اخلاق اجتماعی

پیوند یا قطع رابطه؟!

سلام   امام صادق عليه السلام: هر كه تو را گرامى داشت، او را گرامى بدار و هركه تو را خوار شمرد، خودت را از او منزّه و بر كنار بدار امام على عليه السلام: بى اعتنايى تو به كسى كه به تو راغب است كم سعادتى است و تمايل تو به كسى كه به تو بى رغبت است، خوارى نفس است   طبق روایات بالا از ائمه معصومین (علیه السلام) بهتر است نفس خود را از شخصی که به ما بی رغبت است یا متکبر است یا مارا خوار می شمارد منزه و برکنار داشت   اما پیامبر اسلام از شخصی که در مسیر راه او آشغال میریخت عیادت می کند و به او می پیوندد   این دو سیره و روش چطور باهم جمع می شوند؟؟ بالاخره از اینگونه اشخاص باید کناره گیری کنیم یا اینکه بپیوندیم؟

زندگی روزمره ی ما و غفلت نسبت به گناهان ، مسائل و احکام شرعی

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:


نقل قول:

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام خدمت کارشناس محترم

همانطور که از موضوع مشخص است متاسفانه این مشکل, یه جورایی بیشتر افراد جامعه از جمله خودم را در بر می گیرد و این مشکل برای افراد, کم و زیاد دارد و می تواند از روی عمد, غفلت یا ندانستن مسائل باشد(به هر حال در بیشتر موارد آسیب زا است و ضربه خودش را به شخص و جامعه می زند).

حالا هر کسی در هر شغل و فعالیتی است, بنده این بُعد از زندگی را مد نظر دارم و مسائل دیگر, موضوع تاپیک نیست. مشکل این است که ما آدم ها (حداقل نصف افراد) خیلی راحت زندگی می کنیم, یعنی اگر روزی ده تا گناه هم کنیم (برای افراد مختلف کم و زیاد می باشد), راحت در طول روز یا فراموش می کنیم یا اینکه اگر یادمان هم باشد غفلت می کنیم و از روی اون رد میشیم و زندگی ها, روزمره همینطوری می گذرد و انگار نه انگار که دقیقا داریم چکار می کنیم و متاسفانه از جمله گناهان شایع جامعه, گناهان زبانی مثل غیبت, دروغ, تهمت و ... که بعضی از این ها موجب حق الناس هم می شوند, می باشد(گناهان زیاد هستند حالا شما بقیه را مدنظر داشته باشید).
از طرف دیگر هم یک چیزهایی در جامعه انگار که سنجاق کرده اند که هر بچه کوچکی از کودکی باید به فکر این ها باشد و وقتی بزرگ می شود باید بکوب برای این کارها که بعضا هم کارهای خیلی ضروری نیستند, تلاش کند و متاسفانه انگار مثل یک چرخه در آمده است (این کارها را بهتر است نام نبرم) و متاسفانه غفلت ها و ندانستن ها هم از این دوران شکل می گیرد و وقتی کودک بزرگ می شود به جای دانستن چیزهای اصلی, چیزهای دیگری را یاد گرفته است و ایراد را هم نمی توان به طور کامل, سمت بچه گرفت, چون پدر و مادر و جامعه و ... این را به این سمت سوق داده اند. اصلا آیا این طور زندگی کردن مورد قبول هست؟

در بحث شغل بخوام بگم, مثلا یک استاد دانشگاهی که از تدریس کم می گذارد و دیر و آید و زود می رود و حتی طبق قوانین هم عمل نمی کند در برابر یک معلمی که تدریس خودش را در وقت مقرر انجام می دهد, کدام بهتر است؟ یک پزشک فوق تخصصی که پول ویزیت زیاد می گیرد ولی بیمار را درست و کامل ویزیت نمی کند و یک نسخه ای می نویسد و می دهد در برابر یک پزشک عمومی که به صورت صحیح ویزیت می کند, کدام بهتر است؟ یا یک مغازه دار بزرگ که وقتی یک مشتری کم اطلاعات می آید از این موضوع سوء استفاده می کند و سرش را کلاه می گذارد در برابر کسی که که یک مغازه کوچک دارد ولی با همه با انصاف رفتار می کند, کدام بهتر است؟

متاسفانه ظاهر بینی هم که در جامعه وجود دارد, بیشتر همان مطلق موقعیت اجتماعی و شغل و ... طرف مقابل در موضوعات مختلف مثل ازدواج و ... را می بیند و خیلی به مسائل دیگر کار ندارد. وقتی نوجوان یا جوان ما در وقت مقرر به سوی مسائل و احکام سوق داده نمی شوند تا یاد بگیرند و فکر پدر و مادر از اول فقط برای مسائل کم اهمیت تر از این موضوع است و نمیگم هم نباید برای بعضی از مسائل باشند ولی مسائل به ترتیب, و اینکه زندگی اش به مشکل برنخورد و در شغلش و زندگی اش ندانسته گرفتار مال حرام نشود.

متاسفانه این موضوع ممکن است تا سنین پیری و حتی بعد از مرگ (مسائل حق الناس) هم همراه انسان باشد و خدای نکرده انسان همینطوری از دنیا برود و بعد هم مشکلاتی همراهش باشد. متاسفانه اولویت ها گُم یا کم اهمیت شده است و جامعه دارد چوبش را می خورد. حالا این هم به این معنی نیست که از فردا انتظار داشته باشیم هیچ کس هیچ گناهی را انجام ندهد و جامعه تبدیل به گلستان بشود و همه تبدیل به آدم های خوب بشوند, اصلا این غیر ممکن است, و اینکه از فردا همه چیز را تعطیل کنیم و کاری انجام ندهیم ولی از آن طرف بام هم نباید بیفتیم, که افتاده ایم. این موضوع بسیار فراگیر است و تقریبا همه فعالیت ها را در بر می گیرد و هر کسی در حیطه خودش و در جامعه, حداقل مواظب خودش که می تواند باشد.

لطفا به موضوع به طور تفصیل بپردازید و توضیح بدهید وظیفه ما در این زمینه چیست و این غفلت ها از چه مسائلی نشات می گیرد و ریشه اش کجاست و ما باید چه کاری انجام بدهیم؟

با تشکر

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

رمز صبوری، اخلاق و ادب کارشناسان سایت؟؟؟


سلام و عرض ادب

رمز صبوری ، اخلاق و ادب کارشناسان این سایت که با رنگ آبی و سبز مشخص شدند چی هست؟

واقعا برام جالبه علتش رو بدونم! :Gig:

اگر روش خاصی دارید با راهنمایی هاتون فقرایی مثل بنده رو هم بالا بکشید ممنون میشم.

فاجعه ای واقعی:22 دقیقه در روز کار مفید کارمندان ایرانی!

[="Tahoma"][="Navy"]بسمه تعالی
مازیار شیبانی فر در خبرآنلاین نوشت:


خبر بسیار تکان دهنده بود؛ بر اساس گزارش مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی کار مفید کارمندان ایرانی (به خصوص در بخش دولتی) 22 دقیقه در روز است. این در حالی است که سال گذشته این رقم یک ساعت و 4 دقیقه یا به عبارتی 64 دقیقه بود. با این حساب، کار مفید کارمندان نسبت به سال گذشته به یک سوم کاهش یافته است.


کم کاری و به عبارت بهتر فرار از انجام وظیفه که در بخش اداری و ارایه خدمات کارمندان بخش های دولتی و خصوصی بیشتر به چشم می آید، در اصل ریشه در مشکلات فرهنگی و آموزشی کشور دارد و تنها راه درمان آن توجه به نحوه رشد فکری و روانی خردسالان، کودکان و نوجوانان کشور است.


بر اساس همین آمار، وضعیت کارمندان بخش خصوصی بهتر است و کارکنان این بخش در روز حدود 2 ساعت کار مفید دارند. این در حالی است که در حال حاضر بیشتر کارمندان در بخش های دولتی و خصوصی حدود 8 ساعت (از 8 صبح تا 4 بعدازظهر) سر کار هستند. البته در بخش خصوصی ممکن است از کارمندان در روز 1 ساعت بیشتر کار گرفته شود.

[/][/]

بخشیدن لغزش

انجمن: 

باسمه نعالی
با سلام:
غَفر یعنی پوشاندن و بخشیدن و «زلّة »به معنای زمین خوردن یک دفعه و ناگهانی است که از آن به سر خوردن هم تعبیر می کنند و مراد از آن ،لغزش ناگهانی در گفتار ،رفتار و حرکات است
برادر واقعی مومن کسی است که لغزش های او را نادیده بگیرد و به آسانی از آن ها چشم پوشد نه آنکه با دیدن کوچکترین لغزشی لب به سرزنش بگشاید
امیرمومنان علی علیه السلام فرمودند:همانا برادر حقیقی تو آن کسی است که لغزشت را بپوشاند(1

اگر انسان مومن از شخص مومنی خطایی ناگهانی مشاهده کرد باید آن را نادیده بگیرد و در مرحله بعد برای آن عذر بتراشد و به شکلی آن را توجیه کند یعنی خود را چنین توجیه کند که به حتم نگرش درستی درباره این قضیه نداشته است و فرد خاطی برای این کار خود دلیلی داشته است که او به آن آگاه نیست
پی نوشت:
1- غررالحکم ص 421

ادب پست زدن، آداب تاپیکی

به نام خدا
سلام

تا حالا شده وارد یک تاپیک بشید که موضوعش چیز دیگه است ولی مخاطب دست میزاره روی چیزی که به موضوع ارتباطی نداره ؟ ( من زیاد دیدم ) یا مثلا توی انجمن عرفان داره بر سر یک موضوعی بحث میشه یک دفعه یکی میاد بحث رو میکشونه سر اعتقاد و کلام . سوال اینه که من به عنوان یک مخاطب بهتره کجا وارد مبحث بشم و کجا وارد نشم ؟ چجوری تشخیص بدم ؟ البته من با آزادی ورود به مباحث مخالفتی ندارم ولی این تاپیک مفید خواد بود .

کارشناسان محترم ٍ تِلْكَ شِقْشِقَةٌ هَدَرَتْ ثُمَّ قَرَّت‏... را یادتون هست ؟ من این تاپیک رو ایجاد کردم و بنظرم یک روزی بدرد میخوره . لطفا نظرتون رو بیان کنید .

انسان اخلاقی بودن به چه معناست؟(مهم و کاربردی)

[="Tahoma"][="Navy"]بسمه تعالی

همه ما این کلام رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم را بارها شنیده ایم که:إنی بعثت لأتمم مکارم الأخلاق.
و نیز می دانیم علوم اسلامی در یک تقسیم بندی که منبع روائی هم دارد به سه قسم فقه و اخلاق و عقاید تقسیم می شوند.
اما تا به حال فکر کرده اید برای اینکه انسان اخلاقی باشیم و به تبع آن به یک جامعه اخلاقی برسیم ،باید دارای چه مؤلفه هائی باشیم که بتوان به ما گفت انسان اخلاقی؟

شما نیز در این بحث شرکت کرده و نظر خود را بفرمائید.[/][/]

به نظر شما چند نوع اخلاق بر جامعه ی ما حاکم است ؟

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

در جامه یما رسم بر این است که اخلاق به صورت کلی وجامع به یک سری از روشهای پذیرفته شده اطلاق میشود .و به هر عمل ویا واکنشی که موجب یک نمود خارجی از انسان است به طور کلی نام اخلاق را میگذارند .

اما آیا تا به حال به جزئیات این امر کلی فکر کرده اید ؟

مثلا" اخلاق دینی یا اخلاق اجتماعی ویا اخلاق کاری و یا اخلاق ملی چه وجوه اشتراکی دارند وچه وجوه متفاوتی را شامل میشوند ؟

حق یارتان :Gol:

کارشناس بحث : استاد