اشتغال و مدرک بالاتر

شغل تحقیر آمیز

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:


نقل قول:


بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

من یه دختر 28 ساله، مجرد و فوق لیسانس با معدل فوق العاده خوب و از یه دانشگاه نسبتا خوب هستم. بیشتر از یک ساله که از پایان نامه ام دفاع کردم و با این که دکتری برای مصاحبه به چند دانشگاه دولتی روزانه دعوت شدم اما نرفتم. چون با تحقیقات وسیعی که کردم متوجه شدم که رشته من و صد البته گرایش من و از اون مهم تر موضوع پایان نامه من اگرچه یکی از بهترین رشته و گرایش ها و بروزترین موضوعات در دنیاست که حتی چند دانشگاه خوب امریکایی رشته تخصصی پایان نامه من رو به عنوان رشته ورودی دکتری دارند ، اما متاسفانه در ایران حتی تره هم برای اون خرد نمیشه و دکتری این رشته نهایتا باید به تدریس خصوصی تو نقاط دور و نزدیک و یا چند واحد اندک دانشگاهی ( صد البته با پارتی و التماس به این و اون) رضایت بده. البته میدونیم که نحوه پیدا کردن شغل برای افراد مختلف متفاوته و خدا به بعضی ها چنان لطفی کرده که با سر و زبون مثال زدنی و پاچه خواری و پارتی بازی می تونن خودشونو بالا بکشن.

مشکل دیگه من مشکلات خانوادگی عدیده ایی که دارم که دیگه نمیگم چون خودم واقعا حوصله یاداوری مجددشون رو ندارم ولی به این نکته اکتفا می کنم که پدر من با وجود این که بسیار وضع مالیش خوب هست ( 6 باب منزل دارن) یه مقدار خسیسه و تا بهش رو نزنی و دستت رو پیشش دراز نکنی بهت پول نمی ده و تازه بعد از دادن به روش های مختلف آدمو میچزونه که وای دیگه خرجی نداریم و باید برم نسیه بگیرم و من که همیشه نمیتونم خواستگار راه بدم چون همیشه توانایی دادن جهیزیه ندارم و اینا.
اعتراف می کنم که حدود 6 ماه پس از دفاع خیلی افسرده شدم چون هر چی دنبال کار گشتم (حتی کاری که ماهی 200 تومن درامد داشته باشه که حداقل پول توجیبی خودم در بیاد) پیدا نکردم.

تا این که بعد از یه مدتی تو یه موسسه قرآنی کار پیدا کردم. اولش اصلا نپرسیدم که حقوقش چقدره چون فقط به خاطر مفید بودن برای جامعه و رضای خدا رفتم. متاسفانه توی اون موسسه از طرف کادر و کارمندانش با من بسیار بد برخورد شد. یه بار سر یه موضوعی به من گفتن که شما یا نمیفهمی یا نمیخوای بفهمی که باید این کارو انجام بدی ( در صورتی که اصلا وظیفه من نبود). یا این که مدام کنایه میزنن که شما فکر کردی فقط خودت پایان نامه نوشتی و دیگران هیچ کاری نکردن و یا این که شما اصلا حس مسئولیت و همکاری نداری و نمیتونی مسائل رو اهم و مهم کنی و ....
متاسفانه تمام کادر اونجا مدرک تحصلیشون از من پایین تره و با وجود این که خدا رو شاهد میگیرم که حتی از توهین هاشون اشک توی چشمهام جمع شده ولی تا به حال یکبار هم جوابشونو ندادم ( چون من مثل اونا نیستم).

اولش هم که برای کار رفتیم در نهایت تاسف باید بگم که مدیرش گفت شمایی که دنبال کار می گردید اگه یه مقدار هم تحقیر شدید باید تحمل کنید!!!.

متاسفانه مدیر اونجا هم اصلا بلد نیست مدیریت کنه و حتی یکبار تلویحا به من گفت که دخترم رو ببر دستشویی!!!!!. یه سری مسائل دیگه هم هست که نمیگم.

خوب ببخشید زیاد شد اما باید بگم که کاری که من اونجا انجام میدم کار سیکل هست. و به خدا فقط به خاطر این اونجا موندم که ممکنه کسی بخواد قرآن یاد بگیره و راهنماییش کنم که چطور کلاس بیاد همین.

حدود سه ماهه که بطور جدی تو فکر بیرون اومدنم . باور میکنی برای 6 ساعت کار در روز فقط ماهی حداکثر 320 تومن میدن بدون بیمه. حس میکنم استعدادم داره تلف میشه.

از طرفی از بچه های فارغ التحصیل دکتری رشته خودم هم میپرسم میگن همینو بچسب که اصلا گیرت نمیاد حتی گیر ما هم نمیاد.

من تو یه رشته هنری فعالیت دارم وحتی از طرف انجمن اون رشته هر ماه در کمال ادب و احترام برای من دعوت نامه شرکت در مجمع و انتخابات و ... میاد اما متاسفانه توی این موسسه خیلی تحقیر شدم و هر وقت که میخوام کلید بندازم و بیام تو انگار تمام ساختمانش رو روی سرم خراب میکنن.

از شما مشاوره میخوام که کمکم کنید که چکار کنم. در ضمن من برای کار به هر کس که بود رو انداختم بطوری که دیگه واقعا از خودم بدم اومده که چرا اینقدر دست پیش کسان دراز کرده ام.

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

:Gol: