اخوند خراسانی،میرزا نائینی،ولایت فقیه

نگاهی به بحث جالب آخوند خراسانی و میرزای نائینی درباره ولایت فقیه

به نام خدا

نگاهی به بحث جالب اخوند خراسانی و میرزا نائینی درباره ولایت فقیه

مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی چنین نقل کرده است: در گرماگرم کشمکش­های طرفداران و مخالفان مشروطه در نجف، که به صورت مبارزه میان پیروان کاظمین (محمدکاظم خراسانی و سید محمد کاظم یزدی) درآمده بود، مرحوم میرزای نایینی که سابقاً شاگرد و منشی میرزای بزرگ شیرازی، و در گیرودار مشروطه عضو ارشد مجلس فتوای آخوند خراسانی بود، به مرحوم آخوند پیشنهاد کرد برای رفع اختلاف موجود میان وی و سیدمحمد کاظم یزدی، ایشان از تأیید حکومت مشروطه صرف نظر کنند و به جای آن، برپایی حکومت اسلامی را وجهه همت خود قرار دهند و اداره حکومت را نیز خود برعهده گیرند. مرحوم نائینی یادآور شد، چنانچه این پیشنهاد عملی شود، همه متدینینی که به لحاظ سیاسی در نقطه مقابل آخوند خراسانی هستند، به صف او خواهند پیوست. به این ترتیب، هم دعوای متدینان با یکدیگر خاتمه خواهد یافت و هم حکومت عدل اسلامی با ویژگی­هایی که می­شناسیم و آرزوی همه ماست، برپا خواهد شد. علمای شیعه نیز امکان خواهند یافت قوانین شریعت را که بسیاری از آنها بلا اجرا مانده است، به مرحله اجرا درآورند. مرحوم نایینی برای ترغیب مرحوم آخوند به قبول پیشنهاد خود، موضوع ولایت فقیه را پیش کشید و چون خود از معتقدان جدی نظریه ولایت فقیه بود، دلایل متعدد عقلی و نقلی و نصوصی را که در این مورد می­شناخت به تفصیل بیان کرد و چندان در این باب، داد سخن داد که شاید هیچ یک از شنوندگان گمان نمی­کرد ایرادی بر سخنان و پیشنهادهای او بتوان گرفت. مرحوم آخوند خراسانی، پس از آن که تمام گفته­های مرحوم نایینی را با دقت و حوصله گوش داد، در مقام پاسخ گویی برآمد و در جلسات متعدد، به تفصیل در حول و حوش حکومت دینی و حکومت طبقه روحانی گفت و گو کرد و از جمله اظهار داشت:
بیانات و استدلالهای شما، اگر هم به لحاظ نظری درست باشد، و فرضاً ما برای قبول نظریه شما، حتی نظریه شیخ الطائفه و شیخ اعظم (شیخ انصاری) [1] را رد کنیم و ایرادات ایشان و بسیاری از فقهای بزرگ را بر نظریه­ای که شما پذیرفته­اید ندیده بگیریم ـ و من دون ذلک خرط القتاد[2] ـ ولی با مشکلاتی که در مرحله عمل گریبان ما را می­گیرد چه کنیم؟
مگر نمی­دانید که قبول پیشنهاد شما و سپردن حکومت به دست علمای دین، تبعات نامطلوبی دارد که اگر راهی برای گریز از آن تبعات پیدا نکنیم، ضررهای عمل به این پیشنهاد، بسیار پیش از منافعش خواهد بود؟...

این داستان را اقای اکبر ثبوت نوه برادر شیخ آقابزرگ تهرانی و محقق دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی و از فلاسفه است ادعا دارد از اقا بزرگ تهرانی شنیده و ادعا دارد اقا محمد رضا حکمیی که از اقا بزرگ تهرانی اجازه روایت دارد این کتاب را تایید و ایت الله کفافی نوه اخوند خراسانی به او گفته تمام آنچه که من از قول آخوند گفته‌ام، با آن اطلاعات خانوادگی که از طریق پدرش به او رسیده کاملا تطبیق می‌کند.

اگر اقای اکبر ثبوت این مطالب را راست گفته باشد می توان به یک سری از نظرات اخوند خراسانی ایراد گرفت و یک سری را تایید کرد

متن اصلی در سایت حجت الاسلام ابراهیم منهاج دشتی

توضیحات اکبر ثبوت و استدلالش بر صحت متن در مصاحبه با ایسنا

موفق و سلامت باشید.
در پناه حق