اصل علیت

علت غایی و اختیار

درود
آیا علت غایی برای وقوع فعل لازم است؟ فلاسفه پاسخ مثبت دادند غافل از این که علت غایی یعنی نفی اختیار. بگذریم از این که بسیاری از کارهای ما به نتیجه نمی رسد و بدون غایت است. در طبیعت هم غایت نداریم. البته نمیدانم این حرف با غایتمندی جهان سازگار هست یا نه.
متمایلم نظر شما را بدانم.
سپاس

ترجیح بدون مرجح؛ فعل بدون علت غایی

درود

یک بحثی با جناب سدید داشتم درباره علت غایی و اختیار و این که بعضی معتقدند که علت غایی لازم نیست تا فعل انجام شود. حرف قابل تاملی است.

اما یک سوال برام پیش اومده که در این صورت با ترجیح بدون مرجح چه میکنند؟!! یعنی این که فاعل خودش علت اراده است بدون این که علتی برای ترجیحش باشد؟ این خلاف اصل علیت نیست که ترجیح بدون مرجح را محال می داند؟!

سپاس

نقد اصل سنخیت علت و معلول

با سلام و احترام خدمت کارشناس محترم
با توجه به اصل سنخیت علت و معلول چطور از علت غیر مادی معلول مادی وجود می آید؟( طبق این اصل هر چه از معلول از صفات کمالی یافت می شود به طریق اولی باید در علت یافت شود.)
چند جور دیگر هم میتواند این مسئله رو عنوان کرد مثلا: خدا علت ماست ولی تغییری ندارد ولی در ما حرکت هست آیا این خودش ردی بر اصل سنخیت علت و معلول نیست؟
در کل بر چه مبنایی این اصل اثبات میشود؟
سپاس
@};-@};-@};-

بسط علیت به عالم خارج چگونه ممکن است؟

با سلام و احترام
بنده سوالی در مورد علیت دارم. طبق نظر علامه طباطبایی انسان ابتدا علیت را از رابطه نفس با افعال نفس درک میکند. البته غیر از ایشان عده ای در غرب هم همین نظر رو دارن مثل وایتهد،ریچارد پاپکین و آوروم استرول ( منبع: اصل علیت در فلسفه و کلام – صفحه 69) تا اینجا رو بنده قبول دارم یعنی قائلم به اینکه علیت رو انسان با مشاهده درون خودش کاملا درک میکنه و اصلا این طور نیست که انسان با مشاهده دو پدیده متوالی و استقرا علیت رو در ذهنش انتزاع کنه
اما سوالی که دارم این هست که چرا این رابطه رو بخارج از ذهن خودمون بسط میدیم یعنی خوب اراده من کاملا معلول نفس من هست شکی نیست علیت درون من حاکمه ولی چرا باید خارج از ذهن من هم همینطوری باشه یعنی این اصل در اونجا هم بر قرار باشه؟
البته خوب مشخصه عدم پذیرش علیت ممکن نیست چون در عمل بهش نیاز داریم و البته مبنای تمام علوم هست. در این بنده بحثی ندارم و منکر علیت نیستم بلکه حرفم اینه چطور این اصل رو به بیرون ذهن بسط میدیم
سپاس فراوان

اختیار و چالش پیش روی اصل علیت

سلام.

[SPOILER]به نظر میرسه که کارشناسان سایت و اکثر غریب به اتفاق علمای دینی امروز پافشاری سر سختانه ای دارند که اصل علیت برقرار و استوار و نقض نشدنیست....حتما بارها شنیدید یا خوانده اید که کارشناسان چگونه در برابر مواردی که ادعا میشود که اصل علیت در دنیای کوانتوم نقض میشود.ایستاده و مقابله کرده اند.
ولی چه بخواهند و چه نخواهند باید بپذیرند که علیت قابل نقض شدن است.به ویژه برای توجیه آزاد بودن و مختار بودن آدمی یا خدایشان باید بپذیرند که اصل علیت نقض شدنیست.البته...اینطور هم نیست که پذیرش امکان نقض شدن اصل علیت.اشکال اختیار و حواشی آن را به نحوی بدون اشکال حل کند.اما از جهاتی معقولتره که کارشناسان نقض شدن اصل علیت رو بپذیرن....که البته با پذیرش اینکه اصل علیت قابل نقض شدن است.کار علما و کارشناسان در اثبات عقایدشان مثل وجود یا عدم وجود خدا بسیار سخت خواهد شد.خلاصه کارشناسان تو بد مخمصه ای افتادنِ.به نظر میرسه کارشناسان سایت باید یک اصل علیت جدید اختراع کنند...یک تعریف جدیدی از اصل علیت اخترع کنند.کار علما و کارشناسان دینی جسارتا بیشتر اختراع بوده تا کشف حقایق.خنده دار است که پس از چندین دوره و سالها کارشناسان و علما که بر اصل علیت پافشاری داشته اند و گاها مخالفان و منتقدان اصل علیت را نادان و احمق می خوانده اند چه مستقیم و چه غیر مستقیم.حالا خود باید دنبال تعریف و نگاه تازه ای از علیت باشند و باید بپذیرند آن اصل علیت مرسوم و فراگیر نقض شدنیست.همانطور در طول این همه دوران اصل علیت اختراعی خود را حقیقت مسلم میدانستند حالا هم باید یک اختراع معقول تری داشته باشند از اصل علیت.تا ببینند در ادامه چه پیش خواهد آمد.[/SPOILER]

پس به نظرم کارشناسان باید بپذیرند اصل علیت قابل نقض شدن است یا تعریف و نگاه جدیدی از علیت باید بدهند.البته اینکه می گویم باید بپذیرند و کارشناسان هم بپذیرند همانا! و اینکه بنده کارشناسان را با هفت روش سامورایی مورد جمله قرار می دهم همانا.

حالا سوالام اینه که

1ـ اصل علیت به شکل مرسوم و فراگیرش چه به ما میگوید؟با ابهام سخن نگویید.اینکه هر معلولی نیاز منده علته و بعد هم بگید معلول موجودیه که نیازمند علته نشد اصل علیت.
2ـ چگونه شناخته یا پذیرفته شده؟
3ـ آیا نقض شدنی نیست به هیچوجه؟
4ـ از کجا میفهمیم اختیار داریم و یک ماشین پیشرفته نیستیم؟

اینها را خواهشن روشن بفرمایید تا باقی ماجرا...

[SPOILER]اینم بگم که من دیگه تضاد بین اختیار و اصل علیت اشاره نمی کنم.به اندازه کافی این اشارات ساده و بدیهی را داشته ام.گویا کارشناسان قرار نیست بپذیرند خودشان خواهند فهمید.[/SPOILER]

ممنون.

اختیار یا جبر؟ اختیار یا نقض قانون علیت؟

سلام.
اصل علیت می شه گفت چه مستقیم و چه غیر مستقیم پشتوانه خیلی از براهین اثبات وجود خداست.یک اصلی هست که خیلی از فلاسفه اون رو پذیرفتن و اون رو بدیهی می دونن.
هر پدیده ای و یا هر معلولی ویا هر ممکنی که هستی پیدا می کنه، نیاز به علت و یا هست کننده ای داره.
گفته می شه که ما اختیار داریم،مثلا من می تونم الان انتخاب کنم و اراده کنم به اینکه این تاپیک رو ایجاد کنم و یا ایجاد نکنم.دو تا حق انتخاب دارم.یا تاپیک رو ایجاد کنم و یا نکنم.خوب هر کدوم ممکن هستن.حالا من اراده کردم و اولی رو انتخاب می کنم.اراده من به هر یکی می تونست تعلق بگیره.یعنی هم اراده به اینکه تاپیک رو ایجاد کنم و هم اراده به اینکه تاپیک رو ایجاد نکنم.حالا اینجا هم به قولی دو تا ممکن الوجود داریم.
خوب حالا سوال، چرا اراده من به ایجاد تاپیک تعلق گرفت؟؟

اگر بگیم بدون دلیل که اصل علیت نقض شده.

اگر بگیم دلیل داشته.اونوقت می پرسیم که آیا دلیل داشتن اینکه اراده من به اولی تعلق گرفته اختیار من رو سلب نمی کنه و جبر بر من حاکم نمی شه؟؟فکر کنم سوال مفهوم بود دیگه.سوال آشنایی به نظر می رسه.من این سوال در سایتهایی دیدم که مطرح شده و جواباشو همچنین.ولی هیچ یک از جوابا، برام قانع کننده نبودند.امیدوام قدم به قدم و با زبانی ساده در این تاپیک به پاسخ برسیم.

پی نوشت اول:در یک تاپیک با استاد صدیق سر اینکه آیا خدا اختیار داره و یا نه گفت و گو داشتیم.من نتونستم با فرمایشات استاد صدیق قانع بشم که خدا اختیار داره.حالا یک مرحله برگشتیم به عقب.در این تاپیک می خوام بگم نه خدا، بلکه همه مخلوقات خدا هم اختیار ندارند.و جبر حاکمه بر همه موجودات، البته شایدم نظرم عوض شد طبیعتا.

پی نوشت دوم: یک سوال هم در پی نوشت دوم می پرسم.آیا از نظر عقلی همچین امری که انسان اختیار نداشته باشه ولی در توهم این باشه که اختیار داره، شدنی هست؟یعنی همچین امری از نظر عقلی می تونه که وجود داشته باشه.نمی گم الان وجود داره.بلکه می پرسم.می تونه وجود داشته باشه؟

با تشکر