اربعین

فایل های صوتی عزاداری دانشجویان در محضر رهبر( اربعین89)۩۩مداح:میثم مطیعی۩۩

انجمن: 

فایل های صوتی عزاداری اربعین سال پیش دانشجویان، در محضر امام خامنه ای


مداح: میثم مطیعی

  1. روضه اربعین (سلام، "فابک للحسین"، ذکر مصیبت و ...) : لینک مستقیم + لینک غیر مستقیم
  2. سینه زنی "از عاشورا تا اربعین، نام تو بر عالم آتش زده" : لینک مستقیم + لینک غیر مستقیم
  3. سینه زنی "چهل شب بی او به سر شد" : لینک مستقیم + لینک غیر مستقیم
  4. سینه زنی "تشنه آب فراتم" : لینک مستقیم + لینک غیر مستقیم
  5. سینه زنی "عاقبت قصه ما سر نرسید" : لینک مستقیم + لینک غیر مستقیم
  6. سینه زنی "یا لیت نا کنا معک" : لینک مستقیم + لینک غیر مستقیم
  7. مناجات پایانی + شعر ("آماده ایم هستی خود را فدا کنیم") : لینک مستقیم + لینک غیر مستقیم

اربعین حسینی در سرزمین شهدا

انجمن: 

سرویس دفاع مقدس ـ
اربعین حسینی فرصتی است برای تجدید پیمان با حضرت حسین بن علی (ع) و شهدای کربلا و همه شهدای سرافرازی که جان در راه برپایی اسلام نهادند.
سال‌هاست که گروه‌های فراوانی از راهیان نور روز اربعین حسینی را در کنار شهدا در مناطق عملیاتی می‌گذرانند و در شهادتگاه‌های شهیدانشان، زیارت اربعین را زمزمه می‌کنند.
گزارش زیر نوشته است با حال و هوای سفر به دیار شهدا در اربعین حسینی.

شرحي بر زيارت اربعين

فراز اول: سلام هاي توصيفي

- السلامُ علي وَليِّ الله و حبيبه؛ سلام بر ولي و حبيب - دوست- خدا.
- السلامُ عـَلي خليلِ اللهِ وَ نجيبه؛ سلام و درود بر خليل و گزيده خدا.
- السلامُ علي صَفيِّ اللهِ و ابن ِ صَفيّـه؛ درود بر برگزيده خدا و پسر انتخاب شده خدا.
- السلامُ علي الحُسين ِ المظلوم الشهيد؛ درود بر حسين مظلوم شهيد.
- السلامُ علي اسيرِ الکربات و قـَتيلِ العـَبرات؛ سلام بر کسي که اسير و گرفتار بلايا و اندوه ها شد و کشته براي اشک ها.
در سلام هاي اوليه زيارت، امام صادق عليه السلام به نوعي اصالت خانوادگي امام حسين عليه السلام را بيان مي نمايد که ايشان فرزند رسول خدا که حبيب خداست، مي باشد . برخي از انبياء در درگاه الهي با نام خاصي توصيف و معروف شده اند. حضرت ابراهيم (علیه السلام) با عنوان خليل الله ، حضرت موسي(علیه السلام) با عنوان کليم الله ، حضرت عيسي(علیه السلام) با عنوان کلمة الله ، حضرت نوح (علیه السلام) با عنوان نبي الله - که البته ايشان اولين پيامبري بودند که مقام نبوت را به دوش کشيدند- حضرت آدم (علیه السلام) با عنوان صفوة الله و حضرت محمد (صلی الله علیه واله) با عنوان حبيب الله مطرح هستند.
براي سلام معاني مختلف ذکر کرده اند، که به اختصار نام مي بريم.
1- سلام، يکي از نام هاي خداي عزوجّل است و مراد آن است که خداوند حافظ تو باشد.
2- سلام به معناي تسليم.
3- سلام به معناي سلامتي.
حال که معناي سلام مشخص شد که به معناي آسايش، امنيت و سلامتي است، به تفسير سلام بر امام حسين عليه السلام مي پردازيم. سلام بر امام به اين صورت است که شخص زائر در حالي که حضور امام ايستاده يا از دور ايشان را در ذهن حاضر نموده و به حضرت سلام مي نمايد و در دل مي گذراند که هيچ آزاري و آسيبي از ناحيه من به آن امام، نه در آن وقت و نه پس از آن نخواهد رسيد؛ زيرا هدف تمامي آن بزرگواران جز هدايت و اصلاح مردم و اعلاي کلمه توحيد و شيوع طاعت خداوند در مردم نيست، لذا آنها از معصيت خدا و تخلف از اوامر و نواهي او، از اخلاق ناپسند مردم از قبيل خود بزرگ بيني، حرص، ريا، بخل، حّب قدرت، غيبت، آزار رساندن و ... اذيت خواهند شد.
زائر بايد حال خود را به گونه اي قرار دهد که مورد رضايت امام باشد، نه مايه اذيت آن حضرت. آن وقت است که در گفتن کلام سلام، صادق است. لذا بايد دل را با آب توبه شستشو داده، و اشک پشيماني از ديده فرو ريزد، و پس از آن به امام عرض سلام داشته باشد.
زائر با عرض سلام، خود رابه آن حضرت نزديک نموده و با تکرار واژه ادب، روح و روان خود را به لحاظ نزديکي به ايشان از پستي ها و رذايل و آلودگي ها پاک مي نمايد و سلام را چنان با ادب و خلوص و اشک و آه بر دل القا مي نمايد، تا سلامتي کامل حاصل گردد و موجب جواب سلام آن بزرگوار گردد.
در واقع زائر با عرض سلام بر آن حضرت و يارانش چهره اجتماعي - سياسي خود را نمايان ساخته و اعلان مي دارد که نه تنها با بت درون مبارزه مي کند، بلکه همانند خود آن بزرگوار، با طاغوتيان، ظالمان، مستبدان و خائنين به مردم، مبارزه کرده و با شعار سلام، خود را در زمره ياران آن حضرت قرار مي دهد.

۩۞۩ اشعار ویژه اربعین ۩۞۩

[="DarkGreen"]

بوی کربلا
بنازم آنکه دایم گفتگوی کربلا دارد
دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد
دلش چون کربلا کوی حسین است و نمی‏داند
که همچون دوردستان آروزی کربلا دارد
به یاد کاروان اربعینی با گریه می‏گوید
به هر جا هست زینب رو به سوی کربلا دارد
اگر چه برده از این سر زمین آخر دلی پرخون
ولی دلبستگی از جان به کوی کربلا دارد
به یاد آن لب تشنه هنوز این عاشق خسته
به کف جامی‏لبالب از سبوی کربلا دارد
اگر دست قضا مانع شد از رفتن به پابوسش
همی بوسیم خاکی را که بوی کربلا دارد... (عبدالعلی نگارنده)

قصه عشق
آنچه درسوگ تو ای پاک‏تر از پاک گذشت
نتوان گفت که هر لحظه، چه غمناک گذشت
چشم تاریخ در آن حادثه تلخ چه دید
که زمان مویه کنان از گذر خاک گذشت
سرخوشید بر آن نیزه خونین می‏گفت
که چه‏ها بر سر آن پیکر صد چاک گذشت
جلوه روح خدا در افق خون تو دید
آنکه با پای دل از قبله ادراک گذشت
مرگ هرگز به حریم حرمت راه نیافت
هر کجا دید نشانی ز تو چالاک گذشت
حرّ آزاده شد از چشمه مهرت سیراب
که به میدان عطش پاک شد و پاک گذشت
آب شرمنده ایثار علمدار تو شد
که چرا تشنه از او این همه بی‏باک گذشت
بر تو بستند اگر آب، سواران عرب
دشت دریا شد و آب از سر افلاک گذشت
با حدیثی که ملائک ز ازل آوردند
سخن از قصه عشق تو زلولاک گذشت (نصراللّه‏ مردانی)

شیون در کربل
اربعین آمد و اشگم ز بصر می‏آید
گوییا زینب محزون ز سفر می‏آید
باز در کرب و بلا شیون و شینی برپاست
کز اسیران ره شام خبر می‏آید (صامت بروجردی)

کاروان اربعین
آنچه از من خواستی با کاروان آورده‏ام
یک گلستان گل به رسم ارمغان آورده‏ام
از در و دیوار عالم فتنه می‏بارید و من
بی‏پناهان را بدین دارالامان آورده‏ام
اندرین ره از جرس هم بانگ یاری برنخاست
کاروان را تا بدین‏جا با فغان آورده‏ام
تا نگویی زین سفر با دست خالی آمدم
یک جهان درد و غم و سوز نهان آورده‏ام
قصه ویرانه شام ار نپرسی خوش‏تر است
چون از آن گلزار، پیغام خزان آورده‏ام
دیده بودم تشنگی از دل قرارت برده بود
از برایت دامنی اشک روان آورده‏ام
تا به دشت نینوا بهرت عزاداری کنم
یک نیستان ناله و آه و فغان آورده‏ام
تا نثارت سازم و گردم بلا گردان تو
در کف خود از برایت نقد جان آورده‏ام
تا دل مهرآفرینت را نرنجانم ز درد
گوشه‏ای از درد دل را بر زبان آورده‏ام
محمدعلی مجاهدی (پروانه)

دل غمین
ما را که غیر داغ غمت برجبین نبود
نگذشت لحظه‏یی که دل ما غمین نبود
هرچند آسمان به صبوری چو ما ندید
ما را غمی نبود که اندر کمین نبود
راهی اگر نداشت به آزادی و امید
رنج اسارت، این همه شورآفرین نبود
ای آفتاب محمل زینب کسی چو من
از خرمن زیارت تو خوشه چین نبود
تقدیر با سر تو مرا همسفر نبود
در این سفر، مقدّر من غیر ازین نبود
گر از نگاه گرم تو آتش نمی‏گرفت
در شام و کوفه، خطبه من آتشین نبود
در حیرتم که بی تو چرا زنده‏ام
عهدی که با تو بستم از اول، چنین نبود
ده روزه فراق تو عمری به ما گذشت
یک عمر بود هجر تو، یک اربعین نبود
محمدجواد غفورزاده (شفق)

خورشید هامون
ساربانا ز اشتران بگشای بار
لحظه‏ای ما را به حال خود گذار
اینکه بینی سرزمین کربلاست
خاک او آغشته با خون خداست
در حریم قدسی صحرای دوست
بشنو این گلبانگ، این آوای اوست
نی نوا، در نینوای راستین
مویه‏ها دارد ز نای اربعین
ناله آتش بال در پرواز بین
همطراز آه گردون تا زمین
اشک می‏ریزد ز چشم کائنات
در عزای تشنه کامان فرات
آن بلا جویان که تا بزم حضور
راه پیمودند با سامان نور
رایت توحید از اینان پایدار
ماند و می‏ماند به دور روزگار
گر فرات اینجا چو دریا خون گریست
نی عجب، خورشید برهامون گریست (مشفق کاشانی)

غوغای غم
بار بگشایید اینجا کربلاست
آب و خاکش با دل و جان آشناست
بر مشام جان رسد بوی بهشت
به به از این تربت مینو سرشت
ماه اینجا واله و سرگشته است
و آن شهاب ثاقب از خود رفته است
اربعین است اربعین کربلاست
هر طرف غوغایی از غم‏ها به پاست
گویی از آن خیمه‏های نیم سوز
خود صدای العطش آید هنوز
هرکجا، نقشی ز داغ ماتم است
هر چه ریزد اشک در اینجا کم است
باشد از حسرت در اینجا یادها
هان به گوش دل شنو فریادها
تا قیامت کربلا ماتم سراست
حضرت مهدی «حسان» صاحب عزاست
حبیب اللّه‏ چایچیان (حسان)

خون پاک
چرا گلزار و گلشن گشته غمناک
چرا گریان ز غم روح الامین است
مگر از شام آید کاروانی
که صوتش مُحرق قلب حزین است
جهان شد از چه‏رو کانون ماتم
مگر از نو عزای شاه دین است
حسین آن کو به راه حق پرستی
چو بابش فرد بی مثل و قرین است
ز هفتاد و دو قربانی که او داد
ز یزدان در خور صد آفرین است
نیامد مثل او دیگر به گیتی
که بحر عشق را دُرّی ثمین است
ز قتل خویشتن احیای دین کرد
از آن رو محیی دین مبین است
وجودش مَفْخَر دین نبی شد
جنابش خاتم دین را نگین است
خدا بر خون پاکت خون‏بها شد
کسی را جز تو کی قدری چنین است
ابوالحسن همدانی (طوطی)

سوز دل
بسوز ای دل که امروز اربعین است
عزای پور ختم المرسلین است
قیام کربلایش تا قیامت
سراسر درسْ بهر مسلمین است
دلا کوی حسین عرش زمین است
مطاف و کعبه دل‏ها همین است
اگر خیل شهیدان حلقه باشند
حسین بن علی، آن را نگین است
دل ما در پی آن کاروان است
که از کرب و بلا، با غم روان است
چه زنجیری به دست و بازوان است
که گریان دیده روح الامین است
به یاد کربلا دل‏ها غمین است
دلا خون گریه کن چون اربعین است (جواد محدثی)

محراب محبت
باز در جان جهان یکسره غوغاست حسین
این چه شوری‏ست که از یاد تو برپاست حسین
این چه رازی‏ست که صد شعله فرو مرد و هنوز
روشن از داغ تو ظلمت‏کده ماست حسین
تا قیامت نرود نقش تو از لوح ضمیر
حیرتم کشت، بگو این چه معماست حسین
گر چه شد جوهر عشق از قلم عاطفه پاک
رقم مِهر تو بر صفحه دل‏هاست حسین
دامن از شوق تمنّای تو، گلزار صفا
سینه از آتش سودای تو سیناست حسین
راهیان حرم قدس تو با شهپر عشق
همه رفتند و جهان محو تماشاست حسین
گر نه خون تو ثمر داد به میدان بلا
این همه شور شهادت به چه معناست حسین
تا به محراب محبت تو امامی، پیداست
خاک هر وادی گلرنگ، مصلاست حسین
غرق در موج مکافات کن اقلیم ضلال
قطره در قطره خونت همه دریاست حسین (بهمن صالحی)

ارمغان کربلا
دیده خونبار دارد آسمان کربلا
هست تا در انتظار کاروان کربلا
روز و شب در انتظار مقدمِ آلِ علی‏ست
تشنه کامی‏ها به دشتِ بیکران کربلا
باغبان می‏داند و گلچین، که از سوز عطش
می‏رود بر بادْ هر گل در خزانِ کربلا
از گلویِ نازکِ مرغ چمن خون می‏چکد
بر فرازِ باغ و دستِ باغبان کربلا
سرپناهش جای گل، خار مغیلان می‏شود
عندلیب خسته بی‏آشیان کربلا
می‏کندجا بر فراز نی ز بیداد زمان
مِهر و ماه و اخترانِ آسمانِ کربلا
از برای دردِ بی‏درمان بیماران عشق
تربت خونِ خدا شد ارمغان کربلا
همچو «رودی» دامن از اشک بصر دریا کند
هر که می‏جوید خبر از داستان کربلا
حسین پروین مهر (رودی)

آیینه
آیینه شدی تا که خدا در تو درخشید
خورشیدترین حادثه‏ها در تو درخشید
بر دوست همان روز که با حنجره‏ی خون
گفتی تو «بلی» کرب و بلا در تو درخشید
شد کرب و بلا کعبه‏ی تو، حج تو مقبول
گفتی تو چو لبیّک، بلا در تو درخشید
ای معجزه‏ی سرخ به ایثار تو سوگند
تو خون خدایی، که خدا در تو درخشید (رضا اسماعیلی)

لاله‏های غصّه
باز عاشوراییان پیدا شدند
باز هم سوداییان شیدا شدند
وقت آن شد عشق خونین‏تر شود
لاله‏های غصه رنگین‏تر شود
بلبل اینجا ناله‏ها سر می‏کند
لاله اینجا چشم‏هاتر می‏کند
اربعین غصه‏های گل کجاست
اربعین ناله بلبل کجاست
اربعین عشق، عباست چه شد
اربعین، فریاد احساست چه شد
اربعین از نینوای خون بگو
اربعین از اعتلای خون بگو
هان بگو از عشق، از معنای دین
وصف عباس آن مراد مومنین
ما فدای عشق بی‏آلایش‏ات
ما به قربان تمام خواهشت
تو مراد عشق بی پایان شدی
قبله گاه و معبد پاکان شدی(ساهره غلامی)

غروب آتشین
صد نوا خیزد ز نای نینوایت یا حسین
نغمه‏های عشق باشد در نوایت یا حسین
می‏زند آتش به قلب دوستانت دم به دم
داستان جانگداز کربلایت یا حسین
زد شرر بر قلب خونین تو در دشت بلا
داغ مرگ اکبر گلگون‏قبایت یا حسین
جان فدا کردی به راه مکتب آزادگی
جان هر آزاده‏ای گردد فدایت یا حسین
من چه در وصف تو گویم، ای شهید حق که هست
خون بهای خون تو خون خدایت یا حسین
کی شود ریزه‏خورخوان خوانین، آن که هست
ریزه خوار خوان احسان و عطایت یا حسین
بس که مشتاق حریم با صفایت گشته‏ام
پر زند مرغ دل من در هوایت یا حسین
در غروب آتشین دشمن پی غارتگری
زد شرر از ظلم و کین بر خیمه‏هایت یا حسین (محسن حافظی)

خون به
چون تیر عشق جا به کمان بلا کند
اول نشست، بر دلِ اهل ولا کند
در حیرتند خیره سران از چه عشق دوست
احباب را به بند بلا مبتلا کند
بیگانه را تحمل بار نیاز نیست
معشوق، ناز خود همه بر آشنا کند
تن پرور از کجا و تمنّای وصل دوست
دردی ندارد او که طبیبش دوا کند
آن را که نیست شور حسینی به سر ز عشق
با دوست کی معامله کربلا کند
یک باره پشت پا به سرِ ما سوا زند
تا ز آن میان از این همه خود را سوا کند
آری کسی که کشته او این بود سزاست
خود را اگر به کشته خود خون بها کند
باللّه‏ اگر نبود خدا خون بهای او
عالم نبود در خورِ نعلین پای او (حجة‏الاسلام نیّر تبریزی)

محشر
ای برافروخته از عشق رخت اختر ما
خاطراتی است ز دریای غمت دفتر ما
از سرت بر سر نی سرّ خدا سر می‏زد
ای حسین ای اثر بندگی‏ات بر سر ما
آتشی بر دل هر خشک وتر انداخته است
ماجرای لب خشک تو و چشم تر ما
ز شهیدان به خون خفته کویت ما راست
خاطراتی که نخواهد رود از خاطر ما
کاش می‏سوختم از سوز غمت تا شاید
ببرد باد به صحرای تو خاکستر ما
به سراپای تو ای مظهر ایثار قسم
که غمت شعله فکنده است ز پا تا سر ما
دیگران را غم محشر بود و ما را نیست
چون که آغاز به نام تو شود محشر ما
سر پرواز به کویت همه داریم ولی
بسته‏اند ای پسر فاطمه بال و پر ما (سید رضا مؤید)

رسید اربعین
باز دلم خون شد و چشمم گریست
آنکه درین روز چون من نیست کیست؟
باز دگر باره رسید اربعین
جوش زند خون حسین از زمین
غرق تلاطم شده بحر محیط
یک سره درد است بساط بَسیط
شد چهلم روز عزای حسین
جان جهان باد فدای حسین
محمدشریف صادقی (وفا)

مهرگی
خار غم نیست که در کرب و بلا می‏روید
گل درد است که از دشت وفا می‏روید
می‏خلد خار مِحَن پای دلم را که هنوز
گل اندوه ز باغ دل ما می‏روید
یادگار غم هفتاد و دو تن لاله رخ است
این همه لاله که در کرب و بلا می‏روید
لاله را با گل افسرده سر و کاری نیست
این گل از تربت ارباب صفا می‏روید
تا چه حد در دل تو عشق خدا بود حسین
که ز خاک تو گل عشق خدا می‏روید
شوق جانبازی اگر در دل تو راه نداشت
پس ز خاک تو گل شوق چرا می‏روید
نی در آن بادیه از آن به نوا سرگرم است
که به جای گل از این دشت بلا می‏روید
با ولای علی و آل چو «پروانه» بسوز
که ز خاک من و تو مهرِ گیا می‏روید (محمدعلی مجاهدی)

قطره‏ای از سبوی حسین
آبروی ما بود از آبرویت یا حسین
سرمه چشمان ما از خاک کویت یا حسین
در گلستان وفا در جست و جو سرگشته‏ایم
تا به وجد آییم ما یک دم ز بویت یا حسین
ما همه دیوانگان وادی عشق توییم
کاین چنین برخاست از ما «های و هو»یت یا حسین
ای که عالم جملگی مست تمنای تواند
قطره‏ای در جام ما ریز از سبویت یا حسین
این دل سرگشته ما را به لطفت دست گیر
تا به کام خود رسد از جست و جویت یا حسین
عاشقان کربلا در حیرتند ای شاه دین
تا ببینند از نگاه عشق، رویت یا حسین
گرچه عاشق گشته بر اوصاف ناب تو، رسول
لیک باشد آرزویش، گفت و گویت یا حسین (رسول لشکری نی)

نی‏نو
مانند نوی نوای تو را مشق می‏کنند
قومی که نینوای تو را مشق می‏کنند
قومی‏که در سکوت غریبانه این چنین
تکلیف آشنای تو را مشق می‏کنند
با آن که از تمام جهت ندبه می‏وزد
هر شب فقط دعای تو را مشق می‏کنند
حتی کبوتران حرم، چشم در رهت
هر جمعه ردِّ پای تو را مشق می‏کنند
مردان آب در شب گهواره‏های رنج
بی‏تاب،های‏های تو را مشق می‏کنند
تا بانگ دسته‏های عزادار می‏رسد
این قوم نینوای تو را مشق می‏کنند (مریم سقلاطونی)
منابع و مآخذ:
1ـ حسن باقری و جعفر رسول‏زاده، سروش شهادت؛
2ـ محمد مطهر، گلواژه 2؛
3ـ محمد علی مجاهدی، بال سرخ قنوت؛
4ـ زینب ایسی محصل، مدائح و مراثی چهارده معصوم؛
5ـ سیدضیاءالدین تنکابنی، مدائح و مراثی آل محمد(ص)؛
6ـ محمدعلی مردانی، ایثار جان؛
7ـ شرینعلی گلمرادی، آیینه در کربلاست؛
8ـ محسن حافظی، گل‏های ولایت؛
9ـ رضا معصومی، اشک شفق.
حوزه[/]
[="Magenta"]
نويسنده:میرصادق سیدنژاد
گرفته از سایت راسخون[/]

۩۞۩ پیامک ویژه اربعین ۩۞۩

[="purple"]امشب شب اربعین مصباح هداست/ دل یاد حسین بن علی شیر خداست
پروانه به گرد شمع حق پر زد و سوخت/ امشب شب یاد عشقیاء و شهداست

———————–

نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز

دانش‌آموزان عالم را همه دانا کند

ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین

بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند

———————–

کاش بودیم آن زمان کاری کنیم

از تو و طفلان تو یاری کنیم

کاش ما هم کربلایی می شدیم

در رکاب تو فدایی می شدیم

———————–

عالم همه قطره و دریاست حسین ، خوبان همه بنده و مولاست حسین ، ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش ، از بس که کَرَم دارد و آقاست حسین

———————–

السلام علیک یا ابا عبدالله …

پرسیدم:ازحلال ماه، چراقامتت خم است؟ آهی کشیدوگفت:که ماه محرم است.گفتم: که چیست محرم؟باناله گفت:ماه عزای اشرف اولادآدم است

———————–

السلام علیکم یااباصالح المهدى (عج)السلام علیک یاامین الله فى ارض وحجته على عباده(یاصاحب الزمان آجرک الله)اربعین حسینی بر شما وعاشقان حسین تسلیت عرض مینمایم)

———————–

نام من سرباز کوی عترت است ، دوره آموزشی ام هیئت است . پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار ، سر درش عکس علی با ذوالفقار . ارتش حیــدر محــل خدمتم ، بهر جانبازی پی هر فرصتم . نقش سردوشی من یا فاطمه است ، قمقمه ام پر ز آب علقمه است . رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است ، زینب آن را دوخته پس مشکی است . اسـم رمز حمله ام یاس علــی ، افسر مافوقم عباس علی (ع)

———————–

محرم ماه غم نیست ماه عشق است محرم مَحرم درد حسین است

———————–

اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد

دل را حرم و بارگه خون خدا کرد

حسین میا به کوفه ، کوفه وفا ندارد …

———————–

ای به دل بسته ، قدری آهسته

کن مدارا با ، زینب خسته ...

یا حسین مظلوم …

———————–

یه جائیه تو دنیا همه براش می میرن

تموم حاجتا رو همه از می گیرن

بین دو نهر آبه ، یه سرزمین خشکه

شمیم باغ و لاله اش خوشبو ز عط مُشکه

شبای جمعه زهرا زائر این زمینه

سینه زن حسینه ، یل ام البنینه …

———————–

السلام ای وادی کرببلا

السلام ای سرزمین پر بلا

السلام ای جلوه گاه ذوالمنن

السلام ای کشته های بی کفن

———————–

آبروی حسین به کهکشان می ارزد ، یک موی حسین بر دو جهان می ارزد ، گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست ، گفتا که حسین بیش از آن می ارزد[/]

ب[="magenta"]رگرفته از سایت کار 20[/]

زیارت اربعین

[="SeaGreen"]

اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَ حَبیبِهِ؛

سلام بر ولى خدا و دوست او

اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ وَ نَجیبِهِ ؛

سلام بر خلیل خدا و بنده نجیب او

اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ

سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیده‌اش

اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ

سلام بر حسین مظلوم و شهید

اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْكُرُباتِ وَ قَتیلِ الْعَبَراتِ

سلام بر آن بزرگوارى كه به گرفتاری‌ها اسیر بود و كشته اشكِ روان گردید

اَللّهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ اَنَّهُ وَلِیُّكَ وَابْنُ وَلِیِّكَ وَ صَفِیُّكَ وَابْنُ صَفِیِّكَ الْفاَّئِزُ

خدایا من به راستى گواهى دهم كه آن حضرت ولىّ (و نماینده) تو و فرزند ولىّ تو بود و برگزیده‌ات و فرزند برگزیده‌ات بود كه كامیاب شد

بِكَرامَتِكَ اَكْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ وَاَجْتَبَیْتَهُ بِطیبِ الْوِلادَةِ

به بزرگداشت تو، گرامیش كردى به وسیله شهادت و مخصوصش داشتى به سعادت و برگزیدى او را به پاكزادى

وَ جَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السّادَةِ وَ قآئِداً مِنَ الْقادَةِ وَ ذآئِداً مِنْ الْذادَةِ

و قرارش دادى یكى از آقایان (بزرگ) و از رهروان پیشرو و یكى از كسانى كه از حق دفاع كردند

وَاَعْطَیْتَهُ مَواریثَ الاَْنْبِیاَّءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلى خَلْقِكَ مِنَ الاَْوْصِیاَّءِ

و میراث‌هاى پیمبران را به او دادى و از اوصیائى كه حجت تو بر خلقت هستند قرارش دادى

فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعآءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فیكَ

او نیز در دعوت مردم جاى عذر و بهانه‌اى (براى كسى) نگذارد و بی‌دریغ خیرخواهى كرد و جان خود را در راه تو داد

لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ وَ قَدْ تَوازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَ باعَ حَظَّهُ بِالاَْرْذَلِ الاَْدْنى؛

تا برهاند بندگانت را از (گرداب) جهالت و نادانى و سرگردانى (در وادى) گمراهى و چنان شد كه همدست شدند بر علیه آن حضرت كسانى كه دنیا فریبشان داد.

وَ شَرى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الاَْوْكَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدّى فى هَواهُ

و فروختند بهره (كامل و سعادت خود را) به بهاى پست ناچیزى و بداد آخرتش را در مقابل بهائى اندك و بى مقدار و بزرگى كردند و خود را در چاه هوا و هوس سرنگون كردند،

وَاَسْخَطَكَ وَاَسْخَطَ نَبِیَّكَ

و تو و پیامبرت را به خشم آوردند

وَ اَطاعَ مِنْ عِبادِكَ اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ وَ حَمَلَةَ الاَْوْزارِ

و پیروى كردند از میان بندگانت آنانى را كه اهل دو دستگى و نفاق بودند و كسانى را كه بارهاى سنگین گناه به دوش مى‌كشیدند

الْمُسْتَوْجِبینَ النّارَ فَجاهَدَهُمْ فیكَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتّى سُفِكَ فى طاعَتِكَ دَمُهُ وَاسْتُبیحَ حَریمُهُ

و بدین جهت مستوجب دوزخ گشته بودند آن حضرت (كه چنان دید) با شكیبائى و پاداش جوئى با آنها جهاد كرد تا خونش در راه پیروى تو ریخت و حریم مقدسش شكسته شد

اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبیلاً وَ عَذِّبْهُمْ عَذاباً اَلیماً

خدایا آنان را لعنت كن به لعنتى وبال دار و عذابشان كن به عذابى دردناك

اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَابْنَ سَیِّدِ الاَْوْصِیاَّءِ

سلام بر تو اى فرزند رسول خدا، سلام بر تو اى فرزند آقاى اوصیاء

اَشْهَدُ اَنَّكَ اَمینُ اللهِ وَابْنُ اَمینِهِ عِشْتَ سَعیداً وَ مَضَیْتَ

گواهى دهم كه به راستى تو امانتدار خدا و فرزند امانت‌‌دار اویى سعادتمند زیستى و ستوده از دنیا رفتى

حَمیداً وَ مُتَّ فَقیداً مَظْلُوماً شَهیداً وَ اَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَكَ

و گمگشته و ستمدیده و شهید درگذشتى و نیز گواهى دهم كه خدا به راستى وفا كند بدان وعده‌اى كه به تو داده،

وَ مُهْلِكٌ مَنْ خَذَلَكَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَكَ وَ اَشْهَدُ اَنَّكَ وَفَیْتَ بِعَهْدِاللهِ

و به هلاكت رساند هر كه را كه دست از یاریت برداشت و عذاب كند كسى كه تو را كشت و گواهی دهم كه تو به خوبى وفا كردى به عهد خدا،

وَ جاهَدْتَ فى سَبیلِهِ حَتّى اَتیكَ الْیَقینُ فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَكَ،

و جهاد كردى در راه او تا مرگت فرا رسید خدا لعنت كند كسى كه تو را كشت

وَ لَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِكَ فَرَضِیَتْ بِهِ

و خدا لعنت كند كسى كه به تو ستم كرد و خدا لعنت كند مردمى كه شنیدند جریان كشتن و ستم تو را و بدان راضى بودند،

اَللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُكَ اَنّى وَلِىُّ لِمَنْ والاهُ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداهُ بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ.

خدایا من تو را گواه مى‌گیرم كه من دوست دارم هر كه او را دوست دارد و دشمنم با هر كه او را دشمن دارد پدرم و مادرم به فدایت اى فرزند رسول خدا.

اَشْهَدُ اَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فىِ الاَْصْلابِ الشّامِخَةِ وَالاَْرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ،

گواهى دهم كه تو به راستى نورى بودى در پشت پدرانى بلند مرتبه و رحم‌هایى پاكیزه

لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجاهِلِیَّةُ بِاَنْجاسِها وَ لَمْ تُلْبِسْكَ الْمُدْلَهِمّاتُ مِنْ ثِیابِها،

كه آلوده‌ات نكرد اوضاع زمان جاهلیت به آلودگی‌هایش و در برت نكرد از لباس‌هاى چركینش

وَ اَشْهَدُ اَنَّكَ مِنْ دَعاَّئِمِ الدّینِ وَ اَرْكانِ الْمُسْلِمینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنینَ،

و گواهى دهم كه به راستى تو از پایه‌هاى دین و ستون‌هاى محكم مسلمانان و پناهگاه مردمان با ایمان هستی

وَ اَشْهَدُ اَنَّكَ الاِْمامُ الْبَرُّ التَّقِىُّ الرَّضِىُّ الزَّكِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ،

و گواهى دهم كه تو به راستى پیشواى نیكوكار با تقوا و پسندیده و پاكیزه و راهنماى راه یافته‌اى

وَ اَشْهَدُ اَنَّ الاَْئِمَّةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمَةُ التَّقْوى وَ اَعْلامُ الْهُدى

و گواهى دهم كه همانا امامان از فرزندانت روح و حقیقت تقوا و نشانه‌هاى هدایت

وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقى وَالْحُجَّةُ على اَهْلِ الدُّنْیا وَ اَشْهَدُ اَنّى بِكُمْ مُؤْمِنٌ

و رشته‌هاى محكم (حق و فضیلت) و حجت‌هایى بر مردم دنیا هستند و گواهى دهم كه من به شما ایمان دارم

وَ بِاِیابِكُمْ مُوقِنٌ بِشَرایِعِ دینى وَ خَواتیمِ عَمَلى وَ قَلْبى لِقَلْبِكُمْ سِلْمٌ،

و به بازگشتتان یقین دارم با قوانین دینم و عواقب كردارم و دلم تسلیم دل شما است

وَ اَمْرى لاَِمْرِكُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتى لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتّى یَاْذَنَ اللَّهُ لَكُمْ،

و كارم پیرو كار شما است و یاریم برایتان آماده است تا آن كه خدا در ظهورتان اجازه دهد

فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لامَعَ عَدُوِّكُمْ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْكُمْ وَ على اَرْواحِكُمْ،

پس با شمایم نه با دشمنان شما، درودهاى خدا بر شما و بر روان‌هاى شما

وَ اَجْسادِكُمْ وَ شاهِدِكُمْ وَ غاَّئِبِكُمْ وَ ظاهِرِكُمْ وَ باطِنِكُمْ.

و پیكرهایتان و حاضرتان و غائبتان و آشكارتان و نهانتان.

آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.

آمین اى پروردگار جهانیان.[/]

نوحه هایی زیبا از مداح اهل بیت حسین فخری

انجمن: 


فهرست کامل صوت های این تاپیک با لینک مستقیم


هفتاد و دو پروانه
شب تاسوعا
نوحه ي عربي
بسوز اي دل که امروز اربعين است
خواهم امشب خون ز چشم تر
به سوداي تو من هر دم علي گويم
چراغ عشق
نگرانم
تکيه ها را باز هم برپا کنيد
تويي آن غرقه به خوني که بزرگ شهدايي
به سر و سينه بر زن که ز نو شد محرم
آسمان بار دگر از شرم رنگ خون گرفت
از غمت پريشان شد زينب کبري
تموم زندگيم مال حسينه
چو ديدي زينب کبري
درد دلم را گوش کن مولا حسين جان
اي شهيدي که مسخر همه دلها کردي
باز شور عاشقي افتاده در ميدان خون
آسمان غرق به خون
زينبم من زينبم من رو به تو آورده ام
ميان خيمه ها زينب
عمه چرا ارض و سما مي لرزد
خيمه ها را بنگرد عباس عباس
خيمه را خاموش کرده
من در اين صحراي خون
اي اهل آسمان اين خون اصغر
من برادر توام با حسين حرفي بزن
ببر ميدان تو اين لب تشنه ام را
اي رمز شعور دل بنيان وفا مولا
در سينه دارم داغي نهفته
شام غريبان غربت نهايي ماست
علي آرام جان من
عموي تشنگانم
وقتي که اهل بيت تو محمل نشين شد
چه شبها را به بالينت پسرجان تا سحر کردم
ساربانا مهلتي آرام جان گم کرده ام
مولانا يا حسين
عجب صبري خدا دارد
کوثر خون تو مي جوشد هنوز
بنشين تا به تو گويم زينب
بر چشم خدابينت تير از چه نشسته
با اين دل سودايي
رو به سوي خيمه ها زينب شتابان مي رود
ياس مي گويد حسين
سکينه گفت با زينب
شوق ديدار
گريه هايم اگر چه پنهاني است
يا حسين آنکه دل از غير تو ببريد منم
بر سر نيزه سري ديده گريان نگران
خواهري غم زده از شام بلا مي آيد
امان ز بي دستي امان ز بي ابي
اينقدر تير به اين تن نزنيد
رو به سوي خيمه ها زينب
ديده بگشا
شام غريبان
ناميد ميگويم الهي زنده بر گردي
روزگار از تو جدا کرد مرا
مکن ترک بلا اي جان
جز دلم کس نکند دلبري با دلبر
ذبح عظيم
ذبح عظيم
مدينه
سوغات مدينه
عربي يا حسين يا حسين
عربي کيف امري انت
هر طرف مينگرم نيزه و شمشير
قتل شاه کون مکان است يا عزا ي
سکينه گفت با زينب
از نخل هل اتي ام فرزند مجتبي
حرم خبر نداردشبم سحر ندارد
دشنه برلب تشنه
پروانه
خنجري بر حنجري امد
مشو اي شام سحر
دلبر
خواهر من
حرم خبر ندارد
شيعه زن بر سر
ديده بگشا
گريه هايم هميشه پنهانيست
مکن ترک بلا اي جان
رو به سوي خيمه ها
گل بهارم
بنشين تا به تو گويم زينب
شام غريبان
نوحه
تويي آن غرقه به خونين
نوحه
اين قوم که فارغ زجهان گذرانند
عصر يک جمعه دلگير