ازدواج موقت،رابطه با جنس مخالف

مدل شرعی دوست جنس مخالف

مقدمه
در این مقالک(!) رابطه ی دختر و پسر در غرب را بررسی می کنم و پس از آن مدل ایرانیزه شده ی آن را که بسیار رواج دارد.پس از آن راهکاری برای مشروع سازی این رابطه ها ارائه خواهم کرد.امیدوارم کارشناسان محترم نظرهای خودشان را درباره ی این مدل اجتماعی بگویند تا نقاط ضعفش رفع شده،قوت بگیرد.
در کشور های غربی یک پسر و یک دختر در ابتدای جوانی با هم دوست شده و رابطه ی عاطفی یا جنسی برقرار می کنند. خانواده های شان از این موضوع آگاه اند و این اتفاق در آن جامعه بسیار عادی است. چنین رابطه ای گاهی به ازدواج منجر می شود و گاهی نه. در صورت به هم خوردن رابطه، دختر به راحتی می تواند با شخص دیگری دوست شده و یا ازدواج کند.(حتی در صورتی که دیگر باکره نباشد.) پسر هم همین طور. در کشوری اسلامی به نام ایران چنین رابطه ای وجود دارد. به علت خلاف شرع بودن normمحسوب نمی شود. این رابطه بسیار رواج دارد. طبق آمار یک نفر (که اسمش را به یاد ندارم)70درصد دختر و پسر های دبیرستانی دوست جنس مخالف دارند(که بعد از ارائه ی این آمار با مخالفت وزیر آموزش و پرورش مواجه شدو گفتند که این افترایی بیش نیست و دختر و پسر های ما به این مسائل اهمیت نمی دهند و بسیار پاک دامن اند و... و آن شخص گفت مدرک و سند دارم و حاضرم مناظره کنم و دولت مردان واقع بین ما گفتند که کارهای مهم تری داریم.)
اما چنین رابطه ی غیر نرمال و نامشروعی می تواند به صورت شرعی هم وجود داشته باشد. فقط مردم باید از رسوم جاهلی شان دست بردارند و احکام اسلامی را بشناسند و اعتقاد داشته باشند که اسلام دینی برای تمام زمان هاست و برای هر نیازی، راهی در چنته دارد.
یک مقایسه
1-در مغرب زمین پسر و دختر از یکدیگر خوششان می آید و تصمیم به برقراری رابطه ی عاطفی می گیرند. در اکثر مواقع پسر، دوست دخترش را به خانواده ی خود معرفی می کند و بالعکس.(دوست دختر ترجمه girl friend است و به دختری اطلاق می شود که یک پسر با او دوست است و رابطه ی عاطفی یا جنسی با او دارد.)
2-اینجا پسری دختری را می بیند، از او خوشش می آید. تنها در صورتی می تواند با او رابطه ی شرعی داشته باشد که شغل، خانه، مدرک تحصیلی و... داشته باشد. و پس از آشنایی خانواده ها با هم، عقد دائم کنند و یک عمر به خوبی و خوشی زندگی کنند.
3-در اسلام(از 1400 سال پیش)چنین شرایطی پیش بینی شده است. اگر پسری به بلوغ های لازم برای ازدواج نرسیده باشد و بخواهد با دختری ارتباط برقرار کند پس از هماهنگی با دختر به خانواده ی او مراجعه می کند.(هماهنگی به معنی گرفتن شماره ی تماس و ابراز علاقه ی خفیف) از پدرش اجازه ی ازدواج موقت(موقت به این دلیل که مسئولیت های سنگینی مانند نفقه بر دوش پسر نباشد و دختر هم نخواهد برای بیرون رفتن از پسر اجازه بگیرد.)می گیرد(ممکن است با شرط عدم نزدیکی باشد یا بدون آن)( یا ابتدا شرط عدم نزدیکی گذاشته شود و بعد از آشنایی بیشتر چنین شرطی برداشته شود. همان طور که در مدل غربی دختر در اوایل آشنایی اجازه ی مقاربت به پسر نمی دهد.)و آن دو این گونه می توانند با هم رابطه ی عاطفی و جنسی مشروع داشته باشند. و این رابطه چیزی از مدل غربی کم ندارد و منافعش نسبت به موقعیت 2 و یا مدل ایرانیزه شده ی رابطه ی دوست پسر-دوست دختر بیشتر است.
فواید روش سوم نسبت به اول و دوم و مدل ایرانیزه شده ی اول
1-پسر و دختر درگیر این رابطه احساس گناه نمی کنند.
2-پسر به مادر دختر محرم می شود و در صورت عبور و مرور در خانه ی آن ها مشکلی ایجاد نمی شود.
3-دیده شدن آن ها در معابر عمومی موجب آبرو ریزی نمی شود چون هیچ گناهی نکرده اند و چون باهم همسر اند.
4-آرامش دارند و در حال گریز از خانواده و جامعه نیستند.
5-خانواده های شان از چنین رابطه ای بین فرزندانشان احساس شرم نمی کنند.
6-در صورت نزدیکی حکم زنا ندارد.
7-رابطه شان پایدار تر از دوستی است.(به این دلیل که همسر یکدیگر محسوب می شوند.)
8-ممکن است بعدا منجر به ازدواجی با سطح شناخت بسیار بالا شود.(امکان آن بسیار زیاد است به خاطر مسائلی مانند عده.)
9-شناخت بسیار بالا در ازدواج باعث کاهش طلاق می شود.
10-50 درصد طلاق های کشور به علت نارضایتی جنسی است و آن دو قبل از ازدواج دائم به خوبی با ویژگی های جنسی یکدیگر آشنا شده اند.
11-اگر در این مدت بچه دار شوند، بچه شان مثل من و شما حلال زاده است و قوانین حقوقی برای او وجود دارد.
12-معاشقه های نامشروعی که در مکان های عمومی انجام می شود، به خانه منتقل شده و مشروعیت می یاد.
13پس از به هم خوردن رابطه ی دو طرف، دختر باید عده بگذراند که فواید زیر را دارد:
الف)در این مدت ممکن است پسر به رابطه برگردد.
ب)دختر در این 45 روز از لحاظ عاطفی تقریبا refresh می شود و در ارتباط بعدی عقده هایش را سر نفر دیگر خالی نمیکند.
البته هستند پسرانی که از این موقعیت سوء استفاده می کنند و پس از چندی همسرشان را رها می کنند و دیگر بر نمی گردند و باعث شکست روحی دختران می شوند.(این اتفاق در ازدواج دائم نیز ممکن است رخ دهد.)
جمع بندی
روش اول که کلا مردود است. روش دوم هم الآن وجود دارد و آثار بدش را داریم می بینیم. اما روش سوم با این که اسلامی ترین روش است و سازگارترین با فطرت، با مخالفت جامعه ی ما، که سنت های کثیف جاهلی بر آن حاکم است، مواجه می شود و این سنت ها رابطه ی پسر و دختر پیش از ازدواج دائم را با عقد موقت مخالف دین می داند و من این دین را قبول ندارم. عده ای هم هستند که کلا بی خیال هستند و برایشان فرقی نمی کند دختر یا پسرشان با جنس مخالف ارتباط نامشروع دارد. که همان مدل اول می شود که ذکرش رفت.
حال از شما می خواهم جواب دهید:
هم اکنون بسیاری از جوانان درگیر چنین گناهی هستند. آیا اشکال دارد که این ها به جای انجام حرام، عمل مستحب انجام دهند و نصف ایمانشان را حفظ کنند؟
با ترویج چنین رابطه ای مشکلات روانی جوانان حل می شود.
بسیاری از گناهان خفی آن ها نیز کم می شود.وقتی کسی همسر دارد سراغ استمناء و آثار فرهنگی(!)جنسی می رود؟
آیا بد است که طلاق کاهش یابد؟
آیا مشکل دارد که شخص در رابطه ای سبک تر از ازدواج دائم مهارت ارتباط با همسر را یاد بگیرد و بتواند در رابطه ای سخت تر با مسئولیت های بیشتر موفق باشد؟
کجایش خوب نیست که جوان هنگام راه رفتن در خیابان چشمش دنبال نوامیس مردم نباشد؟
آیا محدودیت هایی که برای جوانان ایجاد شده چیزی جز سنت های جاهلی است؟
پ.ن:البته برقراری سنت اسلامی در جامعه نیاز به فرهنگ سازی و شعور سازی درست دارد به طوری که سوء استفاده از این سنت نیکو به حداقل برسد.


کارشناس بحث : حامی