اخلاق

روابط خارج از حد معمول در خواستگاری و حق الناس

سلام
پسری مجرد هستم ۲۶ ساله.
تقریبا یک سال پیش برای امر ازدواج خواستگاری دختری رفتم که از خانواده ای مذهبی و متدین و موجه بودن.کاملا سنتی جلو رفتم و خواستگاری رسمی انجام شد.
قرار بر این شد که چند وقتی با هم صحبت کنیم و با هم به نتیجه برسیم.ایشون اوایل میگفتن که خیلی مایل به ازدواج نیستن ولی بعد از چندین جلسه صحبت تمایل پیدا کردن ولی هر چقدر به مسئله ازدواج نزدیک تر میشدیم این امر براشون استرس زا شد و به شدت دچار فشار عصبی شدن.ایشون نسبت به ازدواج یه ترس خیلی زیادی داشتن.
خب مسئله طوری شد که به خانواده ها اعلام کردیم که ما به نتیجه مثبت نرسیدیم اما من چون بهشون علاقه مند بودم برای ایشون از جانب خودم تموم نکردم. خب یه مدت فقط در ارتباط بودیم و به خاطر فشارها و ناراحتی های این مسئله بیماری روانی پانیک من دوباره عود کرد. ایشون چون حال بد من رو دیدن همش تو تکاپو بودن که حالم دوباره به شرایط عادی برگرده و حتی یه مدت خیلی حضورا همدیگه رو میدیدیم و دیدنشون واقعا حالم رو خوب می کرد و کلا شرایط بحرانیم خیلی بهبود پیدا کرد.
خب اصل مسئله که برای من دغدغه ایجاد کرده این طوریه که:
ایشون همش جوری صحبت می کردن که انگار به من تمایل ندارن ولی من از رفتاراشون این رو برداشت نمیکردم.گفتن ادامه صحبتام واقعا برای من شرم اوره...ایشون به شدت میل جنسی بالایی داشتن و خیلی در زندگی براشون مهم بود مسائل جنسی...البته من هم میل جنسی بالایی دارم ولی ایشون به شدت هیجانی هستن و خیلی روی هیجاناتشون کنترل ندارن.ایشون خیلی راحت در مورد مسائل جنسی صحبت می کردن و من اوایل واقعا حتی واسم سخت بود در موردش صحبت کنم ولی خب با این که خیلی خودم رو سرزتش می کردم ولی در مورد خیلی مسائل ریز هم صحبت کردیم.

کم کم کار به جایی رسید که ما در فضای مجازی خیلی راحت از این مسائل حرف می زدیم و حتی چند بار در فضای مجازی حرفهای ... انجام دادیم.
من همش با خودم فکر می کردم که ایشون به من تمایل دارن واسه ازدواج و من به همین خاطر تن به این عمل میدادم و همش واسه این که به خواسته قلبیم برسم این کارو می کردم با این که هر بار کلی خودم رو سرزنش می کردم.البته نمیتونم بگم که همش تقصیر ایشون بود چون منم همراهی کردم و من هم واقعا این مسائل واسم محرک بود...ایشون منو حتی لمس هم می کردن و من هر بار به خودم میگفتم که ایشون واقعا به ازدواج با من تمایل دارن و من همه این ها رو تو ذهنم توجیه میکردم که ما در نهایت قرار با هم ازدواج کنیم و حالا ایرادی نداره در حالی که سراسر اشکال بود و من به خاطر این که به خواسته قلبیم یعنی ازدواج با ایشون بود تن به گناه دادم...حتی من هم چندیدن بار با ایشون تماس داشتم...درسته تماسم از روی سو استفاده و یا لذت جنسی نبود ولی در هر صورت گناه محسوب میشه و من خیلی خودم رو واسه این چیزها سرزنش می کردم ولی همش به خودم میگفتم که در نهایت با هم ازدواج می کنین.

بعد از چند روز باز هم تو صحبتاشون اثری از اینکه تمایل به ازدواج با من ندارن پیدا کردم و واقعا دچار سرخوردگی و هم احساس گناه شدید شدم.این بار دیگه واقعا حس کردم باید از این مسئله خارج شم و باید جلوی گناه بیشتر رو بگیرم.ازشون صراحتا سوال کردم که ایا میلی به من برای ازدواج دارین ایشون هم اعلام کردن که الان میلی به ازدواج کلا ندارن.من هم به ایشون گفتم که دیگه مزاحمشون نمیشم.بعد این مسئله همش به خودم گفتم که دیگه من با این اتفاقایی که افتاد دیگه رویی ندارم جلوی خدا و حتی دیگه شرمم میاد با دختری ازدواج کنم چون یه اعتقاد قلبی داشتم که ادم باید با یه نفر کلا در ارتباط باشه در حالی که من با یه نفر دیگه گناه کردم...رابطه جنسی نداشتیم ولی تمام اون حرفا و روابطمون گناه بود...
من از اون مسئله خودم رو اوردم بیرون که دیگه بیشتر از این به گناه نیفتم...
از خدا طلب بخشش کردم و خیلی شرمم اومد واقعا.به خدا گفتم گناه کردم ولی قبل گناهم یه اشتباه فکری باعث شد که اینجوری به گناه بیفتم...
بعد از چند روز افکاری تو ذهنم اومد و گفتم نباید ایندمو بزنم خراب کنم و باید در ادامه به فکر ازدواج باشم.یکی از افکاری که اخیرا تو ذهنم اومد اینه که با خودم گفتم اگه این دفعه ایشون هم منو بخواد من دیگه با ایشون ازدواج نمیکنم...
خیلی این مسئله واسم سوال شده که ایا اگه ایشون میل به ازدواج پیدا کرده باشن با من و من قبول نکنم با توجه به اتفافایی که بینمون افتاد ایا به لحاظ اخلاقی درسته؟ایشون زمانی که حالم بد بود خیلی برای بهبودی من تلاش کردن و حتی گاهی این فکر به ذهنم میاد که خیلی از چیزهایی که بینمون بود و گناه بود ایشون فقط چون فکر می کردن من دلم می خواد این کارارو کردن با این که خیلی خودم رو سرزنش می کردم...
حالا با این اوصاف این دغدغه برام به وجود اومده که ایا اگه زمانی ایشون تمایل به ازدواج با من داشته باشن و من دیگه تمایلی نداشته باشم با توجه به اینکه با هم گناه کردیم ایا ازدواج نکردن من با ایشون به لحاظ اخلاقی نادرسته و گناه محسوب میشه؟
ایا من هم مثل ادمایی میشم که از دخترها سو استفاده جنسی میکنن و اونها رو ول می کنن؟در حالی که من قصد سو استفاده نداشتم...

دوراهی اثوفرون در اخلاق اسلامی، نقش خدا در اخلاقیات

درود

چندین سال پیش در اینجا بحثی رو با کارشناسان درباره رابطه مذهب و اخلاقیات داشتم. امروز اون بحث رو مرور می کردم و تصمیم گرفتم پرسش متفاوتی رو مطرح کنم.

افلاطون در یک سری مکالمات سقراطی که داشت مبحثی رو مطرح کرد به نام دوراهی اثوفرون که مبنی بر پرسش اینکه وقتی خداوند دستور به کاری می دهد،‌ آیا خوب بودن کار باعث میشود خداوند دستور به انجامش دهد یا دستور داده شدن کار توسط خداوند باعث میشود آن کار خوب قلمداد شود.

در صورتی که قضاوت خوب بودن کار مستقل از خداوند باشد و خداوند فقط کارهای خوب را دستور دهد، نیاز به ادیان یا خداوند برای راهنمایی اخلاقی زیر سوال میرود. این فرضیه اختیار خداوند را نیز زیر سوال می برد زیرا خداوند اختیار دستور دادن کارهای غیراخلاقی را ندارد، و قدرتمند بودن خداوند را هم زیر سوال می برد زیرا خداوند قدرتی در تغییر خوب یا بد بودن اعمال ندارد.

در صورتی که خوب بودن کار بنا به دستور داده شدن توسط خداوند تعریف شود، و با فرض اینکه خداوند دارای اختیار است پس خوبی و بدی به نوعی دلخواه است. چنین پاسخی در نگاه اول در اسلام صحیح به نظر می‌رسد زیرا اسلام بنا به تسلیم در برابر خواسته خداوند بنا شده. این پرسش نیز پدید می‌آید که لزوم تبعیت از این دستورات چیست و مشکل است-باید نیز در این ذهنیت پدیدار است (چگونه بودن خداوند لزومی بر چگونه شدن مخلوقات ندارد).

در فلسفه اسلامی به خصوص شیعه چطور این موضوع توضیح داده میشود و به اشکالات وارد شده چگونه پاسخ داده میشود؟

آیا آسیب های رعایت نکردن احکام اخلاقی بیشتر از احکام شرعی است؟

انجمن: 

[="Times New Roman"][="Black"]سلام و عرض احترام خدمت کارشناس محترم.

به نظرم میاد ما مسلمانان درباره بعضی احکام شرعی و اخلاقی دچار سوء تفاهم شدیم و مرتکب اشتباهاتی میشیم.

در این تاپیک قصد دارم فقط درباره دوتا از این اشتباهات صحبت کنم.

اشتباه اول: فرصت های معنوی را تبدیل به فرصت های مادی می کنیم.

فرض کنید یک مرد متاهلی که صاحب زن و فرزند هست و وضع مالی خیلی خوبی داره و اهل نماز و روزه هم است

امروز متوجه میشه که صیغه کردن نه تنها حلال است بلکه مستحب هم هست.

خیلی خوشحال میشه و با خودش میگه

«حالا که حلاله و ثواب هم داره برم یه چند تا زن بیوه پیدا کنم صیغه شون کنم و رابطه با زنهای دیگه رو هم تجربه کنم، تمام حق و حقوقشون رو هم می پردازم.»

در حالی که اگر این شخص اثر رعایت کردن/نکردن احکام اخلاقی رو در زندگی درک میکرد. به محض اینکه متوجه میشد صیغه کردن شامل چه زنهایی می شود

با خودش میگفت:
«من که وضع مالی خوبی دارم بهتره برم چند تا زن بی سرپرست رو پیدا کنم و شرایط ازدواج دائم رو واسشون فراهم کنم.
خرج ازدواجشونو بدم. اگر همسرش بیکار هست توی دست و بالم بهش کار بدم تا زندگی شیرین تری داشته باشند.
اگر در اثر تنهایی و نداشتن سرپرست مشکل روحی پیدا کردند با خرج خودم پیش روانشناس بفرستمشون تا مشکلاتشون رو حل کنند.»

متاسفانه ما در بعضی مستحبات یا اعمالی که حرام نیستند به طرز عجیبی فرصت های معنوی را تبدیل به فرصت های مادی می کنیم که هیچ نیازی به آنها نداریم.

اشتباه دوم: اگر عملی مستحب باشد یا حرام نباشد، نمی تواند مفسده ایجاد کند.

بعضی ها فکر میکنند مثلا چون صلوات فرستادن کلی ثواب داره. پس هر مدلی ازش استفاده کنند به هیچ وجه هیچ آسیبی به انسان نمی زنه.

در حالی که اصلا اینطور نیست. مثلا طرف میشینه روزی دو هزار بار صلوات می فرسته.

یا میره در به در دنبال یه زنی می گرده که بتونه صیغه اش کنه و به خیال خودش کار مستحب انجام بده.

یا مثلا شخصی متوجه میشه که شاد کردن دل دیگران خیلی ثواب داره.

با خودش میگه «خیلی خوب. من میرم یه برنامه توی تلویزیون راه میندازم و مردم رو می خندونم.»

بهش میگن «آقا راه های بهتری هم هست که مورد تایید دین باشه ها. می خوای بهت پیشنهاد کنیم؟»

میگه «نخیر نیازی نیست. من می خوام همینجوری که خودم دوست دارم مردم رو شاد کنم و ثواب ببرم»

بهش میگن «آقا نظرت چیه مازراتی زیر پاتو بفروشی، یه ماشین مدل پایین تر بخری ، و باقی پول رو به مردمی کمک کنی که نون شب ندارن بخورن؟»

میگه «نخیر نیازی نیست. من با برنامه ای که خودم دوست دارم مردم رو شاد می کنم.
اگر حدیثی یا روایتی هم پیدا کردم که کارهای منو تایید میکرد توی برنامه ام برای مردم عزیز ایران می خونم»

یا مثلا در دین اسلام برده داری یه جاهایی تحت شرایطی ممکنه آزاد باشه.

حالا بعضی ها میان به جای اینکه به این شرایط به چشم یه فرصت معنوی نگاه کنند که برده رو آزاد کنند و برای شان و شخصیتش ارزش قائل باشند.

میان به چشم یه فرصت مادی بهش نگاه میکنند و میگن « خوبه واسه تنوع یه مدت ارباب باشیم»

این افراد به مرور زمان بخاطر آزادی عملی که به خودشون میدن تبدیل به انسان های زورگو و متکبر میشن و به خیال خودشون کارشون مشکل شرعی نداره.

ولی نمی دونن این آزادی عمل ها هرچند در برابر کارهای حلال ، روز به روز اراده شون رو ضعیف تر میکنه

و یه روز به خودشون میان می بینن و می خوان از کارهاشون دست بردارند ولی می بینند نمی تونند دل بکنند و اراده شون خیلی ضعیف شده.

به نظر من رفتن توی همچین مسیرهایی آدم رو به بیراهه های خیلی خطرناکی می بره که گاهی واقعا غیر قابل جبران هستند.

متاسفانه ما اخلاق رو اصلا جدی نمی گیریم. در حالی که به نظر من اخلاق از احکام خیلی مهم تره.

چون شما تکلیفت با حلال و حرام روشنه. می دونی چی حلاله چی حرامه و نتیجه اش چیه.

ولی از آسیب های آزادی عملی که بخاطر حلال بودن یا مستحب بودن یک عمل و حذف اخلاق به خودت میدی آگاه نیستی.

مثلا همون آقایی که گفتم وضع مالی خوبی داره و تازه فهمیده صیغه کردن مستحبه رو در نظر بگیرید.

این شخص به این حساب که کارش مستحبه بخش زیادی از وقتش رو به دنبال مورد های مناسب برای ازدواج موقت می گرده.

یه دفعه به خودش میاد می بینه ده سال گذشته. توی این ده سال با 80 تا زن مختلف ازدواج موقت کرده و رابطه داشته.

هیچ کار مفیدی هم انجام نداده. وقت و عمری که می تونست صرف کارهای مهم تر بکنه.

صرف خدمت به دین بکنه. صرف کسب علم و دانش برای کمک به اسلام بکنه.

رفته صرف رابطه هایی کرده که با رفتن به مشاوره می تونست همه اش رو با همسرش انجام بده و این همه هزینه ی الکی هم نکنه.

تازه این شخص با این آزادی عملی که به خودش داده تنوع طلب هم شده و اراده اش هم ضعیف شده

و اگر خدای نکرده همسرش رو از دست بده و دیگه کسی رو برای برطرف کردن نیاز جنسیش نداشته باشه

به شدت مستعد این هست که به فساد جنسی کشیده بشه.

اینجور کارهایی که فکر میکنیم چون حلال یا مستحب هستند دیگه توی مسیرشون هیچ آسیبی نمی بینیم قاتل خاموش دنیا و آخرت انسان هستند.

شاید به همین دلیل باشه که کارشناسان مشاوره وقتی کسی با همسرش مشکل پیدا میکنه اصلا ازدواج موقت رو توصیه نمی کنند و مدام میگن مشکلت رو با همسرت حل کن.

می خواستم نظر کارشناس محترم رو درباره مطالبی که گفتم و درستی و غلطیشون بدونم.[/][/]

علت تغییر اخلاق انسان در نگاه انظار چیست؟

انجمن: 

[="Navy"]با سلام خدمت استادان بزرگوار اسک دین

بنده می خواستم بدونم علت فلسفی و علمی اینکه وقتی انسان به شهرت می رسد چطور تغییرات اخلاق در انها رخ میدهد ؟(مثل فوتبالیست ها هنر پیشه ها و ...)
یعنی نگاه انظار عموم مردم چگونه در اون شخص معروف شده تغییرات ایجاد می کند

از لحاظ روانشناسی علمی و فلسفی توضیح بدهید!

با تشکر

[SPOILER]منظورم از علمی فلسفی به مانند مثال وضو و نماز هست که با نماز خواندن هر روز مسیر کانال های روح (چاکراها) از الودگی های گناه و غبار تخلیه میشود و انسان احساس شادابی و نشاط میکند و همین باعث میشود که اصلا افسردگی به سراغ انسان نیاید !![/SPOILER][/]

سخنرانی های ناب در مورد تهذیب نفس

*از دوستان تقاضا می کنم بهترین سخنرانی هاشون در مورد تهذیب نفس و عرفان عملی رو اینجا بزارند
که خودتون می دونید اگه صوتی رو شما بزارید و من بشنوم و به واسطه اون زندگیم تغییر بکنه شما هم تو صوابش شریکید

*نکته مهم= لطفا وقتی صوتی رو می زارید مطمئن بشید که نشر صوت و سخنرانی مجاز و رایگان تا دچار حق الناس نشوید
* لطفا بهتر اسم لینک که مطالب رو از اونجا برداشتید رو هم بزارید

برای شروع کار
شاید بتونم بگم بهترین سخنرانی تو تهذیب نفس سخنرانی استاد پناهیان با موضوع تنها مسیر هست که تو سایتشون قرار دادند و اینجا برای دانلود می زارم تا استفاده بکنیم
+ اکیدا توصیه می کنم برید تو لینک و دانلود کنید

http://bayanmanavi.ir/post/2271

ممنون

پ. ن: دوستان اگه کانال ها رسمی دوباره عرض می کنم کانال رسمی اساتید اخلاق دارید لطف کنید ادرسشو بزارید

نکته: ادرس کانال های رسمی رو می تونید از سایت شخصی این اساتید بردارید.

اصول آموزش اخلاق اسلامی در مدرسه

سلام و خسته نباشید
1-آموزش اخلاق اسلامی به چه شیوه هایی استو ار است و ازچه اصولی پیروی میکند؟یعنی وقتی یک فرد (معلم یا هرکس) بخواهد اخلاق را به دیگری آموزش دهید از چه شیوه هایی باید پیروی کند.
2- آموزش اخلاق اسلامی در مدارس چگونه باشد بهتر است ؟
ممنون میشم به سوالات جداگانه پاسخ داده شود.
خیلی ممنون از اساتید گرامی

فرق علم اخلاق و علم فقه چیست؟

سلام فرق علم اخلاق و علم فقه چیست؟
مثلا در بسیاری از روایات داریم که اگر کسی کاری می تواند برای مومنی انجام بدهد و انجام ندهد ماری در قبر او همراه او می شود و او را نیش می زند ، این امر به این مخوفی را می گویند اخلاقی و ازز جهت شرعی حرام نیست ، خب این فرقش چیست؟

برچسب: 

معرفی کتاب اخلاق


با سلام و عرض تسلیت ایام شهادت امام رضا (ع)
برای آشنایی با علم اخلاق چه کتاب هایی مفید است که هم ساده باشد و دارو یک استاد اخلاق خوب معرفی کنید که صوت هایش در فضای مجازی در دسترس باشد؟

با تشکر

مطالب منتشر شده در کانال تلگرام حاج شیخ جعفر ناصری

[h=2]ماه رجب یا شعبان یا ماه مبارک رمضان جزء بهارهاى معنوى می تواند باشد[/h]

ماه رجب یا شعبان یا ماه مبارک رمضان جزء بهارهاى معنوى می تواند باشد، منتهى دیگر اگر یک دلى از فصل بهار معنوى هم به طراوت نیفتاد دیگر این خیلى مشکل است، مشکل از خود انسان است،... ادامه نوشته





[h=2]علاقه حقیقی، وقتی است که آرام آرام به دل نفوذ کند.[/h]

حالا به تناسب ماه شعبان عرض کنم که ما نسبت به کمال حقیقی و کامل حقیقی ضعف در ارتباط داریم. ان شاء الله خدای متعال یک نوری بدهد که بشود توجه به حضرت پیدا کرد. یعنی... ادامه نوشته




[h=2]در این ماه (شعبان) در حد توان یک ارتباط محکمى با قرآن می‌خواهد.[/h]



در این ماه (شعبان) در حد توان یک ارتباط محکمى با قرآن می‌خواهد. بخشى از شب را باید انس با قرآن داشت و این ماه شعبان را هم انسان ادامه بدهد آنوقت در ماه رمضان جواب مى‏دهد.... ادامه نوشته




[h=2]این دعا را برای حوائج در ماه شعبان، از اول ماه شعبان تا آخر ماه خوانده می شود[/h]



یک پیام و یک هدیه از ناحیه حضرت سجاد علیه السلام همین دعای «اللهم صل علی محمد و آل محمد ، شجره النبوه» است که در ماه شعبان وارد شده است. این مال امام زین العابدین (ع) است. این را حض... ادامه نوشته




[h=2]در ماه رجب، دو جزء و در ماه شعبان سه جزء و در ماه رمضان پنج جزء الی هفت جزء بخواند[/h]



از ماه رجب دو کار را باید تمرین کرد؛ یکی روزه و یکی قرآن خواندن و حداقل حداقل حداقل آن، این است که در ماه رجب، روزی یک جزء قرآن و در ماه شعبان دو جزء و در ماه رمضان سه جزء... ادامه نوشته




[h=2]ماه رجب رفت و ماه شعبان آمد؛ پناه به خدا[/h]



حضرت حجه الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری حفظه الله در شب اول ماه شعبان چنین فرمودند: خدا به ما رحم کند، کاری نکردیم… ماه رجب رفت و ماه شعبان آمد؛ پنا... ادامه نوشته




[h=2]مؤمنی هم که خواسته مهمش قرب به حضرت بقیه الله عج و دیدار آن حضرت است و آن را پیوسته از خدا می‌طلبد[/h]



خداوند متعال، بشر را به گونه‌ای آفریده است که اگر خواسته‌ای در وجودش سوسو زد و در فکرش گذر کرد، آن چیز – ولو پس از مدت‌ها – ناخودآگاه در مسیر او قرار خواهد گرفت.... ادامه نوشته




[h=2]برای انسان از اول ممکن نیست تا حالت توجه و اخلاص را نگه دارد و معمولا تشتّت دارد
[/h]



حجت‌الاسلام شیخ جعفر ناصری حفظه الله: برای انسان از اول ممکن نیست تا حالت توجه و اخلاص را نگه دارد و معمولا تشتّت دارد ولی بعد از مدتی ادامه و تلاش یک ثانیه یک ثان... ادامه نوشته




[h=2]۷۰ سال زحمت بکشی[/h]



اگر ۷۰ سال زحمت بکشی و لحظه ای او(امام زمان ارواحنا له الفداء) را زیارت کنی،زحمت ۷۰ ساله را فراموش خواهی کرد (حجت الإسلام و المسلمین شیخ جعفر ناصری حفظه الله) ادامه نوشته



[h=2]اردوی مشهد مقدس | طلاب مدرسه علمیه صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه اصفهان[/h]



حجت الاسلام شیخ جعفرناصری حفظه الله در جمع طلاب مدرسه علمیه صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه اصفهان اردوی مشهد مقدس ادامه نوشته



[h=2]شعر – مجمع البحرین[/h]



شعر – مجمع البحرین باز گویم از تجلی‌های او از تجلی‌های هو سبحانه ….. آدمی را مجمع البحرین دان آب تلخ و آب شیرین توامان ….. هم صفات خوب و بد را مستعد هم قوای خیر و شر... ادامه نوشته



[h=2]شعر – جام ولا[/h]



شعر – جام ولا ای غلام حلقه گوشت آفتاب لطف کن روی از من بی دل متاب ….. بحر غم گویا ندارد ساحلی جز نوای چنگ و مزمار و رباب .. چنگ بر بند جگر خواهیم زد تا از او آید صدای چنگ ناب ..... ادامه نوشته



[h=2]شیاطین جایگاه قوه واهمه و ضعف وهم در افراد را که از چه کانالی می‏توانند وارد شوند را خوب می‏شناسند[/h]



حجت‌الاسلام شیخ جعفر ناصری حفظه الله: شیاطین که‏ این طور تسلّط بر بنی آدم دارند، از کانال قوه واهمه افراد است؛ یعنی شیاطین جنس قوای افراد را می‏شناسند، واهمه‏ فرد... ادامه نوشته




[h=2]اکثر گرفتاری ها برای مؤمنین به خاطر موهومات است.[/h]



حجت‌الاسلام شیخ جعفر ناصری حفظه الله: اکثر گرفتاری ها برای مؤمنین به خاطر موهومات است. قوه واهمه خیلی مؤمنین را مشغول می‏کند. وهم، ضد توکل و ضد خیلی چیزها... ادامه نوشته




[h=2]من کنت مولاه فهذا علی مولاه[/h]



حجت الاسلام شیخ جعفر ناصری حفظه الله صوت و خداوند راضی شد به این دین برای مردم، و همه ابعاد این دین با ضمیمه شدن ولایت و معرفی آقا امیر المؤمنین علیه السلام تمام... ادامه نوشته




[h=2]جناب کمیل رحمه الله علیه صاحب اسم اعظم و صاحب سرّ امیرالمؤمنین علیه السلام[/h]



جناب کمیل رحمه الله علیه صاحب اسم اعظم و صاحب سرّ امیرالمؤمنین علیه السلام بوده است قبر ایشان هم خیلی قابل استتفاده است . یک پیر مردی سر قبر کمیل علیه السلام خادم... ادامه نوشته




[h=2]شما نگاه کنید که ما چقدر گرفتار هستیم ؟[/h]



حجت‌الاسلام شیخ جعفر ناصری حفظه الله: علی ‏بن مهزیار بیست سفر خون دل خورده و دنبال آقا پیاده رفته مکه؛ وقتی می رسد، آقا عتاب می‏کند که شما مشکل دارید و به فکر زیاد کردن امو... ادامه نوشته




[h=2]چه کار کنیم در نماز توجه داشته باشیم ؟[/h]


حجت الاسلام شیخ جعفر ناصری حفظه الله: بعضی‏ها می‏گویند چه کار کنیم در نماز توجه داشته باشیم؟ توجه یک حالی است که وقتی آمد، باید دائم جنگ کرد و آن را نگاه... ادامه نوشته




[h=2]چهل سوره یس بخوانید و هدیه کنید به امام رضا علیه السلام[/h]




حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در مورد زیارت امام رضا علیه السلام چنین سفارش می نمایند: بعضی از رفقا در مشهد سؤال می‏کردند «این جا چه کار کنیم؟» ... ادامه نوشته




[h=2]سخنرانی حجت الاسلام شیخ جعفر ناصری حفظه الله در دومین همایش کشوری اخلاق حوزه های علمیه[/h]



سخنرانی حجت الاسلام شیخ جعفر ناصری حفظه الله در دومین همایش کشوری اخلاق حوزه های علمیه ۹ اردیبهشت۱۳۹۵ اصفهان ـ سالن همایش موسسه اهل بیت علیهم السلام ادامه نوشته

فرمایشات استاد اخلاق حوزه علمیه قم

یکی از راه‌کارهای درمانی مورد تأکید در قرآن اشتغال به اذکار و حداکثر سعی در داشتن توجّه است


یکی از راه‌کارهای درمانی مورد تأکید در قرآن اشتغال به اذکار و حداکثر سعی در داشتن توجّه است. توجّه داشتن در ابتدا به معنای عدم تشتت است. یعنی یک بار که گفتی «لا اله الا الل... ادامه نوشته

اذکاری است که در قرآن و در روایات بسیاری از اهل‌بیت: بر اشتغال به آن‌ها تأکید شده است.

on: آبان ۰۸, ۱۳۹۵در: نکات کوتاهNo Comments


ابزار رسیدن به توجه، همین اذکاری است که در قرآن و در روایات بسیاری از اهل‌بیت: بر اشتغال به آن‌ها تأکید شده است. یکی از کارکردهای این اذکار، این است که وقتی من مشغول به ذکر... ادامه نوشته

کاری که در ابتدا برای انسان، عملی‌تر است، این است که از اذکار استفاده کند


قرآن در مورد مریضی قوه خیال و بیماری تشتت و طمع‌ورزی، انواع راه‌کارها را ارائه می‌کند. در یکی از این راه‌کارها دستور می‌دهد که: «اذْکُرُوا اللهَ ذِکْرًا کَثِیرًا؛ خدا را بسیار یاد ک... ادامه نوشته

چه بسیار افرادی را که خاک در برگرفته در حالی که می‏خواسته ‏اند خوب بشوند!


ما غافل هستیم و همه درصدد این هستیم که اگر امروز نشود، تصمیم داریم فردا خوب بشویم. ان شاءالله از فردا خواب را کنار می‌گذارم. شیطان هم از این که تصمیم، همیشه به فردا معلّق است، خیلی... ادامه نوشته

اگر محضر اولیاء و کملین برسیم می بینیم که خیلی با آنها فاصله داریم حتی از جهت اعتقادی با حقائق امور


ما چون از سرچشمه دوریم، وقتی در محضر امام برسیم یا حتی اگر محضر اولیاء و کملین برسیم می بینیم که خیلی با آنها فاصله داریم حتی از جهت اعتقادی با حقائق امور و حقائق اعتقادات فاصله ‏دا... ادامه نوشته

ماهم در مسیر رفاقتمان با دوستانمان اگر بتوانیم‏ واقعًا با یک نفر یگانه شویم


اخیرا می خواندم که کشورهای خارجی درصدد برآمده ‏اند که مشکل ترافیک را ازسبک رفت و آمد مورچه‏ ها کم کنند. چونکه این مورچه‏ها در رفت و آمدهایشان امتیازشان بر انسان این است که در صدد ضر... ادامه نوشته

اگر انسان یک ‏رفیق داشته باشد و با او در یک جهت و در یک مسیر و با یگانگی کامل پیش برود خیلی مشکلاتش کم خواهد بود


یکی از دلائلی که اصحاب کهف را ماندگار کرد و باعث شد این‏ها رشد کنند این بود که اینها هفت نفر نبودند بلکه بر اثر قرار گرفتن در مسیر توحید این‏ها یکی شدند؛ یگانه شدند و در مسیر قرار گ... ادامه نوشته

یک مقدار که انسان در مسیر خدا پیش رفت خدای متعال درد و درمان را به او می ‏شناساند


در ابتدا انسان در محدوده ‏ای از ابهام است نه سؤال می‏بیند و نه جواب می‏بیند و نه یمین و نه‏ شمال می‏شناسد… ولی یک مقدار که انسان در مسیر خدا پیش رفت خدای متعال درد و... ادامه نوشته

اگر انسان‏ در عالم پاکی و طهارت راه پیدا کرد هم تعلقاتش کم می‏شود


حضرت ابوی (آیت الله ناصری) می فرمودند: «در نجف پیرمردی بود جلسات مرحوم آقای حداد را می‏ آمد. کنار شط یک منزل حصیری (کپری) داشت و خودش و خانواده‏اش در آن‏جا زندگی می‏کردند. نصف ‏کیسه... ادامه نوشته

اگر انسان گرم بشود و علاقه‏ مند بشود و با اولیاء خدا آشنا شود خوب است؛ اما این، راه رفتن و سیر نیست.


در امور معنوی هم چه بسا همین جور باشد. این که چند تا کتاب شرح حال می‏نویسند که فلان آقا فلان کار را می‏کرده و فلان آقا فلان عبادت را اهتمام داشته، این خوب است؛ اما دردی را درمان نمی... ادامه نوشته

سال‌ها ممارست، تمرین، مطالعه و مباحثه لازم دارد تا با مبانی اجتهاد آشنا بشوند


اگر یک نفر می‏خواهد فقیه بشود، فقیه شدن به این امکان‏ پذیر نخواهد بود که برود رساله ‏های همه مراجع را بخواند. اگر همه رساله‏ ها را بخواند مسائل را خوب یاد می‏گیرد؛ ولی قوه استنباط و... ادامه نوشته

باید کسی باشد که آشنا با قرآن و روایات اهل بیت (علیهم السلام) باشد


خدا حضرت آیه الله کشمیری را رحمت کند؛ یک بار از ایشان سؤال کردم: در بین این طُرُق و افرادی که شما با توانایی ‏های مختلف در طول عمرتان دیدید، چه گروهی را زلال دیدید که بتوانند به سمت... ادامه نوشته

بدانیم چگونه متوسل شویم و چه چیزی را از چه کسی بخواهیم؟


ما گاهی حواسمان نیست و در توسلاتمان یک‏ مراعاتهایی را نمی ‏کنیم لذا خیلی از توسلات ما نتیجه نمی ‌دهد. یکی از آن مراعاتهای لازم این است که بدانیم چگونه متوسل شویم و چه چیزی... ادامه نوشته

انسان باید برای خودش ‏ارزش قائل باشد


‏‎ انسان باید برای خودش ‏ارزش قائل باشد؛ برای روحش برای جانش… تعلق فکری به امور سست و مادی انسان را بی ارزش می کند. ادامه نوشته

معارف و علوم به سمت متقین و افرادی که در مسیر زلال شدن هستند؛ هجوم‏ می آورد


آقا امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه تعبیری راجع به متقین دارند که این تعبیر خیلی زیبا انتخاب شده است. ایشان می فرماید: هَجَمَ بِهِمُ العِلم یعنی معارف و علوم به س... ادامه نوشته

خانواده ‏ها در داشتن عصمت متفاوت هستند


خانواده ‏ها در داشتن عصمت متفاوت هستند؛ مثلاً برای بعضی خانواده ‏ها نوشته می‏شود نستجیر بالله زنا از این خانه دور باد. دیگر اگر یک نفر از این خانواده شقاوت کند و خیلی اصرار کند و پی... ادامه نوشته

گاهی مطالعه در مورد جریان کربلا حتی از زیارات اثرش بیشتر است


گاهی مطالعه در مورد جریان کربلا حتی از زیارات اثرش بیشتر است ادامه نوشته

ما تا زنده هستیم باید برای آیندگان و اولادمان دعا کنیم


ما تا زنده هستیم باید برای آیندگان و اولادمان دعا کنیم. هر چه انبیا لطیف ‏تر می‏شدند این مسائل را بیشتر مراعات می‌کردند. حضرت ابراهیم علیه السلام به مجرد این که امامت را به... ادامه نوشته

مردم ما را امین خودشان حساب می کنند

گاهی بعد از مدتی ارتباطی بین ما و مردم‏ حاصل می شود و مردم ما را امین خودشان حساب می کنند. ما در این مواقع باید بار را به اندازه شانه ‏هایمان و به اندازه توانایی‏مان ‏بردار... ادامه نوشته

معرفت به نورانیت امام سنخیت می خواهد


اهل بیت (علیهم السلام) چون نور هستند، با ظلمت و بدی ها سازگاری ندارند؛ معرفت به نورانیت امام سنخیت می خواهد آن معرفتی که دل انسان را آرام می کند صدق محض است. اگر انسان در د... ادامه نوشته