اتلاف وقت

هدر دادن عُمر با کارهای بیهوده

[="Times New Roman"][="Black"]سلام و عرض احترام خدمت کارشناس محترم.

مدتیه دارم به این مسئله فکر میکنم که واقعا چرا ما انسان ها اینقدر وقتمونو صرف کارهای بیهوده و بی فایده ای که واقعا هیییییچیییییی ندارند میکنیم.
حالا باز اگر عمر و وقت خودمون باشه حسابمون با خداست و به خودمون آسیب زدیم.
ولی گاهی اوقات برخی بخاطر غرور ، تکبر ، دنیا طلبی ، خودشون که وقت بیهوده هدر میدن هیچ ، دیگران رو هم با خودشون همراه میکنن ، و اصلا مکتبی راه میندازن برای تربیت چنین کسانی.
مثلا طرف همایش میزاره ، تمام نخبگان ( :ghash: ) و هنرمندان سینما رو دعوت میکنه ، کلی هزینه میکنه ، برای چی؟

مجری: دوستان اینجا دور هم جمع شدیم تا فیلم "ببعی عاشق می شود" رو بعد از پانزده سال با حضور افتخاری خود ببعی در کنار هم تماشا کنیم. و به بررسی سکانسی بپردازیم که ببعی ده تا پشگل انداخت.
بعد نشون میده خود ببعی از وسط ردیف اول بلند میشه با پشم های کمی سفید شده ( بالاخره سنش رفته بالا ) رو به جمعیت دست تکون میده و با جعبه ای در دست میره روی سن .
ببعی: بسیار خوشحالم که در جمع شما عزیزان حضور دارم ، قبل از تماشای فیلم یک سوپرایز واستون دارم.
در این لحظه ببعی دست میکنه توی جعبه ای که همراهشه و ده تا پشگل در میاره پرت میکنه سمت جمعیت و میگه اینا پشگل های پانزده سال پیش سکانس معروف فیلم "ببعی عاشق می شود" است.
و جمعیت سر و دست میشکنن برای به یادگار بردن پشگل های معروف ببعی.

ببینید ، یک نفر میاد یه عده رو جمع میکنه ، و علم بیهوده تولید میکنه و به تجزیه و تحلیل هیچ و پوچ می پردازه
و عمر مردم رو به بازی میگیره ، خدا می دونه اینها واسه چند نفر الگو هستند و چند نفر به اینها نگاه میکنند و دچار انحراف میشن.
جای دیگری میشینن سه ساعت مسابقات فوتبال رو تجزیه و تحلیل میکنن
که فلانی عجب سانتری کرد. عجب استقامتی داره. فلان بازیکن نود دقیقه ای نیست ، فلانی یک نیمه بیشتر نمی تونه بازی کنه. این اداها یعنی چی.
والا ما توی بچگی از صبح تا شب توی کوچه پس کوچه های اهواز با پای برهنه روی آسفالت داغ می دویدیم ، شیرجه میرفتیم ، کف پاهامون تاول میزد
انگار نه انگار باز میرفتیم فوتبال بازی میکردیم. نه پنتهاوس داشتیم ، نه ساعت بیست و چهار میلیونی ، نه موبایل چهل میلیونی ، نه پزشک اختصاصی ، نه متخصص تغذیه.
تازه بقیه که پوست کلفت تر بودن به ما میگفتن بچه سوسول .
بعد آقایان میشینن علم و قانون تولید میکنن وقت مردم رو تلف میکنن ، رشته تحصیلی تولید میکنن
واحد درسی تولید میکنن ، تخصص تولید میکنن. شرکت تولید میکنن. دریغ از اینکه سر سوزنی توی مملکت مفید باشند
اصل حرف من اینه که کارهایی که بازیگران ، خواننده ها ، فوتبالیست ها و صدا و سیما و خیلی های دیگه انجام میدن
اصلااااااا کارهای سخت و پیچیده ای نیستند و این همه قر و فر ندارند.
آدم هرچی قانون بیشتر واسه خودش بزاره بیشتر برای خودش آشفتگی ذهنی ایجاد میکنه و فاصله اش رو با هدفش بیشتر میکنه.
دیگه توی بهترین خونه ، بهترین امکانات ، بهترین ماشین ، کمترین دغدغه فکری نشستن و یه فیلم بازی کردن یه دوتا پاس و یه شوت که اینقدر داستان نداره.
اگر جای آقای مکارم باشن که توی سن 91 سالگی این همه کار علمی مفید میکنه چکار میکنن.
من کسب علم رو خیلی دوست دارم ، ولی امان از "علم بی فایده"
توی دانشگاه هم همین بازی ها رو داریم
در رشته ی خودم نرم افزار یه سری چیزهایی آموزش میدن که هیچ ربطی به نرم افزار نداره ، تازه همونم درست آموزش نمیدن. و واحد هایی که پاس میکنی هیچ بازار کاری نداره.
همین سایت های خبری خودمون رو ببینید.
روی تمام جزییات زندگی بازیگران و فوتبالیست ها و خواننده ها زوم میکنند.
فلانی ماشین خرید ، فلانی پدر شد ، فلانی تیشرت پوشید ، فلانی موهاشو رنگ کرد ، فلانی با مانتوی قرمز دیده شد و گفت من پرسپولیسی نیستم.
توروخدا اینا خبرن؟ اینا اتلاف وقت نیست؟ مردم رو به بازی گرفتن نیست؟

از نظر من کار مفید یعنی کار حلالی که توی اون بتونی گره ای از گره های زندگی مردم رو باز کنی و خیری به دیگران برسونی.
1- آیا با ارزش جلوه دادن کارهای بیهوده گناه هست؟
2- چگونه می توان مردم رو بیدار کرد که از دنبال کردن زندگی شخصیت های معروف و بی فایده دست بردارند و تلاش کنند برای خودشون کسی بشن؟

3- اگر حدیثی روایتی درباره موضوع تاپیک دارید بگید ممنون میشم.
[/][/]

عوامل اتلاف وقت و راه های درمان آن ها

انجمن: 

مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه علمیه قم با بررسی عوامل اتلاف زمان و راه های درمان آن، ریشه اصلی اتلاف زمان را خصلت های فردی انسان عنوان کرده است. اهميت زمان و عمر بر هيچ خردمندي پوشيده نيست؛ به طوري که هيچ انسان موفقي را در عالم نمي توان يافت که توفيق خود را مرهون بهره وري درست از عمر خود نداند. امام حسين عليه السلام مي فرمايد: «زيانکار کسي است که لحظه، لحظه عمرش را از دست بدهد». [1]
ريشه اصلي اتلاف زمان در خصلت هاي فردي ما نهفته است که بايد علل و عوامل آن را شناخت و براي درمان آنها گام هاي مؤثري برداشت.
* برخي از عوامل اتلاف زمان
1. بي فکري و عمل زدگي
نداشتن طرح کاري از مصاديق بي فکري است. به منظور دوري از اين آفت بايد به برنامه ريزي و اولويت بندي کارها پرداخت. در مديريت زمان، تعيين هدف ها و اولويت هاي مربوط به کار از مهم ترين امور به شمار مي رود، که با توجه به آن مي توان از به دام افتادن در امور جزيي و غير ضروري نجات يافت.
توجه داشته باشيد هر يک ساعتي که صرف برنامه ريزي مؤثر شود، در مقام اجرا، چهار ساعت زمان برايتان ذخيره مي کند و نتايج بهتري هم ببار مي آورد.
اهميت برنامه ريزي، مراحل و شيوه برنامه ريزي و ملاک هاي اولويت بندي از جمله مواردی است که افراد به آن ها آشنایی ندارند.
*برداشت غلط درباره برنامه ريزي (علت بی برنامگی)
اکثر افراد بر اساس برداشت هاي نادرستی همچون: وقت گير پنداري برنامه ريزي، احساس موفقيت از بي برنامگي، تصور به هم خوردن همة برنامه ها به خاطر کارهاي غيرمنتظره، برنامه ريزي به کار جنبه انتزاعي مي بخشد و مهم ندانستن نوشتن برنامه، وقت خود را تلف مي کنند.

*درمان بی برنامگی
اما باید دانست هيچ حافظه اي مصون از خطا نيست، با تعيين انجام دادن کارها بر اساس اولويت هاي برنامه و روي کاغذ آوردن برنامه هاي ذهني، انجام کارها آسان مي شود.
2. بي نظمي:
امام علي عليه السلام مي فرمايد: شما و تمام فرزندان و اهل بيتم و کساني را که نوشته من به دست آن ها مي رسد را به تقواي الهي و نظم در کارها سفارش مي کنم. [2]
فرد نامنظم علاوه بر اتلاف زمان خود باعث اتلاف زمان ديگران نيز مي شود. فرد منضبط هيچ گاه کاري را در نيمه راه رها نمي کند، بلکه اهدافي بلند بر مي گزيند و با سعي و کوشش آن را به فرجام مي رساند.
*برخي از علل بي نظمي
فقدان اهداف و برنامه صحيح، عدم پيگيري در کارها، ناتمام گذاشتن کارها پيش از کنار نهادن کارها، انجام چند کار با هم، آشفتگي و به هم ريختگي محل کار، ضعف جسماني و خستگي و ... .
*درمان بی نظمی
تعيين اهداف در حوزه هاي اصلي و داشتن برنامه صحيح، تعیین مهلت براي کارها و برآوردهاي دقيق از انجام کار، اتمام کارها و سپس پرداختن به کار بعد، پديد آوردن سيستم منسجم و تحصيل به هم پيوسته و ... .
بي نظميِ شخصي خود را به نظم واداريد تا کنترل مؤثر وظايف برايتان ميسر شود. در برخورد با اطلاعات، به نحو منظم و روشمند عمل کنيد و مکرّر به خود بگوييد که آدمي منظم و مرتب هستيد و در اين راه بکوشيد.
يادآوري: هدف شما بايد آن باشد که فکرتان را از هر چيز ديگري جز آن چه روي آن کار مي کنيد، پاک سازيد. لوازم مهم و ضروري را هميشه به صورت منظم در دسترس قرار دهيد. فضاي کار و مطالعه را چنان سامان دهيد که کارها با توجه به اولويت آن ها در برابرتان قرار گيرد.
3. تنبلي[3] و بي حوصلگي:
امام باقر عليه السلام مي فرمايد: «من از کسي که در امور دنيويش تنبلي کند بيزار هستم، زيرا کسي که در امور دنيايش تنبل باشد در امور مربوط به آخرتش تنبل تر است.»[4]
امام علي عليه السلام در اين زمينه مي فرمايند: «شاخصه تنبلي به تأخير انداختن کار است»[5] فرد تنبل چون اهل کار نيست، حتي هدف هاي قابل دسترس و آسان را دست نايافتني مي بيند و به همين دليل اوقات خود را به بطالت مي گذراند.
*برخي عوامل تنبلي
عوامل گرايشي مانند: عدم ایجاد نگرش مثبت در خود، تمايل نداشتن به قبول زحمت، ناراحتي، ترس از شکست، افسردگي، ملالت، خجالت، احساس تقصير و... .
عوامل شناختي مانند: مطمئن نبودن دربارة مسئله و ناتواني در درک اقدام به جا و به موقع، تفکر منفي، هدف هاي مبهم، اطلاعات ناکافي، ترديد داشتن و ... .
*درمان تنبلی
علت مسامحه کاري خود را شناسايي کنيد، براي خود برنامه ريزي دقيق داشته باشيد، مسائل را تجزيه و تحليل نمائيد، توجه داشته باشيد که انسان هاي موفق، تنبل نيستند و تنبلي را مانع موفقيت خود مي دانند.
شرايط محيط يا عوامل خارجي
ابزار و مواد لازم را تهيه کنيد، محل کار مناسب باشد، تنظیم فعاليت علمي، از بین بردن سرو صدا در محیط کار و فعالیت، قرار دادن دماي محل کار بين 20 تا 26 درجه، حذف عوامل حواس پرتي با مهندسي محيط، تمرکز داشتن روي يک هدف و فعاليت و پرهیز از انجام کارهاي پراکنده.
رفع موانع جسماني
هر روز 20-15 دقيقه ورزش کردن نکردن، تغيير حالت دادن در نشستن و راه رفتن و تنفس کردن، به حالت آرام در آمدن، 20-15 دقيقه خواب در ميان روز، توجه به برنامه غذايي مخصوصاً مصرف قند، توجه به صبحانه کامل و...
4. پذيرش درخواست ها و خواهش ها: (تعارف بي جا و رودربايستي)
تعارف بي جا و رودربايستي داشتن در حقيقت يک نوع دروغگويي است. وقتي فرد نمي تواند و يا نمي خواهد کاري را انجام دهد و آن کار را بپذيرد، باعث اتلاف زمان، سرمايه و تضييع حقوق ديگران خواهد شد.
مرحوم مجلسي در بحارالانوار از کتاب دعوات راوندي از اميرالمؤمنين علي عليه السلام روايت کرده که فرمود: وقتي از رسول خدا (ص) چيزي را مي خواستند چنانچه اراده اش بر انجام آن کار تعلق مي گرفت، مي فرمود: «آري» و اگر نمي خواست آن را انجام دهد سکوت مي کرد و هرگز کلمه «نه» را بر زبان جاري نمي ساختند. [6]
راه هاي درمان پذيرش درخواست ها
تمايل به خشنود کردن ديگران و پذيرش هر کار جديد، زير پا گذاشتن اولويت ها در انجام کارهاست. خود را بيش از حد ضعيف نشان ندهيد و بر تلاش خود اتکا کنيد.
به تقاضای دیگران به دقت گوش کنيد و دريابيد که از شما چه چيزي هايی خواسته مي شود، قبل از گفتن «بله» تا ده را بشماريد، دلايل خود را بيان کنيد، اگر قصد نپذيرفتن داريد اين کار را با قاطعيت و ادب انجام دهيد و با پاسخ متزلزل، اميد کاذب در قلب درخواست کننده ايجاد نکنيد و در صورت امکان راه حل ها و جايگزين هاي تازه اي عرضه کنيد.
5. تسويف و اهمال کاري: (کار امروز را به فردا افکندن)
پيامبر اکرم(ص) مي فرمايد: «اي ابوذر از اهمال کاري نسبت به اهداف خود برحذر باش زيرا تو امروزت را در اختيار داري نه آينده ات را». [7]
تسويف منجر به سنگين تر شدن بار فرداها مي شود و نگراني از کارهاي مانده و دشواري انجام آنها به مرور زمان، منجر به بيماري هاي عصبي و يا بي تفاوتي نسبت به امور مي شود، و به دنبال آن بي نظمي و عدم تعهد نسبت به مسئوليت ها رخ مي دهد؛ و از همه مهم تر فرصت ها از دست مي رود.
*برخي از علل و راه هاي درمان تسويف
اعتقاد به اينکه من تحت فشار بهتر کار مي کنم، يک توجيه محض است؛ براي انجام کار و مطالعه خود زمان، مشخص کنيد، بر شروع کار به جاي پايان آن تأکيد کنيد، قاطع باشيد و اولويت ها را مشخص کنيد.
ترس از شکست دیگر عامل بوده که بايد به توانايي ها و امکانات و استعداد خود توجه بيشتر نمود.
وقتي که در اوج انرژي روزانة خود هستيد در ابتدا کاري را که مهم تر است، انجام دهيد؛ چه بسا به تعويق انداختن کاری که کنار گذاشته شده، ممکن است حياتي تر بوده و با تأخير آن، خسارت بزرگي متحمل شويد.
6. ناآشنايي و بي اعتمادي به توانايي ها و استعدادهاي خويش
اين حالت منجر به عدم توانايي در تصميم گيري و وسواس در عمل مي شود. جرأت لازم براي اجرا از دست مي رود. بيشتر زمانِ افرادي که داراي تصوير منفي از خود هستند به سرزنش خود مي گذرد و به علت روحيه منفي در کارها، بي انگيزه بوده و به اتلاف زمان در هر کار مي پردازند. فرد بايد خود را با ميزان تواني که دارد بپذيرد.
در مقابل، آگاهي از توانايي ها و استعدادهاي خود و نگرش نسبت به خود مزاياي زير را در بر دارد:
اشتياق را تحريک مي کند. خلاقيت را زياد مي کند و شخصيت انسان را به نحو أحسن شکوفا مي سازد.
*برخي از علل و راه هاي درمان ناآشنايي و بي اعتمادي به توانايي ها و استعدادهاي خود
حقیر پنداشتن خود یکی از علل بوده و با مواردی چون: بهتر کردن پوشش، آرايش مو و ظاهر، حفظ تندرستي، تصوير ذهني مثبت از خود داشتن و ... می توان بر آن پیروز شد.
یکی دیگر از علل، پيچيده و شلوغ بودن برنامه می باشد؛ در این صورت باید مسايل را ساده کرد. (مسائل و مشکلاتي که در رابطه با اموال، اشخاص، تعهدات و.... داريد را ساده کنيد).
از عوامل منفي باید جدا شد (مشکلات را به خداوند واگذار کرده و خود را سرگرم کنيد؛ هرکار را در زمان خود انجام دهيد؛ ورزش کنيد؛ زندگي را ساده تر کرده و فکر خود را روي مسائل مثبت متمرکز کنيد. به ديگران کمک کنيد).
*فعالیت کمِ ادامه دار
امام علي عليه السلام مي فرمايد: «کار کمي که ادامه يابد، از کار زيادي که ملال آور باشد، اميد بخش تر است.»[8]
پذيرفتن و پرداختن به کارهاي مختلف بيش از توان منجر به بيماري هاي جسمي و روحي مي شود. بنابراين هر کس بايد توجه به توان و ظرفيت خويش قبول مسئوليت نمايد.
8. خستگي
فرد خسته، کارآيي کمتري خواهد داشت. خستگي مستقيماً بر ميزان وقت، حوصله، خلاقيت و پشتکار و ... فرد تأثير مي گذارد. افرادي که فکر مي کنند با کار ممتد و بدون استراحتِ کافي مي توانند کار بيشتري انجام دهند در اشتباه هستند؛ زيرا خستگي، حالتي است که سبب کم شدن کار بدني و فکري مي شود.
9. عدم توانايي در تصميم گيري
امام علي عليه السلام مي فرمايد: «هر کس تصميمش بد باشد تيرش به خودش بر مي گردد». [9]
قدرت و سرعت در تصميم گيري از شاخصه هاي مهم براي مدير است؛ ناتواني در تصميم گيري باعث اتلاف وقت خود و ديگران مي شود. کسي که عادت دارد در هر موردي خود را کوچک بشمارد و در هر کاري با ضعف و بي قدرتي اظهار نظر کند، ضعيف و محجوب بار مي آيد.
10. رفاه زدگي آلاينده
رفاه طلبي و پرداختن بي حد و اندازه به امور رفاهي، انسان را از اهداف مهم تر و والاتر باز داشته و از اين طريق بسياري از فرصت ها از دست خواهد رفت.
پاورقی:
[1] . معاني الاخبار، 243.
[2] . شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج17، ب47، ص50.
[3] . تنبلي يعني به تعويق انداختن انجام کاري که بايد همين حالا انجام شود. (دوانس بلس، ترجمه مهدي قراچه داغي، روان شناسي تنبلي، ص 14)
[4] . محمد ري شهري، ميزان الحکمه، ج 8، ص 393.
[5] . غرر الحکم، 4471.
[6] . سيد محمد حسين طباطبايي، سنن النبي، ص 70.
[7] . بحار، ج77، ص 75 و الحياة، ج 1، ص 359.
[8] . نهج البلاغه، قصار الحکم، کلمه 278.
[9] . غرر الحکم، 8315.
منبع: مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه علمیه قم