آفرینش جهان از هیچ

ثابت بودن خالق و تغییر در خلقت!

سلام. یک چیزی هست که میگن خدا ثابته و تغییر نمیکنه.  اول از همه میخوام بدونم چرا؟ یعنی از روی چه چیزی به این نتیجه میرسیم. و بعد با فرض اینکه این صفت درباره خدا درست باشه، میان میگن که جهان نمیتونه ناگهان به وجود اومده باشه، بلکه باید ازلی باشه، چون درحال حاضر  اراده خدا بر بودن جهان تعلق گرفته و از اونجایی که اراده خدا ثابته، از قبل تر هم به بودن جهان تعلق گرفته. پس جهان همیشه بوده. ولی حالا به این مشکل برمیخوریم که در علم، نظریه بیگ بنگ مطرح شده و پرطرفدارترین و بهترین نظریه هم بوده، بنابراین احتمال اینکه درست باشه کم نیست. این نظریه یه آغازی برای جهان درنظر گرفته و اینکه جهان ازلی باشه رو رد کرده. خب ما میتونیم اینجا بگیم که حتی برای بیگ بنگ هم یه ماده بنیادینی بوده که بعد منفجر شده، و نمیشه که "هیچ" منفجر شه. و اون ماده‌هه هست که ازلی بوده! اما حتی اینجوری هم مشکلی پیش میاد (شایدم نمیاد و من اشتباه فکر میکنم) مشکلی که به نظر من میرسه اینه که ما اصلا ازلی بودنِ جهان رو از غیرقابل تغییر بودن خدا نتیجه گرفتیم، و گفتیم نمیشه خدا یه زمانی (حالا میدونم زمان بدونِ وجودِ جهان معنا نداره، ولی دیگه نمیدونم غیر کلمه زمان چی بگم که منظورم رسونده شه) اراده‌اش بر نبود جهان تعلق گرفته باشه، و بعد یهو بر بودن جهان تعلق بگیره. حالا ما اگه به خاطر نظریه ی علمی، به جای جهان، ماده ی اولیه‌ای که جهان از اون به وجود اومده رو ازلی درنظر بگیریم، این یعنی اول اراده خدا بر بودن این ماده تعلق گرفته بوده، و بعد ناگهان ارادش بر تغییرشکل دادن و منفجر شدن این ماده تعلق میگیره. یعنی ما باز هم با یه تغییر تصمیم از طرف خدا مواجه میشیم. حالا درسته این تغییر، "بودن یا نبودن" نیست، ولی "منفجر شدن یا نشدن" که هست!  و طبیعتا سوال پیش میاد که چی شد؟ چرا یهو خدا تصمیم گرفت کاری کنه که اون ماده منفجر شه و انبساط پیدا کنه و جهان به وجود بیاد؟ مگه ارادش ثابت نبود؟؟ (تاجایی که میدونم علم هم هنوز نتونسته دلیل اینکه ناگهان این انفجار رخ میده رو پیدا میکنه و بگه عامل انفجار چی بوده.) و برای پایان جهان هم همین برقراره، یعنی نمیشه که جهان کاملا نیست شه. (چون اراده خدا ثابته) اما مثلا تغییر شکلش ممکنه. که درباره این تغییرات، تو آیات قرآن هم زیاد چیزی گفته شده. و یه چیزی هم تو همین علم تجربی هست که میگه شاید همون طور که جهان از یه نقطه انبساط پیدا کرده، از یه جایی هم دوباره شروع کنه به منقبض شدن. که در این صورت همه آدما باید از بین برن ولی جهان نیست نمیشه بلکه تبدیل به یک نقطه کوچک منقبض با دمای احتمالا خیلی بالا میشه.  اما باز هم همین سوال رو دارم که چرا خدا باید ناگهان اراده کنه که جهان تغییر شکل بده و انسان ها همه بمیرن؟ و اینکه آیا نمیشه گفت  اراده خدا از اول اول بر این ترتیب بوده که : «جهان نباشد، باشد، نباشد.» و این اراده هیچ وقت تغییر نکنه؟  اگر اینجوری بگیم باز هم تغییرپذیر نبودن خدا زیرسوال میره؟