که سطح رابطه شون فقط در این حد بوده که در راه مدرسه همدیگر میدیدیم و باهم حرف می زدیم چون اون موقع گوشی موبایل و این چیزها نبود.

بعد از اینکه من با اون پسر به هم زدم متاسفانه اون پسر شروع کرده به گفتن حرفهای زشت پشت سر من
که من با فلان دختر رابطه داشتم و بکارتش رو از بین بردم و ...
متاسفانه این حرف ها به گوش چند نفر از هم محلی های من رسیده و تحت تاثیر قرار گرفتند و شروع کردن به بدگویی از من در محله.
اما چند وقت قبل اون پسر که بعد از چند سالی اتفاقی من رو دیده بود، شروع کرده به حلال خواهی و
گفته چند وقت هست که دنبالت میگردم و اخر پیدات کردم
ولی من قبول نکردم و بهش گفتم: واگذارت کردم به خدا.

به هر حال این خانم گفت کل این ماجرا این هست ولی بنده خیلی حساس به این موضوع هستم.
ولی وقتی گفتم که احساس میکنم واقعا اتفاقی بین شما افتاده، ایشون گفتن که مشکلی نیست به ازدواج فکرنکنیم تا خیالت راحت باشه.
من به این خانم گفتم میتونم ببرمت ازمایش و ثابت بشه مشکلی نیست و ایشون هم حاضر هست این کارو بکنه ولی زندگی اول کار خراب میشه .
حتی وقتی گفتم حاضری برای اثباتش درست روی قران بگذاری که قبول کرد و گفت ولی بازم زندگی خراب میشود.
حالا از کارشناس محترم میخواهم که منو راهنمایی کنن و بگن چی کار کنم؟

لطفا کمک کنید چون واقعا نیاز دارم به راهنمایی شما




با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید


در برابر غیر خدا اعتراف به گناه یا انکار گناه؟

انجمن: 

سلام. اگر کسی مرتکب گناهی شد، بدون شک نباید آنرا در بین مردم جار بزند و علنی کند. ولی آیا اگر از ما پرسیدند که آیا فلان گناه را کرده ای، باز هم باید انکار کنیم و بگوییم "نه"؟

لطفاً مبانی قرآنی و حدیثی پاسخ نیز ذکر شود.

چه مقدار از رازهای خصوصی زندگی را باید در جلسات خواستگاری گفت؟

با سلام و احترام
در جلسات خواستگاری تا چه حد باید در مورد راز های زندگی خود حرف بزنیم ؟میدونیم که در بسیاری از مواقع خواستگاری ها به ازدواج ختم نمیشه آیا گفتن راز های شخصی نمیتونه بعدا مشکلات زیادی رو برای فرد ایجاد کنه؟
به عنوان مثال چند مورد از راز های خصوصی:
- بیماری خاصی که در مدت زمان معینی در گذشته وجود داشته و حال بر طرف شده
- روابط جنسی قبل ازدواج چه خود ارضایی چه رابطه با جنس مخالف و موافق!!!
- بیماری خاص پدر و مادر که هنوز وجود داره
- معتاد بودن یکی از اعضای خانواده مثل برادر یا پدر
- خیانت مادر یا خواهر به همسر خود(بی آبرویی های درون خانوادگی!)
- ازدواج موقت داشتن قبل خواستگاری(چه دختر چه پسر)
- زندانی بودن یکی از اعضا خانواده یا سابقه دار بودن یکی از اعضای خانواده یا خود فرد
- اینکه فرد توسط خانواده ای غیر خانواده خودش بزرگ شده باشه(سر راهی بودن)
و کلا هر مسئله ای که میتونه خصوصی باشه
اگر حتما هر یک از موارد فوق باید قبل ازدواج گفته بشه آیا در جلسه اول بیان بشه یا جلسات بعدی؟ آیا باید مستقیم بگیم یا غیر مستقیم و از طریق فرد سوم(چون گاهی بیان رازها ساده نیست مثلا شاید فردی خجالت بکشه در مورد بیماری خاصی که داشته صحبت کنه یا بگه پدرش معتاده و...)
و البته میدونیم عدم بیان برخی از موارد فوق میتونه مشکل آفرین باشه
نکته بعد اینکه کیفیت سوال پرسیدن درمورد رازهای فرد مقابل چطوری باید باشه؟ مستقیم بگیم راز هات رو بگو؟یا با تحقیق بریم در زندگی مردم تجسس کنیم ورازهاشون رو پیدا کنیم؟!!!
لطفا دوستانی که متاهل هستند در بحث شرکت کنند به صورت فعال!
با تشکر